با آغاز به کار دولت چهاردهم به ریاست مسعود پزشکیان، چهار چهره مطرح سیاسی - محمدجواد آذریجهرمی، محمدجواد ظریف، عبدالناصر همتی و علی طیبنیا - به مرور از ساختار جدید دولت کنار رفتند. علیرغم کنارهگیری این افراد، دولت پزشکیان با یکپارچگی و ثبات به کار ادامه میدهد. با وجود اینکه دولت به دنبال قرار گرفتن در نقطه تماس با مسائل و مشکلات کشور است اما برخی طیف های خارج دولت به دنبال یادآوری دوران کمپین به پزشکیان هستند..
دلیل کنارهگیری چهرهها
محمدجواد آذریجهرمی: وزیر پیشین ارتباطات در دوران دولت دوازدهم، پس از همراهی کوتاه در ستاد انتخاباتی پزشکیان، بهطور ناگهانی از آن کناره گرفت. علت خروج او «اختلاف با چهرههای اصلاحطلبی که مدیریت ستاد پزشکیان را بر عهده دارند» عنوان شده است. شورای راهبری دولت جدید آمادگی داشت آذریجهرمی را بهعنوان معاون اجرایی یا وزیر منصوب کند، اما به گفته برخی افراد مخالفت محمدرضا عارف و برخی اصلاحطلبان باعث کنار گذاشتن این گزینه شد. خود آذریجهرمی نیز از پذیرش پیشنهادهای وزارت (مانند وزارت ورزش یا ارتباطات) خودداری کرده بود.
به بیان دیگر، وی عمدتا به دلیل اختلاف دروندستهای و تصمیم شخصی خود مبنی بر عدم قبول مسئولیتهای پیشنهادی از دولت جدید جدا شد.
محمدجواد ظریف: معاون راهبردی رئیسجمهور و وزیر خارجه دولت قبل، پس از حدود ۹ ماه خدمت در دولت پزشکیان، استعفا داد. سخنگوی دولت در تشریح این اتفاق تأکید کرد: «استیضاح یا استعفای یک فرد، به هیچ عنوان ما را از وفاق خارج نخواهد کرد.» علت رسمی این جدایی، مشکلات حقوقی و قانونی پیشآمده بود: طبق قانون مشاغل حساس، انتصاب ظریف به معاونت ریاستجمهوری به دلیل داشتن دو فرزند تابعیت مضاعف آمریکا نقض قانون محسوب میشد و از ابتدای دوره جدید، برخی نمایندگان مجلس به این انتصاب اعتراض داشتند. ظریف بیشتر بهخاطر پیچیدگیهای قانونی و برخی نزاعهای دروندولتی کنار رفت، نه اختلاف عمده با خطمشی اصلی دولت.
عبدالناصر همتی: وزیر امور اقتصادی و دارایی دولت پزشکیان که پیش از این، رئیس کل بانک مرکزی بود، در جلسه ۱۲ اسفند ۱۴۰۳ مجلس «با ۱۸۲ رأی موافق» استیضاح و از کابینه برکنار شد. محور اصلی انتقادات، ناکارآمدی در کنترل بازار ارز و مدیریت اقتصادی عنوان شد؛ مباحثی مانند «سوءمدیریت وزیر در بازار ارز و سکه» و «تخصیص نامناسب ارز به کالاهای اساسی و دارو» در دلایل استیضاح ذکر شد. کارشناسان اقتصادی نیز تصریح کردهاند که «سیاستهای اقتصادی همتی فاقد انسجام و برنامهریزی بلندمدت» بود و از «تورم فزاینده تا ناتوانی در مهار بحرانهای ارزی»، وزارتخانه تحت مدیریت او در ایجاد ثبات اقتصادی ناکام مانده است . به این ترتیب مجلس و نمایندگان، ناکارآمدی او در مهار نوسانات بازار و مشکلات معیشتی مردم را عامل برکناریاش دانستند. در نتیجه، کنارهگیری همتی ناشی از تصمیم قانونی مجلس برای رفع ایرادات عملکردی و نه اختلاف ایدئولوژیک با دولت بود.
