بامداد جمعه، صدای انفجارهایی در تهران و چند شهر دیگر ایران از جمله کرمانشاه و لرستان، مردم را از خواب بیدار کرد. دقایقی بعد، رسانههای صهیونیستی با خوشحالی اعلام کردند که حملهای بیسابقه به خاک ایران انجام شده و این عملیات را « طلوع شیران» نامیدند. ادعایی که از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران نهتنها بیپاسخ نماند، بلکه بهسرعت با روایت واقعیت، پاسخهای میدانی و حضور باشکوه مردم در خیابانها، به ضدتبلیغی برای خود رژیم اسرائیل بدل شد.
این حملات در حالی رخ داد که دشمنان جمهوری اسلامی ایران، بهویژه برخی جریانهای رسانهای وابسته به غرب و اپوزیسیون خارجنشین، با توهمآفرینی گسترده، پیشبینی میکردند پس از چنین حملهای، ایران دچار اغتشاش، اعتراض مردمی، فروپاشی ساختار امنیتی و بحران مشروعیت خواهد شد. با این حال، واقعیتهای میدانی نشان داد که این تحلیلها بیش از آنکه متکی بر شناخت جامعه ایران باشد، زاییده آرزوهای شکستخورده دشمنان بود.
نه تنها شورش نشد، بلکه همبستگی ملی تقویت شد
در ساعات پس از اعلام خبر حمله رژیم صهیونیستی به تهران و شهادت چهرههایی چون سردار سرلشکر حسین سلامی، سردار غلامعلی رشید، سردار باقری، محمدمهدی طهرانچی، فریدون عباسی و جمعی از مردم بیگناه، صحنهای که در خیابانهای تهران و شهرهای بزرگ ایران رقم خورد، نه صحنه اعتراض و شورش، بلکه صحنه سوگواری ملی، انسجام مردمی و فریادهای مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا بود.
حضور گسترده مردم در مراسمهای مردمی و خودجوش، همراهی با نیروهای امنیتی، و تأکید بر ادامه مسیر انتقام، حاوی پیامی صریح برای دشمنان ایران بود: ملت ایران در بزنگاههای تاریخی، نهتنها نمیشکند، بلکه متحدتر از قبل به میدان میآید.
روز غدیر، نماد تازهای از همبستگی ضدصهیونیستی
در حالیکه مردم ایران هنوز در شوک اولیه حملات هوایی بودند، مراسم باشکوه روز عید غدیر در تهران و دیگر شهرها، به تظاهرات ضدصهیونیستی تبدیل شد. در این مراسمها، شعارهای مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا طنینانداز شد و مردم با حمل پلاکاردها و پرچمهای فلسطین، حمایت خود از محور مقاومت و مطالبه ادامه پاسخ قاطع به رژیم صهیونیستی را فریاد زدند.
در فضای مجازی نیز کاربران ایرانی با هشتگهایی چون #انتقام_سخت، #شهید_سلامی و #پایان_اسرائیل و... خشم و اندوه خود را به اشکال گوناگون ابراز کردند و صراحتاً خواستار ضربهای سنگین به اسرائیل شدند.
اعتراف دشمن به خطای استراتژیک
در سرزمینهای اشغالی نیز پسلرزههای عملیات نافرجام اسرائیل آشکار شد. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، با بیان اینکه «در لحظهای سرنوشتساز قرار داریم»، سعی کرد حمله ناکام به ایران را توجیه کند. اما حتی در داخل اسرائیل نیز بسیاری از تحلیلگران، این اقدام را بیفایده و صرفاً برای فرار از بحران داخلی نتانیاهو توصیف کردند.
نکته مهمتر، ناکامی عملیات از منظر نظامی بود. سامانه پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران با موفقیت دو جنگنده F-35 و چندین پهپاد مهاجم را ساقط کرد. خلبانهای متجاوز، یا سرنوشت نامعلومی دارند یا لاشه جنگندههایشان در خاک ایران به نمایش درآمدهاند. این سطح از آمادگی، نهتنها هیمنه ادعایی اسرائیل را در هم شکست، بلکه توازن روانی را نیز در میدان نبرد تغییر داد.
