روایت یک اعتراف مهم
نفیسه کوهنورد، خبرنگار ارشد بیبیسی فارسی، در یکی از صریحترین اعترافهای رسانهای، با اشاره به ویرانیهایی که اینبار نه در غزه و جنوب لبنان، بلکه در خود اسرائیل رخ داده، گفت: «پیروز این جنگ ایران است؛ رهبران کشورهای منطقه هم بر همین عقیده هستند! کشوری که بیش از ۴۰ سال از همه طرف تحریم بوده، توانست در برابر اسرائیل و آمریکا بایستد!»
نفیسه کوهنورد همچنین در گزارشی دیگر تأکید کرد: «ویرانیهایی که ما همیشه در غزه و جنوب لبنان میدیدیم، حالا در حیفا، تلآویو و جنوب اسرائیل قابل مشاهده است. این یعنی معادله تغییر کرده. پیروز این جنگ ایران است.» این واقعیت نه از یک ناظر نزدیک به ایران، بلکه از خبرنگاری منتشر شده که سالها در رسانههای غربی و ضدایرانی فعالیت کرده است. کوهنورد در ادامه گزارش خود افزود: «رهبران کشورهای عربی منطقه هم این واقعیت را پذیرفتهاند که ایران، درحالیکه تحت سنگینترین تحریمهای آمریکا و اروپا قرار دارد، توانسته توان نظامی خود را ارتقا دهد و آن را در عمل به کار گیرد.» اقتدار جمهوری اسلامی ایران در شلیک دقیق و موفق موشکها به عمق سرزمینهای اشغالی از جمله حیفا، تلآویو، دیمونا و فرودگاه بنگوریون، تنها یک اقدام نظامی نبود؛ این اقدام، نشاندهنده بلوغ راهبردی و توان بازدارندگی ایران بود. برخلاف تصور رژیم صهیونیستی و حامیان غربیاش، ایران به جای تهدید لفظی، با دستانی پر از ابزارهای راهبردی وارد میدان شد.
ایران در این عملیات اثبات کرد که رسیدن موشکهایش به قلب اسرائیل، «مثل آب خوردن» است. موشکهای نقطهزن شلیک شده از خاک ایران نهتنها از سد پدافند چندلایه اسرائیل عبور کردند، بلکه زیرساختهای حیاتی و پایگاههای نظامی این رژیم را به ویرانی کشاندند. روزنامهها، شبکههای تلویزیونی و وبسایتهای خبری در سراسر جهان با حیرت از قدرت موشکی ایران سخن گفتند. «نیویورکتایمز» گزارش داد که «تهران نشان داد توان هدف قرار دادن اسرائیل را بدون تکیه به نیروهای نیابتی دارد» و «واشنگتنپست» اذعان کرد که «ایران برای نخستینبار به صورت مستقیم و با دقت بالا، توانست ساختار امنیتی اسرائیل را متزلزل کند.»
شبکه «سیانان» نیز در تحلیل فوری خود از این عملیات نوشت: «شوک بزرگی به تلآویو وارد شد؛ آنچه سالها درباره قدرت ایران گفته میشد، حالا به صورت عینی و میدانی اثبات شده است.» حتی تحلیلگران مشهور اسرائیلی در شبکه ۱۲ این رژیم اذعان کردند که «ما برای این سطح از حمله آماده نبودیم.»
حسرت عربها، واقعیتی تلخ
درحالیکه مردم مظلوم غزه تحت سنگینترین حملات اسرائیل هستند و مقاومت اسلامی در لبنان نیز درگیر دفاع از مرزهای جنوبی است، بسیاری از دولتهای عربی در سکوت، نظارهگر ماجرا هستند. نهتنها سکوت، بلکه برخی از آنها در مسیر «عادیسازی» روابط با رژیم صهیونیستی نیز قدم برداشتهاند؛ ننگی تاریخی که لکه ننگ آن هرگز از دامن حاکمان عرب پاک نخواهد شد. در میان این انفعال، مردم کشورهای عربی به رسانهها و شبکههای اجتماعی پناه بردهاند تا تحسین و حسرت خود نسبت به ایستادگی ایران را ابراز کنند. هشتگهای عربی مانند «#شكرا_إيران» (متشکریم ایران)، «#ايران_تضرب» (ایران میزند) و «#ايران_قوة_المنطقة» (ایران، قدرت منطقه) ترند شدند و کاربران عربزبان، ایران را تنها کشوری توصیف کردند که جرأت و توان مقابله با اسرائیل را دارد.
