sobhe-no.ir
2115
سه شنبه، ۱۳ خرداد ۱۴۰۴
3
امام خمینی (ره)، احیاگر اسلام سیاسی و بازگرداننده مردم به صحنه تعیین سرنوشت خود بود

معمـار عصر جدید

گفت و گو با عباس سلیمی نمین درباره مبانی اندیشه امام راحل؛

احیای نقش مردم

صبح نو

امام خمینی (ره)، احیاگر اسلام سیاسی و بازگرداننده مردم به صحنه تعیین سرنوشت خود بود

معمـار عصر جدید

در آستانه سالگرد ارتحال بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران، فرصتی دوباره فراهم شده تا بازخوانی‌ ژرف از مبانی فکری و جهت‌گیری‌های راهبردی حضرت امام خمینی (ره) صورت گیرد؛ به‌ویژه در پرتو توصیه‌های اخیر رهبر معظم انقلاب مبنی بر بازگشت به مردم و مردمی‌سازی حکمرانی و ضرورت حفظ هویت انقلابی در برابر جبهه استکبار جهانی. اگرچه از منظر شکلی، چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته، اما بنیان‌های فکری حضرت امام همچنان زنده و جاری‌اند؛ خاصه آنکه تقابل انقلاب اسلامی با نظام سلطه جهانی، نه در یک مواجهه صرفا سیاسی، بلکه در قالب یک گفتمان تمدنی و الهی تداوم یافته است. درک این پیوستار، بدون تأمل در دو کلیدواژه اساسی «مردم‌گرایی» و «اسلام سیاسی» در اندیشه حضرت امام و نسبت آن‌ها با مفهوم بنیادین «استکبارستیزی» ممکن نخواهد بود.
 مردم‌گرایی امام؛ از تأسیس قدرت ملی تا شکل‌گیری امت
بازگشت به مردم، ستون خیمه تفکر سیاسی امام خمینی (ره) بود. برخلاف آنچه در الگوهای کلاسیک نظریه‌های انقلابی مطرح است که انقلاب‌ها غالبا بر محور طبقات خاص یا نیروهای محدود اجتماعی شکل می‌گیرند، امام خمینی (ره) به ‌روشنی بر نقش فراگیر مردم تأکید داشت. مشارکت همگانی در قیام علیه طاغوت، صرفا یک تاکتیک سیاسی نبود؛ بلکه بازتابی از ایمان حضرت امام (ره) به ظرفیت فطری ملت‌ها در جهت مشارکت در ساختار قدرت و اداره جامعه بود. در بیانات حضرت امام (ره)، مردم نه مخاطبان صِرف گفتمان انقلاب، بلکه بازیگران اصلی آن به‌شمار می‌آیند: «ملت است که باید این نهضت را حفظ کند.» این جمله از امام، تنها در مقام شعار باقی نماند. نهادهای پس از انقلاب همچون بسیج مستضعفین، شوراهای محلی و اصل ولایت فقیه، در حقیقت تجلی‌های نهادی از این مردم‌گرایی بودند. این مفهوم در کنار تجربه‌های ناکام غربیِ جداسازی دین از سیاست، زمینه‌ساز یک تفکر نوین در سیاست شد که در آن، «مردم» نه منفعل، بلکه منشأ قدرت‌اند. توصیه اخیر رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسئولان اجرایی کشور مبنی بر بازگشت به مردم و تقویت ارتباط با جامعه، به‌نوعی بازخوانی و استمرار همان سیره امام (ره) است که به‌ درستی در شرایط کنونی باید مورد تأمل قرار گیرد. در این چارچوب، مردمی‌سازی سیاست‌ها، استفاده از توان درونی کشور، اتکای به ظرفیت‌های بومی و مشارکت عمومی، شاخص‌هایی هستند که باید احیا شوند تا راه امام همچنان زنده بماند.
 اسلام سیاسی؛ نقطه عطف گفتمان انقلاب اسلامی
تفسیر حضرت امام (ره) از دین، یک روایت صرفا عبادی یا عرفانی نبود، بلکه نگاهی تمدنی و اجتماعی به اسلام ارائه می‌داد. در این نگاه، اسلام تنها راهنمای مناسک فردی نیست، بلکه الگویی جامع برای تنظیم مناسبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ملت‌ها به‌شمار می‌رود. این‌گونه بود که مفهوم «اسلام سیاسی» یا «اسلام انقلابی» در گفتمان امام (ره) شکل گرفت.
اسلام سیاسی در منظومه فکری امام خمینی (ره) با سه ویژگی متمایز شناخته می‌شود: نخست، اتصال به مفهوم توحید و نفی هرگونه سلطه؛ دوم، احیای شأن و کرامت انسانی در برابر جبهه زر و زور و سوم، مسئولیت اجتماعی در قبال سرنوشت امت. در واقع، اگر نقطه عزیمت اسلام عبادی، نجات فرد است؛ نقطه عزیمت اسلام سیاسی در اندیشه امام (ره)، نجات جامعه است.
از همین رو، مواجهه با طاغوت، مبارزه با صهیونیسم، حمایت از فلسطین، مقابله با کاپیتولاسیون و تلاش برای وحدت جهان اسلام، نه مسائل حاشیه‌ای، بلکه ارکان بنیادین همین قرائت از اسلام به‌شمار می‌روند. در جهان متجددی که اسلام را در چارچوب زندگی خصوصی محدود کرده بود، حضرت امام (ره) با بازتعریف نقش دین، فضای جدیدی برای مشارکت سیاسی مؤمنان گشود.
  
