بر اساس آمار اعلامی در روز گذشته حدود ده نفر از نامزدها در تهران وارد مجلس دوازدهم شدند و کسانی که موفق به کسب مورد نیاز نشدند باید در اردیبهشتماه و در دور دوم این ماراتن سیاسی به مصاف هم بروند تا با این انتخابات تکلیف صندلیهای خالی بهارستان مشخص شود.
طبق نتایج اعلام شده، گمانهزنیها در خصوص ترکیب مجلس و آرای چهرههای سیاسی افزایش یافته است. همچنین بازار تحلیل نتایج انتخابات داغ شده است، خصوصا آمار شخصیتها و چهرههای سرشناس سیاسی. البته کنشهای رقبا و رسانهها برای تأثیر در آرای چهرهها از ماهها پیش شروع شده بود.
تخریب، نقطه اشتراک تندروها و اپوزیسیون
نقطه اشتراک این کنشها در تخریب چهرههای مطرح خلاصه میشد و همانطور که قبلا در بررسی رویکرد برخی از جریانات تندرو و تازه در گزارشهای پیشین «صبح نو» مطرح کردیم، گویی طیفهای سیاسی نوپا راه ارائه خود به اذهان را در تخریب چهرههایی مثل قالیباف میدانستند.
جدای از این خط تخریب، همراهی رسانهها و اپوزیسیونهای خارجی با جریان تخریبی و سیاهنمایی دستاوردها هم باعث شد که عملکرد مجلس یازدهم توسط همین رسانههای اغلب خارجنشین وارونهنمایی شود و برخی از طیفهای سیاسی با بیاخلاقی کامل از این وارونهنماییها استفاده کردند.
همراهی که جدای از منافع حزبی، قلب مشارکت مردمی را نشانه رفته بود. خط ناامیدسازی و سیاهنمایی رپرتاژی رسانهها سبب شد برخی از دستاوردهای مجلس یازدهم، پس از گذشت چهار سال برای مردم بهخوبی تبیین نشوند و لابهلای بمباران تخریبی این رسانهها گم شوند و همین مورد موجب شد لایههای اجتماعی نسبت به مقوله انتخابات دید سردتری داشته باشند.
از طرفی جاماندگان از مجلس یازدهم، سیاسینماهای بلاگر، جریانات تندروی نوپا و داخلی و خارجی اپوزیسیون همگی خط تخریب قالیباف چه در جایگاه شخصی و چه در جایگاه ریاست مجلس را در پیش گرفتند. البته که این خط تخریب قالیباف تبدیل به یک تاکتیک تخریبی برای برخی از چهرهها در حوالی انتخابات شده است. تجربه انتخابات پیشین نشان میدهد که عدهای در انتخاباتها از تخریب چهرههای تأثیرگذار کشور برای خود سهمجویی میکنند.
از فیکنیوز تا بلاگرهای سیاسی
حاشیهنگاری سیاسی، روند اصلی چند گروه بالا است و که به دور از هرگونه اخلاق، سبد آرای خود را در انتشار مطالب فیکنیوزها و رسانههای زرد تعریف کردهاند و همین موضوع هم در نتایج اخیر تأثیراتی داشته است. نقطه اشتراک طیفهای بالا هدفگیری محبوبیت مردمی اشخاصی مثل رئیس قوه مقننه است و البته که در انتخابات اخیر نتایج نشان داد تمامی این تلاشها و تخریبها، اصالت و کیفیت محبوبیت چنین افرادی را زیر سوال نمیبرد و همچنان کورس رقابت و گفتمان سیاسی همراه با صاحبنظران و خردمندان این حوزه است.
از طرفی برونداد نتایج، این تحلیل را به مخاطبان ارائه میدهد که رأی دادن لیستی، مورد سلیقه رأیدهندگان نیست و درصد قابل توجهی از رأیدهندگان از رأی دادن بهصورت لیستی گذر کردهاند. همین موضوع سبب شد تا موضوع لیستهای ترکیبی جان بگیرد که به نتایج جدیدی هم منجر شد. همچنین اکثریت رأیدهندگان به لیستهای تلفیقی که ترکیبی از چند لیست مطرح بودند، رأی دادند که همین موضوع هم پیامدهایی را به همراه داشت. اول آنکه این موضوع و البته در کنار آن تنوع چهرهها و جریانها موجب پراکندگی رأی بین کاندیداها شد.
پراکندگی آرا
دوم آنکه این پراکندگی موجب شد افرادی که در دو یا چند لیست بودند، آرای بیشتری را متوجه خود کنند و همین موضوع سبب شد برخی از چهرههایی که در لیستهای بیشتری حضور داشتند، آرای بیشتری را کسب کنند. میتوان از سید محمود نبویان بهعنوان مثال این ادعا نام برد. او که در لیست شانا، و چند لیست دیگر بود توانسته است بهعنوان اولین نفر در تهران آرای قابل توجهی رأی را به خود اختصاص دهد.
این نتایج نشان میدهد که صرف حضور برخی از اشخاص در چند لیست توانسته برای آنها موفقیتی نسبی را به عمل بیاورد و این در حالی است که اشخاصی نظیر محمدباقر قالیباف با اینکه فقط در یک لیست انتخاباتی حضور داشتند، رأی قابل توجهی را به دست آوردهاند و این موضوع که این آرا را میتوان منتسب به پایگاه اجتماعی، سیاسی و مردمی آرای او دانست.
در عین حال فراموش نکنیم که در میان افرادی که از تهران به مجلس وارد شدند چهرههای فهرست شانا تعداد زیادی دارند و بخش زیادی از نامزدها به دور دوم رفتهاندکه نشان میدهد پروژه خارج کردن قالیباف و فهرستاش از انتخابات تهران ناکام مانده است.