sobhe-no.ir
1736
یکشنبه، ۲۳ مهر ۱۴۰۲
6

مهاجران افغانستانی طرفدار طالبان نیستند

مازیار شیری/ از مدتی پیش شاهد فعالیت‌ها و اختلاف‌اندازی‌ها توسط رسانه‌هایی بودیم که به‌طور مشکوک می‌خواستند چالش‌هایی را میان مهاجران افغانستانی و مردم ایران ایجاد کنند. یک حرکت مرموزانه در این مدت درباره اتباع افغانستانی شروع شده که می‌خواهد بین جامعه ایرانی و مهاجران افغانستانی ستیز ایجاد کند. حرکتی که وزیر کشور شامگاه پنجشنبه در شورای اداری شهرستان قیر و کارزین، فراشبند و فیروزآباد نیز به آن اشاره و تأکید می‌کند: «یک حرکت مرموزانه در این مدت درباره اتباع افغانستانی شروع شده که می‌خواهد ستیزی بین جامعه ایرانی و مهاجران افغانستانی ایجاد کند. دستگاه‌های جاسوسی دشمن بعد از ناامیدی در ایجاد اغتشاش، بر روی این موضوع کار می‌کنند.» از طرف دیگر دستور وحیدی در خصوص این موضوع این است که رعایت ضوابط باید جدی گرفته شود و استانداران و فرمانداران باید در چارچوب ضوابط ابلاغی درباره اتباع و مهاجران اقدام کنند. اهمیت چنین موضوعی در لایه‌های مختلف اجتماعی ایران و وایرال‌شدن ویدئوهایی هنجارشکنانه در فضای مجازی در این خصوص، باعث شده مقامات ایرانی هم به این موضوع بپردازند و در پاسخ به چنین شبهاتی، مطالب و رویکردهایی را ارائه دهند. گمانه‌زنی‌های پیاپی در این خصوص باعث شد با دکتر علی انتظاری، رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی گفت‌وگویی داشته باشیم. آنچه پیش رو دارید، حاصل گفت‌وگوی ما با این جامعه‌شناس است.

صبح نو

مهاجران افغانستانی طرفدار طالبان نیستند

مازیار شیری/ از مدتی پیش شاهد فعالیت‌ها و اختلاف‌اندازی‌ها توسط رسانه‌هایی بودیم که به‌طور مشکوک می‌خواستند چالش‌هایی را میان مهاجران افغانستانی و مردم ایران ایجاد کنند. یک حرکت مرموزانه در این مدت درباره اتباع افغانستانی شروع شده که می‌خواهد بین جامعه ایرانی و مهاجران افغانستانی ستیز ایجاد کند. حرکتی که وزیر کشور شامگاه پنجشنبه در شورای اداری شهرستان قیر و کارزین، فراشبند و فیروزآباد نیز به آن اشاره و تأکید می‌کند: «یک حرکت مرموزانه در این مدت درباره اتباع افغانستانی شروع شده که می‌خواهد ستیزی بین جامعه ایرانی و مهاجران افغانستانی ایجاد کند. دستگاه‌های جاسوسی دشمن بعد از ناامیدی در ایجاد اغتشاش، بر روی این موضوع کار می‌کنند.» از طرف دیگر دستور وحیدی در خصوص این موضوع این است که رعایت ضوابط باید جدی گرفته شود و استانداران و فرمانداران باید در چارچوب ضوابط ابلاغی درباره اتباع و مهاجران اقدام کنند. اهمیت چنین موضوعی در لایه‌های مختلف اجتماعی ایران و وایرال‌شدن ویدئوهایی هنجارشکنانه در فضای مجازی در این خصوص، باعث شده مقامات ایرانی هم به این موضوع بپردازند و در پاسخ به چنین شبهاتی، مطالب و رویکردهایی را ارائه دهند. گمانه‌زنی‌های پیاپی در این خصوص باعث شد با دکتر علی انتظاری، رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی گفت‌وگویی داشته باشیم. آنچه پیش رو دارید، حاصل گفت‌وگوی ما با این جامعه‌شناس است.

