کامران شیرازی، روزنامه نگار/ برای دههها، یکی از ستونهای راهبرد رسانهای و سیاسی غرب در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران، پروژهای گسترده و مستمر موسوم به «ایرانهراسی» بود؛ راهبردی که با همراهی دستگاههای اطلاعاتی، اتاقهای فکر و غولهای رسانهای در اروپا و آمریکا به منظور القای تهدیدآمیز بودن ایران طراحی و اجرا شد. هدف این پروژه، ساختن چهرهای تاریک و غیرقابلاعتماد از ایران در افکار عمومی جهانی بود؛ کشوری «بیثباتکننده»، «غیرعقلانی» و دارای «تمایلات تهاجمی» بااینحال، تحولات اخیر بهویژه تجاوز مستقیم رژیم صهیونیستی به خاک ایران و حمله اخیر آمریکا به تأسیسات هستهای کشور، نهتنها معادلات امنیتی را تغییر داده، بلکه ضربهای کاری به سازه تبلیغاتی ایرانهراسی وارد کرده است. خیابانهای اروپا و آمریکا که روزی در سکوت خبری نسبت به ایران میگذشتند، اکنون به صحنه فریادهای مردمی در حمایت از ایران، فلسطین و مخالفت با جنگ بدل شدهاند.
خیزش خیابانی در حمایت از ایران؛ از نیویورک تا پاریس
در روزهای اخیر، دهها شهر در اروپا و آمریکا شاهد تظاهرات گستردهای علیه تجاوز اسرائیل و جنگطلبی آمریکا بودهاند. در میدان تایمز نیویورک، هزاران معترض با در دست داشتن پلاکاردهایی با مضمون «دست از سر ایران بردارید» و «نه به جنگ آمریکا و اسرائیل علیه ایران» به سیاستهای تهاجمی واشنگتن اعتراض کردند. در پایتختهای اروپایی نیز حضور پررنگ مردم، در کنار فعالان ضدجنگ، چهرهای متفاوت از آنچه سالها در رسانهها درباره ایران القا شده بود، به نمایش گذاشت.
در پاریس، تظاهرات صدها نفری در میدان جمهوری، با پرچمهای ایران و فلسطین و شعارهایی چون «نتانیاهو، جنایتکار جنگی است» و «زندهباد ایران» همراه شد. در لندن، جمعیتی بالغ بر ۳۵۰ هزار نفر در خیابانها حضور یافتند تا علیه حمایت دولت انگلیس از جنگ و ارسال تسلیحات به اسرائیل اعتراض کنند. پلاکاردهایی با شعار «ایران را هدف قرار ندهید» و «نه به نسلکشی» نشان میدهد که حمایت عمومی از ایران وارد مرحلهای جدید و بیسابقه شده است. تظاهرات مشابهی در برلین، رم، استکهلم، بروکسل، لاهه و آرهوس دانمارک برگزار شد؛ جایی که تظاهرکنندگان نهتنها خواهان توقف جنگ در غزه بودند، بلکه با برافراشتن پرچمهای ایران و سردادن شعارهایی در محکومیت تجاوز اسرائیل، از حق ایران برای دفاع از تمامیت ارضی خود حمایت
کردند.
فضای مجازی، رسانه جریان آزاد روایتها
اگرچه رسانههای جریان اصلی در غرب کوشیدند این تظاهرات را یا نادیده بگیرند یا آن را صرفا حمایتی از فلسطین نشان دهند، اما فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، روایت مستقل و بیواسطهای از این تحولات ارائه دادند. تصاویر، ویدئوها و گزارشهای میدانی از معترضان نشان داد که ذهنیت عمومی نسبت به ایران دیگر اسیر تبلیغات رسمی نیست. برای نخستینبار، بسیاری از مردم در غرب، پاسخ نظامی ایران را نه «تهدید»، بلکه «واکنشی مشروع، بازدارنده و در چارچوب دفاع از حاکمیت ملی» تلقی کردند. افزون بر تحولات خیابانی، محافل دانشگاهی و روشنفکری در اروپا و آمریکا نیز شاهد بازنگری جدی در رویکرد به ایران هستند.
کارشناسان بینالملل، اساتید علوم سیاسی و تحلیلگران امنیتی در کشورهای غربی هشدار دادهاند که ادامه سیاستهای یکجانبه و حمایت بیقید و شرط از اسرائیل، نهتنها صلح منطقهای، بلکه امنیت داخلی اروپا را نیز به خطر انداخته است.
ایرانهراسی در آستانه فروپاشی ادراکی
آنچه این روزها در میدانهای اروپا و خیابانهای آمریکا رخ داده، نشانهای روشن از فروپاشی پروژه ایرانهراسی در بُعد ادراکی است. دیگر نمیتوان با برچسبهایی همچون «تهدید اتمی»، «حامی تروریسم» یا «عامل بیثباتی منطقه» ذهنیت عمومی را نسبت به ایران کنترل کرد. افکار عمومی جهانی اکنون با چشمانی بازتر به تحولات نگاه میکند و متوجه شده است که ایران، قربانی تروریسم دولتی و تجاوز خارجی است، نه آغازگر بحران.
در این میان، امروز بسیاری از مردم در کشورهای غربی و خارج از مرزهای ایران به این باور رسیدهاند که ایران یک کشور قدرتمند با پشتوانه مردمی، دارای سیاست خارجی مستقل و مدافع عدالت در برابر سلطهگری است.
جمهوری اسلامی ایران توانست با اتخاذ مواضع شفاف، دفاع قاطع از خود و ایستادگی در برابر تجاوز، ذهنیت عمومی در بسیاری از جوامع غربی را به چالش
بکشد. این شاید یکی از بزرگترین پیروزیهای نرم در دهههای اخیر باشد؛ پیروزی در میدان ادراک عمومی، جایی که رسانههای سلطهطلب تلاش زیادی برای تحریف حقیقت داشتند.اکنون ایران نهتنها از بحران عبور کرده، بلکه خود را در موضعی برتر از حیث مشروعیت، اقتدار منطقهای و حمایت بینالمللی مردمی قرار داده است. پروژهای که با میلیاردها دلار برای مخدوش کردن چهره ایران در اذهان جهانی هزینه شد، اکنون در برابر موج بیداری جهانی فرو میریزد.
در پایان میتوان گفت که تحولات اخیر نشان دادند افکار عمومی دیگر پذیرای روایتهای رسمی و تحریف شده از تحولات منطقه نیست. مردم، نخبگان و کنشگران مستقل در غرب به حقیقت نزدیک شدهاند و آن حقیقت این است که ایران، نه دشمن صلح، بلکه مدافع آن است. بیداری جهانی علیه جنگطلبی و حمایت مردمی از مواضع ایران، فصل تازهای از دیپلماسی ادراکی جمهوری اسلامی را رقم زده است؛ فصلی که میتواند موازنه قدرت نرم را در سطح بینالمللی به سود ایران تغییر دهد.