جمعه هفته گذشته، رژیم صهیونیستی برای نخستینبار بهطور مستقیم به خاک جمهوری اسلامی ایران تجاوز نظامی کرد و با حملهای محدود، تلاش کرد پیامی تهدیدآمیز به تهران ارسال کند. در واکنش به این تجاوز، جمهوری اسلامی ایران یکی از گستردهترین و دقیقترین عملیاتهای موشکی خود را علیه اهداف نظامی و راهبردی در سرزمینهای اشغالی آغاز کرد. این عملیات نهتنها حفرههای امنیتی گنبد آهنین اسرائیل را آشکار کرد، بلکه به یک نماد از بازدارندگی جدید جمهوری اسلامی تبدیل شد؛ بازدارندگی که مبتنی بر فناوری بومی، طراحی بومی و ابتکار عملیاتی بود.
توان بومی و شلیکهای نقطهزن
منابع نظامی ایران اعلام کردند که در این عملیات تهاجمی، از نسل جدیدی از موشکهای نقطهزن استفاده شده که با عبور از سامانههای دفاعی چندلایه رژیم صهیونیستی، توانستند بهطور مستقیم به اهداف تعیینشده اصابت کنند. سامانههایی نظیر «تاد»، «فلاخن داوود» و «پیکان» که پیشتر بهعنوان ستونهای دفاعی گنبد آهنین معرفی میشدند، عملا در برابر موج موشکهای ایرانی ناکام ماندند.
بررسیها نشان میدهد اکثر موشکهای شلیک شده با موفقیت کامل به اهداف اصابت کردهاند؛ موضوعی که در عملیاتهای مدرن، یک موفقیت تمامعیار محسوب میشود. تصاویر منتشرشده از محل اصابتها نیز نشاندهنده شدت انفجار، دقت اصابت و قدرت تخریب بالای سرجنگیهای مورد استفاده بود. استفاده از کلاهکهای انفجاری شدید، طراحی خوشهای و مکانیزم چندمرحلهای باعث شد اثربخشی این حملات چند برابر شود.
نماد امنیت پوشالی فرو ریخت
رژیم صهیونیستی که همواره تلاش داشت تصویر یک ساختار دفاعی نفوذناپذیر را از خود به نمایش بگذارد، اینبار بهطور علنی با فروپاشی لایههای امنیتی خود مواجه شد. گنبد آهنین که زمانی بهعنوان سپر مطلق پایتخت رژیم شناخته میشد، در برابر موشکهای ایرانی بهواقع به «آبکش» بدل شد.
ابراهیم کلش، تحلیلگر راهبردی ترکیهای، در تحلیل خود تأکید کرد: «گنبد آهنین نهتنها در برابر موشکها شکست خورد، بلکه هیمنه روانی اسرائیل را نیز فرو ریخت.» به گفته وی، اسرائیل در طول سالها امنیتی خیالی و شکننده ساخته بود که اینبار، در برابر واقعیت ایرانی فرو ریخت.
نکته جالب توجه آنکه ارتش اسرائیل برای نخستینبار مجبور شد در سراسر سرزمینهای اشغالی هشدار سراسری اصابت موشک صادر کند؛ پدیدهای که بیسابقه بوده و نشاندهنده ابعاد تهدیدی بود که رژیم احساس کرد.
انسجام داخلی ایران، انزوای خارجی اسرائیل
یکی از پیامدهای غیرقابل پیشبینی این درگیری، تقویت انسجام داخلی در ایران و انزوای روزافزون تلآویو در سطح افکار عمومی جهانی بود. حتی گروههایی که پیشتر منتقد جمهوری اسلامی ایران بودند، در برابر تجاوز آشکار اسرائیل سکوت نکردند.
در پاریس، تجمعی با محوریت اعتراض به حمله اسرائیل برگزار شد که در آن، شعارهای ضدصهیونیستی حتی از سوی منتقدان داخلی نظام جمهوری اسلامی شنیده شد. زنی ۲۵ ساله که خود را مخالف دولت ایران معرفی کرده بود، اقدام اسرائیل را «قمار خونین نتانیاهو» خواند و آن را محکوم کرد. این اظهارات نشان میدهد که مرزهای سیاسی در مواجهه با تجاوز خارجی رنگ میبازد.
تحلیل الجزیره نیز در همین راستا قابلتوجه است. این شبکه قطری نوشت: «اسرائیل به جای تضعیف ایران، باعث تقویت همبستگی ملی شد.» بهویژه انتشار تصاویر شهدای ایرانی و آسیبدیدگان غیرنظامی، فضای سیاسی ایران را به یک جبهه دفاع ملی تبدیل کرد؛ فضایی که حتی برخی فعالان جنبش «زن، زندگی، آزادی» را نیز در کنار نظام قرار داد.