ریشه‌های اختلاف‌اندازی بین مردم ایران و افغانستان را چه موضوعاتی می‌دانید و به نظر شما بازیگران این عرصه با چه قصد و رویکردی وارد شده‌اند؟
در واقع یک قطب در حال شکل‌گیری است که غرب به‌شدت در تلاش است که جلوی شکل‌گیری این قطب را بگیرد و آن هم قطب جهان اسلام است. شکل‌گیری این جبهه با وحدت کشورهای مسلمان منطقه انجام می‌شود و وحدت کشورهای منطقه است که می‌تواند نقش مهمی در تحکیم این قطب داشته باشد. دشمن برای تضعیف این قطب برنامه‌ریزی کرده و یکی از اقدامات مهم آن این است که بین جوامع منطقه نسبت به ایران حساسیت و ایران‌هراسی به وجود بیاورد. اگر به رسانه‌های افغانستان مراجعه کنیم به این موضوع به‌شدت پرداخته می‌شود و تلاش دارند آنها را نسبت به ایران بدبین کنند، خصوصا آن زمانی که آمریکایی‌ها در افغانستان در رأس کار بودند. همین موضوع هم بین مردم ایران دامن زده می‌شد. در واقع آنها می‌خواهند در ایران، نسبت به مهاجران افغانستانی یک نوع بدبینی به وجود بیاید.

 شاهد حضور مهاجران از کشورهای مختلف در کشورهای دنیا هستیم و این موضوع آیا در این مناطق هم حاکم است؟
در هر جامعه‌ای مهاجران دیدگاه متفاوتی نسبت به بومی‌های آن منطقه دارند؛ اما مهاجران افغانستانی در ایران بسیار مبادی به آداب‌تر از مهاجران در سایر نقاط جهان هستند. آنها افرادی مسلمان هستند و اگر اشتباهی صورت بگیرد و توسط رسانه‌ها به آن اشتباه پرداخته شود، این در واقع ماهیت رسانه‌های جمعی است که به این موضوعات توجه می‌کنند و این فکر را ایجاد می‌کنند که همه مهاجران افغان از نکات منفی که بعضی وقت‌ها در پست‌های شبکه‌های اجتماعی دیده می‌شود، برخوردارند.

چه موضوعی باعث می‌شود شاهد تأثیرگذاری بیش تر نقشه‌های دشمن باشیم؟
موضوعی که در این رابطه بسیار مهم است، سواد رسانه‌ای جامعه است. به‌عنوان مثال هر خبر در جایی نقل می‌شود و بدون آنکه منبع این خبر پرسیده شود، توسط مخاطبان بازنشر داده می‌شود. اخبار فیک، جعلی و نادرست در رسانه‌های اجتماعی وایرال می‌شوند، بدون اینکه اصلا توجه کنند به اینکه آن خبر صحت دارد، قابل‌اعتماد است یا خیر. این قضیه را در وقایع سال گذشته هم مشاهده کردیم که ۸۵ درصد از گزاره‌های اخباری که در شبکه‌های اجتماعی دیده می‌شد، توسط ربات تولید شده بودند. در واقع این گزاره‌ها توسط کاربران بازنشر داده می‌شدند و این نشان می‌دهد که رسانه می‌تواند در بعضی از موارد چقدر مخرب عمل کند.

