sobhe-no.ir
2126
یکشنبه، ۰۱ تیر ۱۴۰۴
1

هشدار عراقچی به آمریکا

در روزهای اخیر ضربه به پایگاه های صهیونیستی و موج دستگیری جاسوس‌ها موجب پریشانی اسراییل شد

ویرانه های تل آویو

ایران و ابتکار راهبردی در بازدارندگی

صدای نحس اسراییل

شبکه ایران اینترنشنال کانال رسمی رژیم است

پهلوی کنار نتانیاهو در سمت دشمنی با ایران قرار گرفته است

قدرت مردم علیه بی وطنان

صبح نو

ایران و ابتکار راهبردی در بازدارندگی

جواد بخشی الموتی/ استاد دانشگاه
تحولات روزهای اخیر در غرب آسیا، نه تنها به عنوان یک رویارویی نظامی میان ایران و رژیم اسرائیل قابل تحلیل است، بلکه نشانه‌ای از عبور دکترین امنیتی ایران از فاز بازدارندگی منفعل به بازدارندگی فعال و تهاجمی محسوب می‌شود. ایران در روزهای گذشته با گذار از استراتژی «صبر راهبردی» منافع دشمن را مورد هجوم قرار داده و نشان داده است که استراتژی «تنبیه راهبردی» را با جدیت دنبال می کند. عملیات ترکیبی موشکی و پهپادی ایران، در کنار دستگیری‌های گسترده امنیتی، معادله امنیت منطقه‌ای را با تحولی ژرف مواجه کرده است. برای فهم بهتر ابعاد این رویداد، بررسی در چهار پارادایم راهبردی ضروری است.

۱. پارادایم نظامی: توان عملیاتی در عمق دشمن
اجرای هجده موج در عملیات «وعده صادق ۳» با بهره‌گیری از پهپادهای انتحاری شاهد-۱۳۶، موشک‌های نقطه‌زن سوخت مایع و جامد، و هماهنگی پیچیده بین واحدهای اطلاعاتی و موشکی، سطحی بی‌سابقه از توان رزمی جمهوری اسلامی ایران را به نمایش گذاشت. استفاده از موشک های سجیل، عماد و قدر و انجام عملیات های سایبری پهپادی متنوع معادلات دشمن صهیونی را دگرگون کرده است تا جایی که مقامات این کشور از پایان تاب‌آوری آن در آینده‌ای نزدیک صحبت می کنند. 
هدف‌گیری فرودگاه بن‌گوریون، پایگاه‌های نظامی چون نواتیم و هاتزریم، و مراکز فرماندهی نشان داد که ایران اکنون نه تنها به‌لحاظ بُرد، بلکه در دقت و هماهنگی نیز به بلوغ نظامی رسیده است. 
رسانه‌های اسرائیلی خود به ناتوانی سامانه‌های دفاعی مانند گنبد آهنین در رهگیری بیش از ۶۰٪ موشک‌های شلیک‌شده اذعان کرده‌اند، امری که نشان‌دهنده تغییر موازنه کلاسیک قدرت در منطقه است.
حالا دیگر در عرصه نظامی می توان از عصر گذار از پدافند سخن به میان آورد. در شرایطی که رژیم صهیونسیتی از لایه های پدافندی چند لایه و بر لبه تکنولوژی روز دنیا برخوردار است، توان دفع حملات ایران را ندارد و این نشان دهنده عصر جدید در نبردها است.

۲. پارادایم امنیت داخلی: اشراف اطلاعاتی چندلایه
هم‌زمان با این عملیات خارجی، در جبهه داخلی نیز ایران از قدرت اطلاعاتی خود بهره برد. دستگیری صدها جاسوس مرتبط با موساد در استان‌های مختلف، از تهران و یزد تا خوزستان و کردستان، پیامی شفاف به محور غربی-صهیونیستی داشت: پروژه نفوذ و برهم‌زدن امنیت داخلی دیگر ممکن نیست. این شکست محاسباتی با حضور همه جانبه مردمی و گزارش های اطلاعاتی پی در پی محقق شد. این عملیات‌های اطلاعاتی نه به‌عنوان اقدامات واکنشی، بلکه به‌مثابه «پیش‌دستی امنیتی» طراحی و اجرا شدند. تلفیق بین گزارش‌های مردمی، عملیات فنی و پیگیری سازمانی، نشان‌دهنده ساختار اطلاعاتی منسجم و نفوذناپذیر جمهوری اسلامی است.

