یکپارچگی یا تجزیه
در نگاه آنکارا، آینده مطلوب سوریه با حاکمیتی متمرکز، مقتدر و اسلامگرا تعریف میشود؛ مدلی که میتواند مرزهای جنوبی ترکیه را از ناامنی پاک کرده و همزمان نفوذ راهبردی این کشور را گسترش دهد. در مقابل، تلآویو خواهان استمرار ضعف ساختاری در سوریه و تبدیل آن به کشوری چندپاره بر اساس خطوط مذهبی و قومی است؛ وضعیتی که امکان عملیات آزادانه اسرائیل در خاک سوریه را تضمین میکند. بلافاصله پس از فروپاشی نظام اسد، اسرائیل با حملاتی هوایی به دمشق و مناطق مرکزی و جنوبی سوریه تلاش کرد خلأ قدرت را به نفع خود مدیریت کند؛ اما آنچه معادله را تغییر داد، ورود پررنگ ترکیه در شمال و شمال غرب سوریه بود؛ بهویژه در ادلب و مناطق همجوار که امروز به نقطه تلاقی و حتی احتمال برخورد مستقیم میان جنگندههای دو طرف بدل شده است. رسانههای سوری اخیرا از تقابل جنگندههای ترکیه با هواپیماهای اسرائیلی در آسمان ادلب خبر دادهاند؛ خبری که هنوز از سوی هیچیک از طرفها تأیید رسمی نشده؛ اما به روشنی نشانگر سطح بالای تنش پنهان است.
نگرانی تلآویو از «سوریه تحت حمایت آنکارا»
به باور نهادهای امنیتی اسرائیل، روی کار آمدن یک دولت اسلامی سنی با حمایت ترکیه در دمشق، تهدیدی جدیتر از نظام علوی بشار اسد تلقی میشود. در همین راستا، تلآویو با لابیگری در واشنگتن تلاش کرده تا حضور روسیه در سوریه ادامه یابد و نقشی موازنهگر در برابر گسترش نفوذ ترکیه ایفا کند. در آوریل سال جاری، مقامات امنیتی ترکیه و اسرائیل پشت درهای بسته در جمهوری آذربایجان دیدار کردند. محور این دیدار، طراحی یک مکانیزم کاهش تنش برای جلوگیری از برخورد ناخواسته در خاک سوریه بود؛ تلاشی دیپلماتیک که نشان میدهد هرچند رقابت راهبردی میان دو طرف بالا گرفته؛ اما هنوز میل به درگیری مستقیم وجود ندارد. درحالیکه ترکیه و اسرائیل هر دو از متحدان کلیدی واشنگتن هستند، دولت ترامپ کوشیده است نقش یک موازنهگر فعال را ایفا کند. دونالد ترامپ با تمجید از نقش اردوغان در سوریه و هشدار تلویحی به نتانیاهو در مورد رفتار «عاقلانه» بهنوعی نقش منطقهای ترکیه را به رسمیت شناخت و به اسرائیل پیام داد که اقدامات یکجانبه در سوریه بیهزینه نخواهد بود.
رقابت بدون جنگ یا جنگ بدون اعلام رسمی؟
به گفته تحلیلگران، احتمال درگیری مستقیم میان اسرائیل و ترکیه هنوز پایین است؛ اما میدان سوریه همچنان مستعد جنگهای نیابتی و برخوردهای محدود است. ترکیب جاهطلبیهای ژئوپلیتیکی اردوغان با سیاست تهاجمی و گسترشطلب اسرائیل، میتواند سوریه را بیش از پیش به میدان جنگ قدرتهای منطقهای تبدیل کند؛ جنگی که چنانکه آینده نامعلوم یک کشور و رقابتی پایدار با همه تلاشها برای مهار تنش، رقابت ژئوپلیتیکی ترکیه و اسرائیل در سوریه وارد مرحلهای تازه و حساس شده است. برخلاف گذشته که اختلافات در سایه حمایت از گروههای مختلف پیش میرفت، امروز شاهد رقابت مستقیم بر سر آینده سیاسی سوریه هستیم. با خروج تدریجی آمریکا از منطقه، بار مدیریت این تنشها بیش از پیش بر دوش خود بازیگران منطقهای قرار گرفته؛ بازیگرانی که هنوز آماده توافق بر سر نقشه راه مشترک برای سوریه نیستند.