برای مقابله با این راهبردها و برنامه‌ریزی‌ها باید چه اقداماتی را در دستور کار قرار داد؟
ما به‌شدت به وحدت مردم منطقه نیاز داریم و هم مردم منطقه و هم ما در ایران نیازمند این نوع وحدت استراتژیک هستیم و دشمنان تلاش می‌کنند برای جلوگیری از این وحدت و جلوگیری از قدرتمندتر شدن جهان اسلام، حساسیت‌های منفی را گسترش دهند. البته من فکر می‌کنم محاسباتشان اشتباه است و نمی‌توانند به اهدافشان برسند؛ چراکه ما و مردم افغانستان جزو یک نوع قلمروی فرهنگی مشترک هستیم و بسیاری از بخش‌های تاریخی ما در همین منطقه افغانستان قرار دارد و نمی‌شود از گذشته تاریخی این دو ملت صرف‌نظر کرد.

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت با شناخت هویت‌های مشترک ایران و افغانستان می‌توان با این دسیسه‌چینی‌ها مقابله کرد؟
مردم ایران و افغانستان هویت‌های مشترک دارند و برای بسیاری از مردم افغانستان که در ایران هستند هم این امکان وجود داشته که به کشورهای اروپایی یا سایر نقاط جهان بروند؛ اما آنها ترجیح دادند در ایران بمانند؛ چراکه از قرابت فرهنگی بیش تری با مردم ایران برخوردارند.

در رسانه‌های اجتماعی شاهد ناهنجاری‌هایی هستیم که به پای تمامی مهاجران افغانستانی نوشته می‌شوند. به نظر شما این ناهنجاری‌ها چقدر عمومیت دارند و آیا می‌توان این تصاویر را مخاطراتی جدی برای جامعه ایران دانست؟
دشمنان با تلاش‌های رسانه‌ای خود می‌خواهند جامعه ایران را امنیتی کنند و در سال گذشته هم هدفشان از مانور رسانه‌ای روی اغتشاشات این بود که بخشی از فضای اجتماعی ما را تبدیل به فضای امنیتی کنند. مقام معظم رهبری هم در این‌باره فرمودند که این‌ها اشتباه محاسباتی داشته‌اند. دشمنان عملیات رسانه‌ای خود را هنرمندانه طراحی و روی برنامه‌های مختلف سرمایه‌گذاری کرده بودند، آنها کاملا حساب شده می‌خواستند یک فضای امنیتی را ایجاد کنند؛ اما در اینجا نظام سیاسی ما هوشمندانه مدیریت کرد، بدون اینکه جامعه را در وادی امنیتی سوق بدهد.

یعنی تنش بین ایرانی و افغانستانی، راهبرد دیگر دشمن برای امنیتی‌کردن ایران پس از اغتشاشات است؟
دشمنان نتوانستند به هدف خودشان؛ یعنی امنیتی‌شدن جامعه برسند و حالا این هدف را می‌خواهند از طریق تنش بین مردم ایران و افغانستان ایجاد کنند. رسانه‌های دشمن هدف امنیتی‌کردن جامعه را همچنان دنبال می‌کنند؛ اما سوژه‌شان عوض شده و می‌خواهند با سوژه اختلاف بین مردم ایران و افغانستان، هدف خودشان را دنبال کنند. کسانی که به آنها خبر می‌دهند، افرادی نیستند که بافت جامعه ایران را بشناسند. اگر به روستاها یا بافت اجتماعی ایران نگاه کنیم، مشاهده می‌کنیم که مردم افغانستان به زیبایی با مردم ایران پیوند خورده‌اند. به‌عنوان مثال در مراسم مذهبی ماه‌های محرم در هیأت‌های افغانستانی‌ها مشاهده می کنیم که مردم افغانستان به چه زیبایی عزاداری اباعبدالله‌الحسین(ع) را برگزار می‌کنند.
برخی از مردم افغانستان ولایت‌مدارانه در امور زندگی خود عمل می‌کنند و غربی‌ها از این نکات بی‌خبر هستند که مردم افغانستان بسیار ولایتمدار هستند. این‌گونه نیست که غربی‌ها بتوانند به‌راحتی مردم ایران و افغانستان را با هم مواجه کنند و با چالش‌سازی امنیتی، این دو ملت را به سمت مسائل جدی ببرند. مردم افغانستان از قدیم‌الایام به ایران آمده‌اند، تحصیل کرده‌اند، با بافت اجتماعی ایران پیوند خورده‌اند و به این سادگی نمی‌توان با چند خبر بین این دو ملت اختلاف ایجاد کرد.

