در روزهایی که خاورمیانه همچنان درگیر بحرانهای امنیتی و سیاسی است، یک بار دیگر نام تاریخی «خلیجفارس» به صحنه نبردی نمادین میان هویت، سیاست و منافع منطقهای و فرامنطقهای تبدیل شده است. اظهارات اخیر دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، مبنی بر بررسی استفاده از عنوان جعلی «خلیج عربی» در جریان سفر آیندهاش به منطقه، بار دیگر آتش تنشهای قدیمی را شعلهور کرده است. در حالی که اسناد و نقشههای تاریخی متعددی از دوران باستان تا قرن بیستم بیهیچ تردیدی نام این پهنه آبی را «Persian Gulf» (خلیجفارس) ثبت کردهاند، برخی محافل سیاسی عربی از دهه ۱۹۶۰ به این سو تلاش کردهاند تا این نام را تغییر دهند؛ تلاشی که همواره با مخالفت صریح ایران، تاریخنگاران مستقل، و نهادهای بینالمللی همراه بوده است.
اسناد تاریخی چه میگویند؟
از نقشههای بطلمیوس در سده دوم میلادی تا اطلسهای جغرافیایی اروپایی در قرن نوزدهم، همگی بهروشنی نام این پهنه آبی را Sinus Persicus یا Persian Gulf ثبت کردهاند. سازمان ملل متحد نیز در اسناد رسمی خود، نام «خلیجفارس» را بهعنوان نام رسمی و بینالمللی این منطقه به رسمیت شناخته و استفاده از نامهای جایگزین را مغایر با اصول جغرافیای استاندارد دانسته است.
ترامپ و راهبرد اختلافافکنی
اقدام تحریکآمیز ترامپ در اعلام بررسی استفاده از نام جعلی «خلیج عربی»، نه از سر ناآگاهی جغرافیایی، بلکه بخشی از یک راهبرد پیچیده برای جلوگیری از شکلگیری همکاریهای منطقهای میان ایران و همسایگان عرب آن است. واشنگتن در دهههای اخیر، با تکیه بر سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن، تلاش کرده است تا وحدت راهبردی و امنیت جمعی کشورهای منطقه را تضعیف کرده و وابستگی آنها به حضور نظامی و تسلیحاتی آمریکا را تثبیت کند.
در همین چارچوب، بهرهگیری از یک نام جعلی برای خلیجفارس، نه تنها توهینی به هویت تاریخی ایران بلکه ابزاری برای شعلهور کردن اختلافات قومیتی و زبانی میان ملتهای منطقه است.
خیزش ملی در دفاع از نام خلیجفارس
واکنش مقامات رسمی جمهوری اسلامی ایران از جمله سید عباس عراقچی، محمدباقر قالیباف و شماری از دیپلماتها و شخصیتهای فرهنگی به این موضوع، گویای حساسیت ملی نسبت به این مسئله است. در کنار آن، موجی از اعتراضهای مردمی در فضای مجازی و بیانیههای ایرانیان خارج از کشور، نشان از آن دارد که موضوع خلیجفارس برای ایرانیان، نه صرفاً یک مسئله جغرافیایی، بلکه عنصری از هویت و غرور تاریخی ملی است.
اپوزیسیون در سکوت؛ هویت یا سیاست؟
در حالی که جریانهای اپوزیسیون خارجنشین همواره مدعی دفاع از «منافع ملی» ایران هستند، واکنش آنان نسبت به اظهارات ترامپ اغلب یا سکوت بوده یا توجیهگرانه. این سکوت، پرسشهایی جدی را درباره صداقت این گروهها در دفاع از تمامیت ارضی و هویت تاریخی کشور به میان میآورد.
در مقابل واکنش سریع دولت و افکار عمومی، بسیاری از تحلیلگران به سکوت نسبی گروههای اپوزیسیون خارجی ایران اشاره کردهاند. مخالفان عمدتاً در این موضوع وارد عمل نشدند و «کوچکترین اعتراضی به این دستبرد تاریخی نشان ندادند». این سکوت مصداق نقض ادعای «ایراندوستی» است. در این ماجرا «همه ایرانیان، چه انقلابی و چه غیرانقلابی، بر علیه این سخنان موضع گرفتند». به نظر میرسد دلیلی که مخالفان خارجنشین در این زمینه واکنش مشخصی از خود نشان ندادند، تمرکز آنها بر مسائل دیگری نظیر تلاش مذبوحانه همیشگی برای مواضع ضد ایرانی شان باشد باشد. بههرحال، آنچه مسلم است این است که در این حادثه ملی، تمام طیفهای سیاسی ایرانی (اعم از درون و بیرون مرز) نه بر اساس خطوط ایدئولوژیک بلکه بر مبنای دفاع از هویت تاریخی کشور، همگام و یکپارچه عمل کردند
فرصتی برای همبستگی منطقهای، نه رقابت مصنوعی
در حالی که چالشهای زیستمحیطی، انرژی و امنیت دریایی در خلیجفارس نیازمند همکاری مشترک کشورهای ساحلی است، تلاش برای تحریف نام تاریخی این پهنه آبی، نه تنها سازنده نیست بلکه مانعی جدی بر سر راه هرگونه همکاری منطقهای پایدار بهشمار میرود. آنگونه که تحلیلگران منطقهای نیز تأکید کردهاند، صلح و ثبات در خلیجفارس زمانی تحقق خواهد یافت که کشورها به جای دامن زدن به رقابتهای هویتی، به سمت سازوکارهای دیپلماسی منطقهای
حرکت کنند.
