پاتک تهران؛ رد قاطع هرگونه سناریوی غنیسازی صفر
سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران نیز در واکنش به برخی گمانهزنیهای رسانهای مبنی بر نزدیک بودن توافق میان تهران و واشنگتن در حساب کاربری خود در شبکه ایکس گفت: «رسانهها همچنان در حال گمانهزنی درباره توافقی قریبالوقوع میان ایران و آمریکا هستند. مطمئن نیستم که واقعا در چنین نقطهای قرار داشته باشیم. جمهوری اسلامی ایران با صداقت به دنبال راهحل دیپلماتیکی است که منافع همه طرفها را تأمین کند. اما این مستلزم توافقی است که همه تحریمها را لغو و حقوق هستهای ایران از جمله غنیسازی را محقق کند. مسیر توافق از میز مذاکره میگذرد، نه از طریق رسانهها.
مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران بهویژه در سطح تصمیمسازان حاکمیتی، به صراحت اعلام کردهاند که حذف غنیسازی به هیچوجه قابل پذیرش نیست و تیم مذاکرهکننده به ریاست عراقچی نیز تاکنون تمامی پیشنهاداتی که چنین مطالبهای را مطرح کردهاند، رد کرده است. بر این اساس، ایران تأکید کرده است که اگر در دور جدید مذاکرات نیز چنین خواستههایی تکرار شود، نهتنها از حضور در مذاکرات خودداری خواهد کرد، بلکه آن را پایان روند گفتوگو تلقی خواهد کرد.
در این چارچوب، پیامی واضح به واسطهها منتقل شده است: ادامه مذاکرات تنها در صورتی ممکن است که اصول اساسی جمهوری اسلامی ایران، بهویژه حق غنیسازی محفوظ بماند.
تاکنون پنج دور مذاکره غیر مستقیم میان ایران و آمریکا برگزار شده است که دور پنجم روز جمعه دوم خرداد در شهر رم ایتالیا برگزار شد. دور اول مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا به میزبانی عمان، روز شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ در مسقط برگزار شد و دو طرف، گفتوگوها را سازنده و رو به جلو توصیف کردند. دور دوم گفتوگوها نیز روز شنبه ۳۰ فروردینماه در شهر رم ایتالیا به میزبانی عمان برگزار و دور سوم مذاکرات شنبه ششم اردیبهشتماه و چهارمین دور روز یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ (۱۱ می ۲۰۲۵) در شهر مسقط، پایتخت عمان برگزار شدند. دولت ترامپ ابتدا بدون موضعگیری شفاف در موضوعات کلیدی وارد مذاکرات شد و ترامپ تنها عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای را شرط خود برای مذاکره اعلام کرده بود. ایران نیز از این ایده استقبال کرد و وارد مذاکره شد، اما بعد از اولین مذاکره، دائما مواضع آمریکا تحت تأثیر لابی صهیونیستها و نئوکانها تغییر کرد. اما این رضایت دیری نپایید؛ استیو ویتکاف از مذاکرهکنندگان ارشد، همراه با مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آشکارا اعلام کردند که غنیسازی اورانیوم در ایران غیرقابلقبول است. بااینحال، ایران همچنان مذاکرات را متوقف نکرده است که به باور نویسندگان نشانهای از امید او و با حفظ خط قرمزهای خود با ابتکارعمل به دنبال ادامه مذاکرات است. ترامپ میداند که تنها راه پیش روی او مذاکره و دیپلماسی است، چراکه هر نوع حمله به زیرساختهای هستهای و موشکی ایران توسط اسرائیل مقدمه یک جنگ عظیم در منطقه است که به پشتیبانی نظامی مستقیم آمریکا نیاز دارد. بنابراین گزینه مطلوبتر برای ترامپ، ادامه مذاکرات، جلوگیری از اقدام نظامی اسرائیل و در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات، بازگشت به سیاست فشار حداکثری است.
نبرد ارادهها در قالب نبرد رسانهها
آنچه در این مرحله از روند مذاکرات ایران و آمریکا به چشم میخورد، بیش از آنکه واقعیات میدانی باشد، نبردی برای مدیریت افکار عمومی و القای پیروزی سیاسی به مخاطبان داخلی هر طرف است.
درحالیکه ایران با صراحت بر حفظ حقوق هستهای و اصل احترام متقابل تأکید دارد، واشنگتن تلاش میکند تا از طریق فشار رسانهای و روانی، تیم ایرانی را به پذیرش خواستههای غیرقانونی و نامشروع سوق
دهد.
اما تجربه مذاکرات هستهای در دهههای گذشته نشان داده که جمهوری اسلامی ایران تحت فشار، تصمیمگیری نمیکند. بر همین اساس، پیام صریح تهران به طرف آمریکایی این است: یا با احترام به حقوق قانونی ایران به توافق میرسید، یا اساسا توافقی در کار نخواهد بود.
آینده مذاکرات به چه سمت میرود؟
در پی تحولات اخیر، ارزیابی مسیر پیشروی مذاکرات هستهای جمهوری اسلامی ایران با ایالات متحده آمریکا، به چند سناریوی اصلی قابل تقسیم است.
نخست، در صورتی که واشنگتن از مواضع تبلیغاتی و فشارهای یکجانبه فاصله بگیرد و به مسیر واقعگرایانه و طرحهای عملیاتی بازگردد، امکان ازسرگیری گفتوگوها همچنان وجود دارد. این مسیر مستلزم عبور آمریکا از ادبیات تهدید و بازگشت به چارچوبهایی است که پیشتر مورد بحث قرار گرفته بود.
در سناریویی دیگر، اگر آمریکا همچنان بر سیاست «غنیسازی صفر» و نظارت کامل بر فعالیتهای هستهای ایران پافشاری کند، میتوان پایان مذاکرات را قطعی دانست. چنین خواستههایی با اصول و خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران ناسازگار است و از سوی تهران پذیرفته نخواهد شد.
نقش عمان بهعنوان تسهیلگر بیطرف و میانجی مؤثر، در تعیین زمان، مکان و محتوای دور بعدی مذاکرات بسیار حیاتی خواهد بود. تبادل پیامهای صادقانه و دقیق میان طرفین، از مجرای کانالهای مطمئن، میتواند به کاهش سوءتفاهمها و احیای مسیر دیپلماتیک کمک کند.
در نهایت، هرگونه توافق آینده صرفا در صورتی قابلیت اجرا خواهد داشت که تأمینکننده منافع ملی جمهوری اسلامی ایران و حافظ خطوط قرمز اعلامشده باشد. تا دستیابی به چنین توافقی، رسانههای غربی به عملیات روانی خود ادامه خواهند داد، اما نتیجه واقعی این سناریوها نه در فضای رسانهای، بلکه در میدان تصمیمسازی و مقاومت ایران رقم خواهد خورد.