اشتباه محاسباتی دشمن در این خصوص برآمده از چیست؟
رسانه‌های دشمن دچار اشتباه محاسباتی هستند و کسانی هم که به آنها تحلیل ارائه می‌دهند، تا‌به‌حال مردم افغانستان در ایران را از نزدیک ندیده‌اند و مشاهده نکرده‌اند که چقدر این افراد با ایرانی‌ها وجه اشتراک دارند. به این سادگی نمی‌شود ایرانی‌ها و افغانستانی‌ها را از هم جدا کرد؛ چراکه ما از یک فرهنگ هستیم و دشمنان نمی‌دانند با چه فرهنگ غنی می‌خواهند تقابل کنند. مردمی که با هم روزانه در ارتباط هستند و به‌نوعی با هم زندگی می‌کنند، به‌سادگی تحت‌تأثیر منفی رسانه‌های بیگانه قرار نمی‌گیرند. از طرفی باید تصمیمات جدی برای ترمیم سطح سواد رسانه‌ای هر دو طرف انجام شود تا تقابلی برای تلاش‌های دشمن صورت بگیرد.

شاهد تصاویری از رفتارهای هنجارشکنانه توسط برخی از مهاجران افغانستانی هستیم که در شبکه‌های اجتماعی وایرال شده‌اند و بازخوردهای منفی در این رسانه‌های اجتماعی در پی داشته‌اند. فراگیری این رفتارها تا چه حد است و آیا می‌توان این رفتارها را دارای عمومیت دانست؟
رفتار هنجارشکنانه‌ای که تحت‌تأثیر رسانه‌ها اتفاق می‌افتد، در همه جوامع جهان یک امر طبیعی است، حتی در آمریکا هم نسبت به اسپانیایی‌هایی که به آنجا مهاجرت کرده‌اند، رفتارهایی بروز پیدا می‌کند. اینطور نیست که اگر جایی رفتار هنجارشکنانه‌ای رخ داد، فکر کنیم فاجعه‌ای فرهنگی و اجتماعی رخ داده است؛ اما اگر یک ناهنجاری به این شکل در رسانه وایرال شود، ممکن است فضاسازی منفی به وجود آورد، ولی صرف اینکه یک اتفاق و چالش بین بومی‌ها و مهاجران اتفاق بیفتد، طبیعی است.

بنابراین در کشورهای دیگر هم شاهد برخی چالش‌ها بین بومی‌ها و مهاجران هستیم؟
زمانی که مهاجران به جامعه‌ای می‌روند و شغل، موقعیت‌های شغلی و برخی از ظرفیت‌های اجتماعی را می‌گیرند، این مسأله حساسیت‌هایی در جامعه بومی به وجود می‌آورد. همان‌طور که کارگران آلمانی نسبت به کارگران ترک و عرب حساسیت نشان می‌دهند یا در فرانسه هم نسبت به الجزایری‌ها، عرب‌ها و مراکشی‌هایی که در آنجا حضور دارند، این حساسیت‌ها وجود دارد و همیشه این داستان همراه مهاجران است. مهاجران هم معمولا کمتر مبادی به آداب هستند که البته در مورد افغانستانی‌ها در ایران اینطور نیست، اتفاقا افغانستانی‌ها خیلی آداب را رعایت می‌کنند.

علی‌رغم اینکه پذیرش جمعیت کثیر افغانستانی‌ها برای ما دشوار بوده؛ اما مشاهده کرده‌ایم که ایران در طول سالیانه گذشته همیشه از این مهاجران پذیرایی کرده است و آنها تعامل خوب و مثبتی با هم داشته‌اند. اینکه بعضا اختلاف‌هایی پیش می‌آید طبیعی است و حتی ممکن است بین قومیت‌های داخلی ما هم این اختلاف‌ها وجود داشته باشند. این موضوعات چالش‌های موقتی هستند و مردم افغانستان و ایران به دلیل پیوندهای تاریخی و فرهنگی مشترکی که دارند، از این مسائل و شبهات عبور خواهند کرد.