از پاسخ تلافیجویانه تا اثبات بازدارندگی واقعی
آنچه رخ داد صرفا یک پاسخ نظامی محدود نبود، بلکه اثبات میدانی توان بازدارندگی ایران در برابر تهدیدات مستقیم بود. عملیات گسترده موشکی به وضوح پیامی برای اسرائیل و متحدان غربیاش داشت: هرگونه تعرض به خاک ایران، بدون پاسخ نخواهد ماند و این پاسخ، سنگین، دقیق و ویرانگر خواهد بود.
استفاده از کلاهکهای خوشهای و موشکهای ترکیبی، ابتکار تاکتیکی جدیدی از سوی ایران بود. خبرنگار ارتش اسرائیل تأیید کرد که یکی از موشکهای ایرانی دارای کلاهک خوشهای بوده که در ارتفاع ۷ کیلومتری منفجر شده و دهها مهمات کوچکتر را در شعاع ۸ کیلومتری پخش کرده است. به گفته منابع نظامی اسرائیل، این نوع از کلاهکها تهدید گستردهتری نسبت به نمونههای پیشین دارند.
این تنوع تاکتیکی و ابتکار در طراحی، مؤید بلوغ فنی صنایع موشکی ایران است که دیگر صرفا به پرتاب موشکهای کلاسیک بسنده نمیکند، بلکه با بهرهگیری از هوش مصنوعی، سامانههای هدایت ترکیبی و الگوهای پراکنش پیشرفته، گزینههای دفاعی دشمن را به چالش میکشد.
ضربه روانی و مهاجرت معکوس در اسرائیل
ابعاد روانی عملیات ایران به مراتب بزرگتر از خسارتهای مادی آن بود. گزارشها حاکی از آن است که موجی از اضطراب و بیاعتمادی، شهرکنشینان صهیونیست را فرا گرفته و بسیاری از ساکنان مناطق مرزی و حومهای به دنبال مهاجرت یا خروج موقت از محل سکونت خود هستند.
این وضعیت، نتیجه سالها تبلیغ امنیت مطلق توسط نهادهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم است؛ تبلیغاتی که اکنون با یک واقعیت دردناک روبهرو شدهاند. برای نخستینبار، شهرکنشینان رژیم صهیونیستی احساس کردهاند که «در تیررس» هستند و این، تحولی استراتژیک در معادله روانی جنگ است.
رسانههای اسرائیلی و اعتراف به ناکامی
رسانههای عبریزبان، با حالتی کمسابقه، به اصابت دقیق موشکهای ایرانی اعتراف کردند. یکی از جملاتی که در میان تحلیلگران رسانههای اسرائیلی دستبهدست شد، این بود: «ایران یک موشک شلیک میکند و همان یک موشک به هدف میخورد.» این جمله، عمق پیشرفت ایران در دقت موشکی را نشان میدهد؛ پیشرفتی که هزینههای حمله را برای تلآویو به شدت بالا برده است.
همچنین خبرنگار ارشد کانال ۱۲ اسرائیل اعلام کرد که نیروهای امنیتی این رژیم، فیلمبردار الجزیره را به دلیل انتشار محل دقیق اصابت موشک ایرانی بازداشت کردهاند؛ نشانهای از تلاش رژیم برای پنهان کردن شکست پدافندی.
شکستن افسانه شکستناپذیری اسرائیل
حمله موشکی ایران به اهداف راهبردی اسرائیل، تنها یک پاسخ نظامی نبود؛ بلکه بازتعریفی از موازنه قدرت در منطقه بود. این عملیات نهتنها از حیث دقت فنی، بلکه از منظر روانی، سیاسی و بینالمللی نیز نقطه عطفی در تاریخ نبرد ایران و رژیم صهیونیستی محسوب میشود.
اکنون نهتنها افسانه شکستناپذیری اسرائیل شکسته شده، بلکه برای نخستینبار، تهدید مهاجرت معکوس در درون سرزمینهای اشغالی به یک نگرانی عملی بدل شده است. جمهوری اسلامی ایران نیز با نمایش قدرت تهاجمی دقیق، پیام آشکاری به دشمنان مخابره کرده که دوران جنگ یکطرفه به پایان رسیده است.
از این پس، هر تجاوزی به خاک ایران، نهتنها بیپاسخ نخواهد ماند، بلکه برای متجاوز، به معنای ورود به بحرانی امنیتی، روانی، اقتصادی و حتی مشروعیتی خواهد بود؛ بحرانی که ممکن است رژیم متجاوز را از درون متلاشی کند.
آشفتگی بیسابقه در سرزمینهای اشغالی
اسرائیل با حمله خصمانه به کشورمان تلاش داشت اقتدار ایران را در آستانه تحولات منطقهای به چالش بکشد، اما نهتنها ناکام ماند، بلکه با پاسخ سنگینی مواجه شد که ساختار امنیتی و روانی اسرائیل را به لرزه درآورد.
در پاسخ به این اقدام ماجراجویانه، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران مجموعهای از عملیاتهای موشکی، پهپادی و سایبری را علیه مراکز حساس نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی انجام دادند.