پیام صریح رهبری: مجازاتی سخت در راه است
رهبر معظم انقلاب اسلامی، در پیامی صریح و قاطع، خطاب به ملت ایران اعلام کردند که رژیم صهیونیستی باید منتظر «مجازاتی سخت» باشد. این پیام، در عین تسلیبخشی به ملت ایران، حامل هشدار روشنی به دشمنان نیز بود: شهادت فرماندهان و دانشمندان، توقفی در مسیر عزت و اقتدار ایران ایجاد نخواهد کرد و نیروهای مسلح با قدرتی بیشتر، پاسخ خواهند داد.
دولت، سپاه، ارتش و قوه قضائیه: پیام واحد، تصمیم یکپارچه
در پی حملات، همه ارکان حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران در اقدامی هماهنگ، بیانیههایی صادر کردند که در آنها بهصراحت اعلام شد پاسخ به اسرائیل در ابعادی پشیمانکننده و گسترده خواهد بود. سپاه پاسداران، ارتش جمهوری اسلامی ایران، ستاد کل نیروهای مسلح و وزارت دفاع در بیانیههایی جداگانه تأکید کردند که صهیونیستها نهتنها تاوان این جنایت را میپردازند، بلکه خواب راحت را از آنان خواهیم گرفت.
وزارت امور خارجه نیز در بیانیهای ضمن محکومیت این حمله تروریستی، آمریکا را به عنوان حامی اصلی این تجاوز مسئول دانست و هشدار داد که تبعات این اقدام، فراتر از منطقه خواهد بود.
تحلیل راهبردی: شکست پیشدستانه و آغاز پایان نتانیاهو
رژیم صهیونیستی با هدف ترور فرماندهان نظامی و ایجاد فضای رعب در داخل ایران، عملیات بامدادی را آغاز کرد، اما نتیجه آن دقیقاً عکس تصور بود.
نهتنها ساختار فرماندهی نیروهای مسلح دچار اختلال نشد، بلکه با تعیین جانشینان و تأکید بر استمرار مسیر، اقتدار جمهوری اسلامی تثبیت شد. مهمتر اینکه، بهجای نارضایتی اجتماعی، مردم در صحنه حضور یافتند و این بار نه برای اعتراض، بلکه برای مطالبه انتقام از دشمن.
نتانیاهو در این ماجراجویی، هم ثبات منطقه را به خطر انداخت، هم چهره منزویتری از رژیم خود به جهان نشان داد، و هم مقاومت را برای ضربه نهایی علیه موجودیت نامشروع اسرائیل بیش از گذشته متحد ساخت.
«شورش» رویای دشمن ماند
خلاف آنچه تحلیلگران اسرائیلی و رسانههای غربی تصور میکردند، جامعه ایران نهتنها دچار فروپاشی روانی یا سیاسی نشد، بلکه در لحظهای که بخشی از ساختار فرماندهی مورد حمله قرار گرفته بود، با سرعتی مثالزدنی جایگزینها معرفی شد، وحدت داخلی تقویت شد، و خواست عمومی برای انتقام، به اجماع ملی بدل گشت.
واقعیت این است که نه شورشی اتفاق افتاد، نه مردم از انقلاب و نظام جدا شدند. آنچه دیده شد، انسجامی بینظیر، غیرت ملی، و ارادهای استوار برای پاسخ به دشمنی بود که بار دیگر ثابت کرد تنها زبان قدرت را میفهمد. حمله به ایران، اگرچه با خسارتهایی همراه بود، اما فرصت مهمی را برای جمهوری اسلامی فراهم کرد تا هم اقتدار دفاعی خود را به نمایش بگذارد، هم چهرهای واقعی از ایران را به جهان نشان دهد: ملتی ایستاده، مقاوم، و آماده برای دفاع از عزت خویش.