 برای غیرفعال کردن شکاف‌هایی که دشمن روی آن سرمایه‌گذاری کرده است باید چه اقداماتی انجام دهیم؟
دشمنان شکاف‌ها و گسل‌های بین این دو ملت را می‌شناسند و روی آن سرمایه‌گذاری کرده‌اند؛ اما برای مقابله با این رویکرد باید تا آنجایی که که ممکن است سواد رسانه‌ای را ارتقا دهیم. باید نسبت به موضوعاتی که وایرال می‌شوند، حساسیت نشان داده شود و رسانه‌ها خصوصا رسانه ملی باید روی این نوع سواد رسانه‌ای کار کنند که به‌جای اینکه از روش القایی استفاده شود، برای آموزش و ترویج مطالب از روش‌های آکادمیک استفاده شود تا اینکه مردم هر خبر یا هر گزاره‌ای را به‌سادگی نپذیرند.
جمعیت مردم افغانستان که در ایران هستند علی‌رغم معضلاتی که دارند یک‌سری امتیازاتی هم برای جامعه ما دارند. از نظر ارتباطات منطقه‌ای و مصالح اقتصادی، جمعیتی که اکنون حضور دارند، می‌توانند یک مزیت نسبی برای جامعه ما باشند. این نوع فضاسازی‌ها، این مزیت نسبی را تبدیل به یک نوع تهدید می‌کنند و دشمنان هم دنبال همین هستند و می‌خواهند موضوعی که برای جامعه ما مزیت حساب می‌شود را به‌عنوان تهدید معرفی کنند تا بتوانند روی این تهدیدها سرمایه‌گذاری کرده و یارکشی‌هایی کنند که در هدف‌های تروریستی خود بتوانند از آن‌ها استفاده کنند. باید تمام تلاش در این جهت انجام شود که فاصله را به حداقل برسانیم و صرف اینکه ببینیم یک شهروند افغانستانی در جایی، رفتار ناهنجاری ارائه داده است را نمی‌توانیم به کل جامعه مهاجران افغانستانی تعمیم دهیم. بیش تر مردم افغانستان انسان‌های شریفی هستند و با حداقل امکانات کار می‌کنند. مهاجران افغانستانی نقش بسیاری در توسعه ایران داشتند و رسانه‌ها باید جنبه‌های مثبت حضور افغانستانی‌ها در ایران را بازنمایی کنند. کمااینکه در دانشگاه‌ها هم دانشجویان افغانستانی در رده‌های دکترا یا کارشناسی ارشد داریم و باید گفت ما روی بازگو کردن مزیت‌های حضور مهاجران افغانستانی در ایران کم‌کاری کرده‌ایم و همین موضوع باعث شده است دشمن روی این موضوع سرمایه‌گذاری کند. جمعیت قابل‌توجهی از مردم افغانستان در اینجا حضور دارند و برخی از آنها با مردم ایرانی وصلت کرده‌اند. برخی از اختلاف‌ها موجب می‌شود که در همبستگی ملت ما شائبه‌هایی ایجاد شود. ممکن است دشمنان از این اختلاف‌ها سوءاستفاده کرده، از آن افراد یارگیری و علیه ما از آنها استفاده کنند.