استکبارستیزی؛ نقطه پیوند مردم‌گرایی و اسلام انقلابی
در اندیشه امام (ره)، استکبار تنها یک واقعیت سیاسی نیست، بلکه یک وضعیت ضدتوحیدی است؛ استکبار، برآیند خودبرتربینی، تحمیل اراده بر ملت‌ها و تضییع حق آن‌هاست. از همین رو، مبارزه با استکبار نه‌ فقط در مقام تقابل با ایالات متحده یا شوروی، بلکه به‌مثابه یک وظیفه دینی و تکلیف شرعی مطرح شد: «اگر خمینی یکه و تنها هم بماند، به راه خدا ادامه می‌دهد که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک‌پرستی است.»
ایشان در وصیت‌نامه سیاسی - الهی خود به صراحت خطاب به مستضعفان جهان نوشت: «شماها نباید بنشینید و منتظر باشید که قدرت‌های خارجی برای شما آزادی بیاورند... حق را باید با چنگ و دندان گرفت.» این جمله، عصاره همان اسلام سیاسی است که در آن، عزت امت اسلامی در گرو قیام علیه سلطه‌گران و طواغیت است.
پشتوانه این نگاه نیز ترکیبی از ایمان به خداوند، آگاهی تاریخی و تجربه عملی حضرت امام (ره) از مبارزات با نظام پهلوی و مواجهه با استعمار و امپریالیسم بود.
ایشان به ‌خوبی دریافته بود که استکبار جهانی با ابزارهای گوناگون، از کودتای ۲۸ مرداد تا تبعید و تحمیل کاپیتولاسیون، در پی تحقیر و تسلط بر ملت‌هاست. لذا تأکید داشت: «تا قطع تمام وابستگی‌ها به تمام ابرقدرت‌های شرق و غرب، مبارزات آشتی‌ناپذیر ملت ما علیه مستکبرین ادامه دارد.»
 
نظام دوگانه مستکبر - مستضعف؛ چارچوبی برای فهم سیاست جهانی
یکی از نوآوری‌های مفهومی امام خمینی (ره) در عرصه نظریه‌پردازی سیاسی، تقسیم‌بندی نظام بین‌الملل به دو جبهه مستکبر و مستضعف بود. برخلاف نگرش‌های رایج که صرفا بر قدرت‌های مادی و توازن نظامی متمرکز بودند، امام (ره) با بنیانی الهی، صحنه سیاست را به تقابل حق و باطل فروکاست. در این نگاه، مستضعفان جهان شامل همه ملت‌هایی هستند که تحت سلطه نظم استکباری قرار دارند؛ فارغ از قوم، نژاد یا زبان. از همین رو حمایت امام (ره) از فلسطین، بوسنی، لبنان، نیجریه و حتی آمریکای لاتین، بازتابی از همین تقسیم‌بندی بود. شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» نیز نقطه‌عطف این نگاه بود که به‌ روشنی جایگاه مستقل ملت ایران در برابر بلوک‌بندی‌های جهانی را ترسیم می‌کرد. حضرت امام (ره) با صراحت اعلام می‌کرد: «ما وظیفه داریم پشتیبان مظلومین و دشمن ظالمین باشیم.» این جمله نه یک توصیه اخلاقی، بلکه چارچوبی برای جهت‌گیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شد؛ سیاستی که تا امروز نیز با وجود همه فشارها، تغییر مسیر نداده است.
 