رقابت ترکیه و اسرائیل یا قربانی شدن یک ملت؟
سقوط نظام بشار اسد در اواخر سال گذشته نهتنها پایان یک حکومت، بلکه آغاز مرحلهای نوین از رقابتهای ژئوپلیتیکی در خاورمیانه بود؛ رقابتهایی که اینبار سوریه را به آوردگاه خاموش؛ اما پیچیده قدرتهایی چون ترکیه و رژیم صهیونیستی تبدیل کرده است. درحالیکه آنکارا از استقرار یک دولت مقتدر، یکپارچه و همسو در دمشق حمایت میکند، تلآویو به دنبال تجزیه و تضعیف ساختاری سوریه برای تضمین امنیت بلندمدت خود است. این دو نگاه متضاد، سوریه را به نقطه جوش تازهای در معادلات امنیتی منطقه بدل کرده است. با پایان حکومت اسد، منطقه خلأ قدرتی را تجربه کرد که به سرعت توسط بازیگران خارجی پر شد. ترکیه با هدف جلوگیری از شکلگیری یک دولت کُردمحور در مرزهای جنوبیاش و همچنین تثبیت موقعیت راهبردی خود، به دنبال افزایش نفوذ در ساختار قدرت آینده دمشق برآمد. در مقابل، رژیم صهیونیستی، از هرگونه یکپارچگی مجدد سوریه نگران بوده و تضعیف این کشور را شرط ضروری امنیت ملی خود قلمداد کرده است. اسرائیل طی ماههای اخیر حملاتی بیسابقه و هدفمند به مواضع حساس در دمشق، حلب، حمص و دیگر مناطق انجام داده است؛ حملاتی که همزمان با پیشرویهای نظامی ترکیه در شمال سوریه و تلاش برای تأسیس «کمربند امنیتی» در مرزهای جنوبی ترکیه صورت گرفتهاند. این وضعیت به روشنی از تشدید رقابتهای میدانی میان دو قدرت منطقهای حکایت دارد.
نقطه تماس خطرناک
در جدیدترین تحول، منابع محلی در سوریه از تقابل جنگندههای ترکیه با جنگندههای اسرائیلی در آسمان ادلب خبر دادند. هرچند هنوز مقامات رسمی دو کشور به این خبر واکنشی نشان ندادهاند؛ اما وقوع چنین درگیری نشان میدهد که رقابت ژئوپلیتیکی ترکیه و اسرائیل از فاز دیپلماتیک و نیابتی وارد مرحلهای خطرناکتر شده است. ادلب که تا پیش از این در کنترل گروههای معارض وابسته به ترکیه بود، اکنون به نقطه اصطکاک دو نیرویی تبدیل شده که هر دو منافع امنیتی مستقلی در سوریه دارند. ترکیه با هدف تثبیت مناطق نفوذ خود، نسبت به تحرکات اسرائیل در این منطقه حساس شده است و تلآویو نیز با استناد به تهدیدات ادعایی علیه امنیت خود، حملات پیشدستانه را افزایش داده است.
اسرائیل در پی جلوگیری از بازسازی سوریه با حمایت آنکارا
بر اساس گزارش نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی، ظهور یک دولت اسلامگرا در دمشق که به صورت کامل در مدار ترکیه باشد، خطری جدیتر از دوران حکومت بشار اسد برای اسرائیل خواهد بود. ازاینرو، اسرائیل تلاش کرده با لابیگری در آمریکا، از باقیماندن نیروهای روسیه در سوریه حمایت کند تا سدی در برابر گسترش نفوذ ترکیه ایجاد شود. همزمان، با تحریک اقلیتهایی چون کردها و دروزیها، تلاش دارد زمینههای تجزیه ساختاری سوریه را حفظ کند.
واکنش دیپلماتیک آنکارا
در نهم آوریل سال جاری، مقامات امنیتی ترکیه و اسرائیل، در اقدامی کمسابقه، در باکو دیداری محرمانه داشتند. هدف این دیدار، طراحی یک کانال کاهش تنش برای جلوگیری از برخورد مستقیم نظامی در خاک سوریه اعلام شد. به گفته تحلیلگران، شکلگیری چنین مکانیسمهایی مشابه با آنچه میان روسیه و ترکیه یا آمریکا و ترکیه در جریان جنگ سوریه رخ داده بود، نشانهای از تلاش برای حفظ رقابت در سطحی مدیریت شده است.
ملت سوریه؛ قربانی اصلی تقابل قدرتها
در میان همه این رقابتها، تنها چیزی که از نظرها پنهان مانده، سرنوشت مردمی است که بیش از 10 سال است بهای این منازعات را با جان، خانه و آینده خود پرداختهاند. درحالیکه اسرائیل زیرساختهای غیرنظامی را هدف قرار میدهد و ترکیه با تغییرات جمعیتی و عملیاتهای نظامی در شمال سوریه، ثبات مناطق سنینشین را بر هم میزند، کودکان سوریه در مدارس نیمهویران، زنان آواره در اردوگاههای بیامکانات و نسل جوان بیسرزمین به نظارهگر بازیهایی بدل شدهاند که نه نقشآفرین آن هستند و نه بهرهمند از نتایجش. همانطور که دکتر کریم امیل بیطار، استاد علوم سیاسی پاریس میگوید: «وقتی دو فیل با هم میجنگند، این چمنزار است که له میشود. در گذشته این لبنان بود، امروز سوریه زیر پای قدرتهای متخاصم له میشود.» رقابت ترکیه و اسرائیل در سوریه، از تقابل ایدئولوژیک و نظامی فراتر رفته و به یک نبرد ژئوپلیتیکی تمامعیار بر سر آینده منطقه بدل شده است. هرچند تحلیلگران وقوع رویارویی مستقیم میان دو کشور را بعید میدانند؛ اما تداوم این وضعیت شکننده، سوریه را همچنان در معرض جنگهای نیابتی، تجزیه داخلی و سرکوبهای گسترده قرار داده است. در نهایت، مردم سوریه قربانی اصلی این رقابت خاموشاند؛ ملتی که دیگر نه به دولت مرکزی اعتماد دارد، نه به قدرتهای مداخلهگر و نه به وعدههای صلح که از پشت میزهای شیشهای مذاکرات صادر میشوند.