در حال حاضر ارتباط دو جامعه مهاجران و بومی‌های ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید و به نظر شما راهبرد دشمن تا کجا به نتیجه رسیده است؟
در سفرم به دانشگاه کابل مشاهده کردم بسیاری از دانشجویان افغانستانی که به ایران سفر کرده بودند، تجربه‌های منفی دارند و متأسفانه رسانه‌ها هم بر این تجربه‌های منفی دمیده بودند، به‌نحوی‌که این موضوع برای آنها آزاردهنده شده بود؛ یعنی مثلا حضور آمریکایی‌ها در افغانستان آنها را آزار نمی‌داد؛ اما تجربه‌های منفی افغانستانی‌ها در ایران بیش تر در رسانه‌ها بازگو می‌شد. دشمنان هم بین مردم ایران و هم در بین مردم افغانستان حساسیت‌هایی ایجاد می‌کنند و این اختلاف‌های دوگانه ممکن است به چالش‌های اساسی بین دو ملت منطقه منجر شود.
درحالی‌که اگر این مناسبات اجتماعی بین دو ملت هم‌افزایی داشته باشند، باعث ایجاد مناسبات مشترک می‌شوند و ظرفیت بسیار خوبی برای دو ملت ایجاد می‌شود. از طرفی افغانستانی‌ها می‌توانند از تجربیات ایران برای توسعه خود استفاده کنند و می‌توانیم شرایط بسیار خوبی برای هم رقم بزنیم. این موضوعی است که ما با مردم عراق هم داریم؛ اما به لطف راهپیمایی اربعین در عراق، فضایی به وجود آمد که ایرانی‌ها مشاهده کردند مردم عراق چقدر ارادتمندانه نسبت به زوار امام حسین (ع) خدمت می‌کنند. عشق به امام حسین (ع) توانست بین دو کشوری که سال‌ها در جنگ بودند، رابطه خوبی ایجاد کند.
فضایی که رسانه‌ها ایجاد می‌کنند، ممکن است باعث شود حساسیتی در بین کشورها شکل بگیرد؛ درست است که ما می‌گوییم مثلا ایرانی‌ها مهمان‌نواز هستند؛ اما به لحاظ فرهنگی مشکلاتی وجود دارد. در ایران معمولا نسبت به مهاجرهای غربی مهمان‌نوازی بیش تری را ارائه می‌دهیم؛ اما مثلا نسبت به آفریقایی‌ها و کشورهای شرقی مهمان‌نوازی کمتری در بین مردم ما دیده شده است. این موضوع هم دلایل و زیرساخت‌های اجتماعی خود را دارد که باید در این مسأله به‌طور جداگانه تبیین صورت بگیرد؛ اما نباید دچار اشتباه شویم که ما نسبت به همه خارجی‌ها به‌صورت یکسان مهمان‌نواز هستیم، بلکه نتایج تحقیقات نشان داده است که ما نسبت به خارجی‌های مختلف میزان مختلفی از مهمان‌نوازی ارائه می‌دهیم.
هرچه بین قشر مذهبی‌تر و مؤمن‌تر می‌رویم، گشودگی بیش تری را نسبت به مهاجران مسلمان می‌بینیم. مناسک مذهبی مشترکی هم که بین ما وجود دارند، باعث می‌شوند احساس یگانگی بین این دو مردم ایجاد شود. دین، زبان و تاریخ مشترک باعث شده ما و مردم افغانستان از زمینه‌های هویت مشترک برخوردار شویم و بین مسائل اساسی اختلاف نداشته باشیم؛ اما در جوامع دیگر هم دین، هم زبان و هم فرهنگ متفاوت است که ممکن است در آن جوامع اختلاف‌هایی برای مهاجران به وجود بیاید.
در این قضیه هم اگر جایی رفتار ناهنجاری به وجود بیاید، حساسیت‌ها، نژادگرایی‌ها و قومیت‌های طبیعی وجود دارند که باید رصد شوند و با آنها برخورد منطقی شود. برخی از مهاجران هم بر اساس فضای رسانه‌ای به وجود آمده ممکن است عمدا بخواهند به این موضوع دامن بزنند که بخواهند گسل‌هایی را فعال کنند.