۳. پارادایم ژئوپلیتیکی: هشدار به محور عادی‌سازی
حملات ایران تنها به رژیم صهیونیستی محدود نبود؛ بلکه پیام آشکار آن خطاب به دولت‌هایی بود که در مسیر عادی‌سازی روابط با اسرائیل گام برداشته‌اند. واقعیت این است که امنیت واقعی در منطقه، بدون موازنه قدرت و بدون پاسخگویی به تجاوزات ساختاری ممکن نیست. ایران با این حملات نشان داد که اسرائیل—حتی با حمایت مستقیم آمریکا و بریتانیا—توان دفاع کامل از زیرساخت‌های خود را ندارد. این پیام استراتژیک برای کشورهای عربی، به‌ویژه امارات، بحرین و عربستان، می‌تواند در معادلات امنیتی آنها تجدیدنظر ایجاد کند. جغرافیای سیاسی غرب آسیا اکنون در مرز بازتعریف استراتژی‌های جمعی و فردی قرار گرفته است. در فضای جدید محور عربی به مین‌گذاری های محور غربی برای عادی سازی واقف شده است و بخوبی عاقبت «امنیت عاریه‌ای» را درک کرده است. در فضای امنیتی پسا تنبیه رژیم صهیونسیتی، امنیت منطقه تلفیقی از توان دفاعی داخلی با اتکای به قدرت مردمی خواهد بود.

۴. پارادایم شناختی–رسانه‌ای: تسلط بر روایت نبرد
در عصر جنگ‌های ترکیبی، روایت همان‌قدر مهم است که شلیک. در شرایطی که رژیم صهیونی تمام تلاشش را برای سانسور و جرم انگاری ثبت تخریب منافع خود کرد، اما گزارش‌ها از داخل سرزمین های اشغالی نشان دهنده آسیب بی سابقه ای است. جمهوری اسلامی، با انتشار مستمر تصاویر اصابت موشک‌ها، پخش بیانیه‌های مقتدرانه از سوی سپاه، ارتش و نهادهای دیگر، و ارائه روایت‌های روانی از فروپاشی پدافند دشمن، در جبهه جنگ شناختی نیز برتری را به نمایش گذاشت. از سوی دیگر هک سیستم پیامکی و بازی روانی در پناهگاه ها نیز میدان جنگ نرم را نیز به نفع ایران تغییر داده است. 
در مقابل، رژیم صهیونیستی با سانسور رسانه‌ای، لاپوشانی خسارات و انتشار اخبار مدیریت‌شده، به‌نوعی در موضع تدافعی قرار گرفت. نکته قابل توجه آن است که حتی نخبگان علمی اسرائیل نیز در واکنش به اصابت به مرکز وایزمن، از «ضربه به مغز علمی اسرائیل» سخن گفتند—اعترافی به ابعاد غیرنظامی و روانی این حملات.
ترکیب حملات نظامی با ضدجاسوسی داخلی، مشارکت مردمی، و تسلط رسانه‌ای، علی رغم هدف قرار دادن ساختمان مرکزی صدا و سیما، جمهوری اسلامی ایران را به موقعیتی رسانده که می‌توان آن را «ابتکار راهبردی در بازدارندگی» نامید. 
برخلاف گذشته، که ایران در برابر تجاوزات صهیونیستی صرفاً واکنش نشان می‌داد، اکنون شاهد معماری تهاجمیِ هوشمند با هماهنگی امنیتی، نظامی و روانی هستیم. این رویداد نه پایان ماجرا، بلکه آغاز مرحله‌ای نوین از بازدارندگی پویا در منطقه است؛ مرحله‌ای که ممکن است الگوی جدیدی برای سایر کشورهای مستقل در برابر سلطه‌گری جهانی ارائه کند. و در مناطق دیگر از آمریکای لاتین گرفته تا آسیای جنوب شرقی، تحولات جدید در معماری امنیتی ایجاد نماید.

captcha
شماره‌های پیشین