خلیجفارس تنها یک نام نیست؛ نمادی است از هویت، تاریخ و فرهنگ مردمی که هزاران سال در کنارههای آن زیستهاند. تلاشهایی که از سوی برخی سیاستمداران برای تحریف این نام صورت میگیرد، بیگمان در تاریخ ثبت خواهد شد، اما آنچه باقی میماند، حقیقتی است که بر کتیبههای باستانی، نقشههای جهانی و حافظه تاریخی یک ملت نقش بسته است: این، خلیجفارس است.
واکنش کشورهای منطقه، رسانهها و نهادهای بینالمللی
کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس (مانند عربستان و امارات) رسماً واکنشی علنی به این خبر ندادند، اما رسانههای نزدیک به آنها غالباً بهصورت ضمنی از موضع ترامپ حمایت کردند. در سطح منطقهای، اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس موضع رسمی و هماهنگی ابراز نکردند و فقط رسانههای مستقل از خواب رایج میان کشورهای عرب را یادآوری کردند. در فضای رسانههای جهانی، انتشار خبر تغییر نام «خلیج عربی» بازتاب گستردهای یافت: آسوشیتدپرس و سیانان گزارش دادند که ترامپ در سفر خود اعلام خواهد کرد «خلیج فارس» را به «خلیج عربی» یا «خلیج عربستان» خواهد خواند. بسیاری رسانههای معتبر بینالمللی نیز ضمن اشاره به پیشینه تاریخی نام خلیج فارس، به انعکاس واکنش منفی مقامهای ایرانی پرداختند؛ برای نمونه گاردین نوشت اجرای چنین پیشنهادی «تقریباً تمام ایرانیان را (فارغ از گرایش سیاسی) علیه او متحد میکند». قابل ذکر است که نهادهای رسمی بینالمللی تاکنون اظهار نظر مستقلی نداشتهاند؛ ولی سازمان ملل و یونسکو در اسناد رسمی گذشته خود همواره «خلیج فارس» را نام مورد تأیید قرار دادهاند. حتی گروه کارنامة سازمان ملل در زمینه نامهای جغرافیایی تأکید کردهاند که انگیزه تغییر نام اساساً سیاسی است و نام تاریخی این خلیج باید حفظ شود. از طرف دیگر، برخی شرکتها و رسانههای بینالمللی نیز به تبع سیاست جدید آمریکا عمل کردند؛ برای مثال در گزارشهای رسیده آمده اپلیکیشن گوگل مپس در نسخههای جدید خود نام «خلیج عربی» را نمایش داده است، امری که خود جنجال جدیدی در ایران ایجاد کرد.
ارتباط موضوع با مسائل جاری دیگر ترامپ
این خبر در بحبوحه مذاکرات حساس هستهای ایران منتشر شد. بسیاری ناظران هشدار دادند که تأکید ترامپ بر «خلیج عربی» میتواند روند گفتگوها با تهران را تخریب کند. برخی تحلیلگران غربی نیز معتقدند این اقدام بخشی از «جنگ روانی» ترامپ برای تضعیف موضع ایران در میز مذاکره است
.
جنگ غزه و ادعای آتشبس
ترامپ همچنین در جریان جنگ غزه با اشاره به تلاشها برای آزادی گروگانها و آتشبس گفت «شما احتمالاً طی ۲۴ ساعت آینده» خبرهایی خواهید شنید
. اشاره او به پیشرفت مذاکرات در قاهره برای دستیابی به آتشبس و تبادل گروگانها بود، هرچند مقامات مصری بعدها گفتند هنوز طرح نهایی وجود ندارد. این اظهارات ترامپ مبین ادامه دخالت آمریکا در تلاشهای دیپلماتیک مربوط به جنگ غزه است، اما در نهایت تأثیری عملی بر روند آتشبس نداشته است.
وضعیت یمن
در ماجرای جنگ یمن، ترامپ از قول مقامات اماراتی و عمانی اعلام کرد که انصارالله یمن قول دادهاند اختلال در خطوط کشتیرانی دریای سرخ را متوقف کنند و در نتیجه آمریکا بمباران این گروه را متوقف خواهد کرد
. به عبارت دیگر، او اعلام نمود که «جنگ آمریکا با انصارالله» بر اساس تعهد طرف مقابل متوقف شده است. اما همزمان منابع یمنی میگویند انصارالله حملات خود به اهداف دیگر (از جمله اسرائیل) را ادامه خواهند داد. در مجموع، هر سه موضوع فوق نشان میدهد که ترامپ همچنان با استفاده از اظهارات جنجالی در مسائل هویتی و امنیتی منطقه، سعی دارد علاوه بر کسب منافع سیاسی در کوتاهمدت، فضای دیپلماسی متعارف (نظیر مذاکرات هستهای یا روند صلح منطقهای) را نیز تحت تأثیر قرار دهد.