گمانه‌زنی‌هایی بیان می‌شود که سعی دارند مهاجران افغانستانی را با طالبان در ارتباط بخوانند و برخی از مهاجران را عوامل طالبان معرفی کنند. به نظر شما چنین ادعاهایی تا چه حد به واقعیت متن مهاجران نزدیک است؟
در مورد ارتباط آنها با طالبان باید گفت که افغانستانی‌ها زمینه را برای حضور طالبان در رأس قدرت افغانستان مهیا نکردند، بلکه آمریکایی‌ها در این کشور حاکمیت را به طالبان دادند. اساسا بودجه دولتی افغانستان را آمریکا تعیین می‌کرد و غیر از اینکه در تجارت مواد مخدر و اسلحه از افغانستان استفاده کردند، از منابع غنی افغانستان هم غارتی چندین ساله کرده‌اند. کشت خشخاش در افغانستان پس از حضور آمریکایی‌ها چند برابر شده بود و این تنها نمونه‌ای از آثار مخرب حضور آمریکایی‌ها در افغانستان بود و در سال‌های آخر اسکان آمریکایی‌ها در افغانستان به‌طور کلی مردم افغانستان از وضعیت سیاسی کشورشان ناامید بودند.
اشرف غنی و عبدالله عبدالله با فروختن کشور، شرایط افغانستان را به نحوی پیش بردند که مردم افغانستان به‌طور کلی نسبت به اوضاع افغانستان ناامید شدند و پس از اینکه آمریکایی‌ها با آن وضع فضاحت‌بار افغانستان را رها می‌کنند، طالبان به این دلیل توانست حاکمیت پیدا کند که گزینه رقیبش هیچ محبوبیتی برای مردم افغانستان نداشت، نه اینکه طالبان انتخاب خود مردم افغانستان باشد و مردم افغانستان از حضور طالبان در رأس سیاست کشور خوشحال باشند.
افغانستانی‌هایی که به ایران آمده‌اند، در واقع کسانی بوده‌اند که از دست طالبان فرار کرده‌اند و به ایران پناه آورده‌اند. شرایط افغانستان پس از طالبان به‌گونه‌ای پیش رفت که برای بسیاری از افغانستانی‌ها امکان زیست در افغانستان وجود نداشت و عده بسیار زیادی از افغانستانی‌هایی که به ایران آمده‌اند و در ایران زندگی می‌کنند، کسانی هستند که نتوانسته‌اند با حکومت طالبان کنار بیایند. 
آنها به ایران پناه آورده‌اند و حتی با شرایط سختی هم که وجود دارد، خودشان را در جامعه ما جا کرده‌اند. نمی‌شود گفت چنین افرادی از طالبان طرفداری می‌کنند. طالبانی‌ها حتی از نظر هیبت ظاهری هم با افغانستانی‌هایی که در ایران زندگی می‌کنند، تفاوت زیادی دارند. افرادی که عضو گروه طالبان هستند، خودشان را در دستگاه دولتی طالبان جا کرده‌اند و با حکومت طالبان همکاری می‌کنند؛ اما آن‌هایی که به ایران آمده‌اند، کسانی هستند که مورد عتاب، خطاب یا ظلم طالبان قرار گرفته‌اند و اینکه بگوییم چنین افرادی، نمایندگان طالبان هستند، به نظر می‌رسد بیش تر حرف رسانه‌های معاند باشد؛ چراکه آنها می‌خواهند با این نقطه‌‌نظرات، اختلاف‌های بین دو کشور را تشدید کنند. باید بدانیم این رسانه‌ها سعی دارند مردم ایران را نسبت به افغانستان، همچنین در افغانستان، مردم این کشور را نسبت به مردم ایران بدبین کنند. رویکرد افغانی‌هراسی و ایرانی‌هراسی، رویکردی چندساله برای این رسانه‌ها بوده که منشأ همه این طرز فکرها هم رسانه‌های آمریکایی است.

captcha
شماره‌های پیشین