مردمی‌سازی مقاومت؛ الگویی برای منطقه
یکی از مهم‌ترین میراث‌های امام خمینی (ره)، ترویج الگوی «مقاومت مردمی» به‌ جای تکیه بر دولت‌های رسمی بود. حمایت از نهضت‌های آزادی‌بخش، تأسیس سپاه، بسیج و نهادهای انقلابی و تأکید بر امت‌سازی فراتر از مرزهای جغرافیایی، نمادهای روشن این راهبرد بودند.
از همین رو، گفتمان انقلاب اسلامی در لبنان، یمن، فلسطین، عراق و دیگر نقاط منطقه با اقبال مواجه شد. این گفتمان نه بر محور قومیت یا نژاد، بلکه بر اساس ظلم‌ستیزی، ایمان به خدا، خوداتکایی و مردمی‌سازی سیاست پایه‌گذاری شد. مردم منطقه دریافتند که می‌توان در برابر امپراتوری‌های رسانه‌ای و نظامی ایستاد، اگر ایمان و پیوند اجتماعی قوی وجود داشته باشد.
امام (ره)، مقاومت را امری صرفا نظامی نمی‌دانست؛ بلکه آن را رفتاری تمدنی و پاسخی الهی به منطق تحقیر و سلطه تلقی می‌کرد. همین نگرش بود که موجب شد امام (ره) در برابر طوفان تهدیدها و فشارهای جهانی ایستادگی کند و همچنان الهام‌بخش جنبش‌های اسلامی در سراسر جهان باقی بماند.
 
تحقق استکبارستیزی در سیاست خارجی امروز جمهوری اسلامی
امروز، پس از گذشت چهار دهه از ارتحال حضرت امام خمینی (ره)، یکی از مهم‌ترین شاخص‌های پایداری گفتمان انقلاب، استمرار سیاست استکبارستیزی در عرصه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران است. 
این رویکرد که ریشه در باورهای عمیق امام راحل دارد، در قالب راهبرد «نگاه به درون، تعامل با شرق و تقابل با سلطه‌طلبی غرب» تداوم یافته و به یکی از پایه‌های هویتی نظام تبدیل شده است.
در شرایطی که نظام بین‌الملل در حال گذار از تک‌قطبی آمریکامحور به نظمی چندقطبی است، جمهوری اسلامی با بهره‌گیری از آموزه‌های امام (ره)، به ‌جای پذیرش قواعد تحمیلی نظم لیبرال، در حال طراحی سازوکارهای نوین همکاری با قدرت‌های نوظهور آسیایی از جمله چین، روسیه، هند و کشورهای منطقه است. 
قراردادهای راهبردی ۲۵ ساله، عضویت در پیمان شانگهای، حضور فعال در بریکس و ابتکار دیپلماسی مقاومت در منطقه غرب آسیا، بازتاب عینی همین نگاه ضدسلطه‌اند.
همچنین، پافشاری بر حق ملت فلسطین، حمایت از محور مقاومت، مخالفت با نظامی‌گری غرب در منطقه و مواجهه شجاعانه با سیاست فشار حداکثری آمریکا، گویای این واقعیت‌اند که جمهوری اسلامی همچنان در مسیر راهبردی امام (ره) حرکت می‌کند. برخلاف برخی دیدگاه‌های تجدیدنظرطلب، ایران نه در برابر فشارها عقب‌نشینی کرده و نه دست از آرمان استقلال و عزت برداشته است، بلکه با حفظ عزت و حکمت، به‌ دنبال تحقق منافع ملی در چارچوب گفتمان انقلاب است.
به این ترتیب، سیاست خارجی ایران امروز، نه صرفا عرصه چانه‌زنی دیپلماتیک، بلکه میدان مقاومت هویتی در برابر نظم ناعادلانه جهانی است؛ همان رسالتی که امام (ره) برای امت اسلامی تعریف کرده بود.
 
امتداد راه امام (ره)، با بازگشت به مردم و اصول انقلاب
در آستانه سالگرد ارتحال حضرت امام (ره) باید به ‌روشنی اذعان کرد که حفظ راه ایشان، تنها با تمسک به نام و یاد تحقق نمی‌یابد. آنچه ضرورت دارد، بازگشت عملی به اصول فکری و اخلاقی ایشان است؛ اصولی که در مردم‌گرایی، اسلام‌محوری و استکبارستیزی تبلور یافته‌اند.
رهبر معظم انقلاب، در سخنان اخیر خود تأکید کردند که رمز بقای انقلاب، در بازگشت به مردم و حکمرانی برای مردم است. این سخن، بازتاب مستقیم سیره امام (ره) و پاسخی به انحرافاتی است که ممکن است انقلاب را از مسیر خود خارج سازد.
امروز نیز در برابر تهاجم فرهنگی، جنگ روایت‌ها، تحریم‌های اقتصادی و تلاش‌های دشمن برای القای ناکارآمدی، باید به همان سه‌گانه‌ راهبردی امام (ره) بازگشت: ایمان به مردم، تکیه بر اسلام ناب محمدی و ایستادگی در برابر استکبار. تنها در این صورت است که جمهوری اسلامی می‌تواند راه خمینی کبیر را ادامه دهد و چراغ امید را برای ملت‌های مظلوم جهان روشن نگه دارد.

captcha
شماره‌های پیشین