علی طیبنیا: اقتصاددان و وزیر امور اقتصادی دولت گذشته، پس از چند ماه نقش مشاور عالی اقتصادی رئیسجمهور در دولت چهاردهم، بهطور «خاموش» از همکاری کناره گرفت. مدیر دفتر طیبنیا در صفحهای در شبکه اجتماعی نوشت که وی در این مدت یک «خط قرمز» داشت: «عدم تضعیف دولت» و «با این ملاحظه» چراغ خاموش کنار رفت. نزدیکان نیز میگویند طیبنیا در چهار ماه اول پس از انتخابات «تمام تلاشش را کرد تا بتواند فضای سیاستی برای اصلاح ایجاد کند، اما به این نتیجه رسید که تأثیری ندارد و نمیخواهند او باشد.» خود طیبنیا علت اصلی خروجش را «ناهماهنگی گسترده، موازیکاری و عقیم ماندن جایگاه مشاور عالی اقتصادی» و نیز «کارشکنی برای تشکیل ساختار و مزایای کارگروه تخصصی او» ذکر کرده است. به بیان دیگر، او به دلایل ساختاری و کاهش توان اثرگذاری، عملا نقشی در دولت نیافت و با روشن شدن این وضعیت از ادامه همکاری کنارهگیری کرد.
تداوم انسجام و وفاق دولت چهاردهم
بهرغم خروج این چهرهها، دولت مسعود پزشکیان اعلام کرده که همچنان با جدیت به کار خود ادامه میدهد و «وفاق ملی» را سرلوحه قرار داده است. سخنگوی دولت صراحتا تأکید کرد: «استیضاح و استعفا ما را از وفاق خارج نخواهد کرد. ما مؤمن به وفاق و حل مسائل مردم هستیم.» همچنین رئیسجمهور چندینبار بر ضرورت اتحاد و همدلی در بدنه اجرایی پافشاری کرده است؛ برای مثال وی گفته است: «وحدت و انسجام حرف اول و آخر را میزند. اگر اختلاف کنیم، نخواهیم توانست به اهداف خود برسیم. باید دست به دست هم دهیم.»
این موضعگیریهای رسمی نشان میدهد که برخلاف شایعات، دولت فعلا در شرایط باثباتی قرار دارد و خروج افراد منتقد یا ناکارآمد، به جای ایجاد بحران، توسط مسئولان فرصتی برای تمرکز بر برنامههای تعیین شده تفسیر میشود.
کمپین، نه کابینه
آذریجهرمی با انتشار این عکس، شاید میخواهد نشان دهد که «هسته اولیه ستاد پزشکیان» دیگر با دولت نیست. اما اگر دقیقتر نگاه کنیم، سوال اصلی این نیست که «چرا نیستند؟»، بلکه «آیا اساسا قرار بود بمانند؟»
حقیقت این است که این افراد - هرکدام به شکلی - بیشتر کارکرد تبلیغاتی و انتخاباتی داشتند و ظرفیت کمپینی بیشتری دارند.
ظریف، برند دیپلماسی مذاکره بود که در فضای پرچالش سیاست خارجی کشور، به لحاظ اجرایی عملا جایی نداشت و با اولین چالش قانونی (موضوع تابعیت فرزندان) کنار رفت. آذریجهرمی با شعار اینترنت آزاد وارد شد، اما با کوچکترین فشار سیاسی و اختلاف درونگروهی، نهتنها هیچ مسئولیتی نپذیرفت، بلکه حالا در جایگاه منتقد بیرونی ایستاده است.
همتی نیز امتحان خود را قبلا در بانک مرکزی پس داده بود و در کسری از ماه، مجلس به ناکارآمدیاش رأی داد و طیبنیا که محترمانه کنار رفت، اساسا وارد عرصه تصمیمسازی نشد و هیچ طرح یا اثر مشخصی از او در دولت باقی نماند.
در واقع، پزشکیان از این افراد بهعنوان چهرههای قابل ارائه به طبقه متوسط و دانشگاهی در ایام انتخابات بهره برد، اما پس از تشکیل دولت، مسیر خود را با افراد دیگری ادامه داد - افرادی که اگرچه کمتر مشهور بودند، اما در ساختار سیاسی فعلی عملگراتر و هماهنگتر بودند.
دولت بدون آنها؛ منسجمتر، واقعگراتر
برخلاف تصور هواداران این چهرهها، نبود آنها دولت را دچار فروپاشی نکرد. حتی میتوان گفت که دولت امروز با چهرههایی که اهل جدل رسانهای و بازی سیاسی نیستند، حاشیه کمتری دارد اما در حوزه سرمایه اجتماعی ممکن است به دولت صدمه بزند. مجلس و نهادهای مرتبط، راحتتر با دولت تعامل میکنند، چون چهرههای کمپینی در ساختار حضور ندارند؛ در حوزههایی مثل کنترل نقدینگی، ساماندهی بودجه و نظم اداری، فقدان تعارضهای شخصی و رسانهای کار را تسهیل کرده است. درواقع، تیم پزشکیان بعد از کنار رفتن این چهار نفر، از فاز «تبلیغاتی و چهرهمحور» وارد فاز «ورود به مسائل» شد.