منابع میدانی گزارش دادهاند که این عملیاتها با دقت بالا و بر اساس اطلاعات دقیق اطلاعاتی طراحی شده و برخی از مهمترین تأسیسات امنیتی اسرائیل از جمله مراکز شنود الکترونیکی، انبارهای موشک و پایگاههای کنترل پهپادی، به شدت آسیب دیدهاند.
به گفته منابع امنیتی در رسانههای غربی، حجم خسارات وارده به رژیم صهیونیستی در این حمله کمسابقه بوده و در برخی موارد، سامانههای گنبد آهنین نتوانستند در برابر موج سنگین حملات موشکی و پهپادی ایران واکنش مؤثر نشان دهند.
فرار ساکنان، رعب گسترده
در پی این پاسخ کوبنده، فضای سرزمینهای اشغالی به شدت متشنج شد. صدای آژیرهای خطر در مناطق مختلف از حیفا تا تلآویو و بئرالسبع بهطور مکرر به صدا درآمد و هزاران تن از ساکنان شهرهای صهیونیستنشین ناچار به ترک خانهها و پناه گرفتن در پناهگاهها شدند. رسانههای اسرائیلی در گزارشهای مختلف به موج گسترده آوارگی داخلی اشاره کردهاند.
شبکه ۱۲ اسرائیل در گزارشی اضطراری اذعان کرد که «بسیاری از خانوادهها تصمیم به خروج موقت از مناطق مرکزی گرفتهاند، زیرا برای اولینبار احساس میکنند که زیرساختهای دفاعی اسرائیل در برابر یک کشور مقتدر و هدفمند آسیبپذیر شده است.»
همچنین منابع امنیتی داخلی اسرائیل از افزایش بیسابقه تماسهای اضطراری از سوی شهروندان وحشتزده خبر دادهاند و نیروهای امدادی و پلیس رژیم صهیونیستی به حالت آمادهباش کامل درآمدهاند.
خطای محاسباتی تلآویو
به نظر میرسد رهبران رژیم صهیونیستی با دستکم گرفتن قدرت پاسخدهی جمهوری اسلامی ایران، دچار خطای محاسباتی فاحش شدهاند. آنها که تصور میکردند با حملهای محدود میتوانند ایران را وادار به عقبنشینی یا مصالحه کنند، اکنون با واقعیتی تلخ مواجه شدهاند: ایران نهتنها تسلیم نشده بلکه نشان داده است که در صورت تجاوز، قادر به ایجاد هزینههای واقعی و دردناک برای دشمن
است.
برخی کارشناسان صهیونیستی اکنون با صراحت از ناکارآمدی سیاستهای تهاجمی کابینه نتانیاهو سخن میگویند. یوسی میلمن، تحلیلگر ارشد امور امنیتی در توئیتی نوشت: «دولت اسرائیل نمیداند چگونه با ایرانِ ۲۰۲۵ برخورد کند. آنها ایرانِ دهه ۸۰ را تصور میکنند، درحالیکه اکنون با کشوری مواجهاند که شبکه منطقهای، فناوری دقیق و ارادهای آهنین دارد.»
تغییر معادله بازدارندگی
پاسخ ایران نهتنها توازن روانی را در داخل سرزمینهای اشغالی برهم زده، بلکه معادله بازدارندگی را نیز به نفع ایران تغییر داده است. در حال حاضر، این رژیم صهیونیستی است که در موقعیت تدافعی قرار گرفته و به جای تهدید، به دنبال کاهش تنش از کانالهای دیپلماتیک و امنیتی است.
شواهد حاکی از آن است که برخی مقامات آمریکایی نیز از شدت پاسخ ایران شگفتزده شدهاند. منابع نزدیک به وزارت خارجه آمریکا اعلام کردهاند که واشنگتن از تلآویو خواسته است از هرگونه اقدام تحریکآمیز بیشتر خودداری کند، زیرا استمرار این وضعیت میتواند منجر به یک جنگ گسترده و کنترلنشده شود.
بازدارندگی فعال، پیام روشن ایران
در مجموع، پیام ایران به رژیم صهیونیستی و حامیان غربیاش روشن و صریح بود: دوران ضربه زدن بیهزینه به ایران به پایان رسیده است. جمهوری اسلامی ایران با اتکا به توان دفاعی بومی، شبکه اطلاعاتی پیشرفته و حمایت مردمی، نشان داد که هرگونه تجاوز مستقیم، با پاسخی قاطع و فراتر از پیشبینی دشمن مواجه خواهد شد.
شرایط کنونی، رژیم صهیونیستی را وارد مرحلهای از اضطراب راهبردی کرده که در آن دیگر نهتنها نمیتواند حملات خود را تکرار کند، بلکه باید در هر اقدام نظامی، سایه سنگین پاسخ متقابل ایران را در محاسبات خود لحاظ کند.