موشک و پهپاد؛ ابزار اقتدار ایرانی
از موشکهای بالستیک «قیام»، «فاتح» و «خرمشهر» گرفته تا پهپادهای هوشمند «شاهد ۱۳۶»، «ابابیل» و «صایب»؛ همه نشان از یک برنامه بلندمدت، علمی و هدفمند دارد. ایران با تکیه بر دانش بومی و بدون وابستگی به خارج، توانسته قدرتی ایجاد کند که حتی ناتو نیز آن را به رسمیت میشناسد. در عملیات اخیر، بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد ایران به سمت مواضع حیاتی اسرائیل شلیک شد و از این تعداد، بسیاری توانستند سامانههای گنبد آهنین را بیاثر کنند. کارشناسان غربی اذعان کردند که «سیستم پدافند چندلایه اسرائیل در برابر موج چند مرحلهای حملات ایران، عملکردی ضعیف داشت و توان پاسخگویی نداشت.»
درس بزرگ برای منطقه
برخلاف توهم برخی دولتهای عربی، امنیت در سایه تسلیم و عادیسازی به دست نمیآید. تاریخ نشان داده که آمریکا و اسرائیل هرگز به تعهدات خود پایبند نیستند. اگر روزی صدام را تقویت و روز دیگر او را سرنگون کردند، همین تجربه در انتظار حکام سازشکار عرب نیز هست. قدرت امروز ایران، نتیجه بیش از چهار دهه ایستادگی، مقاومت، تحریمپذیری و توسعه علمی است. این قدرت نه وابسته به قدرتهای خارجی، بلکه حاصل اتکا به جوانان نخبه، دانشگاهها، صنایع دفاعی بومی و سیاست مقاومت فعال بوده است.
پیام ایران: اگر بخواهیم، میزنیم
عملیات اخیر نهتنها یک هشدار جدی به رژیم صهیونیستی بود، بلکه پیامی واضح به آمریکا و متحدان منطقهایاش داشت: اگر منافع ملی ایران تهدید شود، پاسخ تهران کوبنده خواهد بود. ایران در این عملیات نه از خاک کشورهای دیگر، بلکه مستقیم و با مسئولیتپذیری از خاک خود اقدام کرد؛ اقدامی که جایگاه ایران را در نظم امنیتی منطقه ارتقا داد.
درحالیکه ایران با موشکها و پهپادهای بومی خود، نقاب از چهره شکستناپذیر رژیم صهیونیستی برداشت، برخی از دولتهای عربی منطقه همچنان در سردرگمی، انفعال یا بدتر از آن، همسویی با تلآویو به سر میبرند. این کشورها که روزی داعیهدار حمایت از آرمان فلسطین بودند، امروز نهتنها در برابر جنایات اسرائیل سکوت کردهاند، بلکه برخی به دشمن تاریخی ملتهای مسلمان مشروعیت سیاسی بخشیدهاند.
مردم این کشورها، بارها در خیابانها شعارهایی علیه حکام خود سر دادهاند که «سلاح ما را از ایران بگیرید، غیرت ما را از غزه بیاموزید و شجاعت را از حزبالله و انصارالله!» این فریادها در شبکههای اجتماعی نیز بازتاب یافته و طنز تلخی را رقم زدهاند.
نظم نوین منطقهای با محوریت ایران
با توجه به این تحولات، میتوان گفت نظم امنیتی منطقه غرب آسیا در حال دگرگونی است. دوران یکجانبهگرایی اسرائیل و آمریکا به پایان رسیده و جبهه مقاومت با محوریت ایران در حال تثبیت خود بهعنوان قدرت بازدارنده و اثرگذار در معادلات منطقهای است. کشورهایی مانند ترکیه، قطر و حتی برخی حلقههای سیاسی در اردن و کویت، در حال بازنگری در نگاه خود نسبت به ایران هستند.
اکنون دیگر نگاهها به ایران نه از زاویه تهدید، بلکه از منظر «وزنه تعادل منطقهای» و «قدرت بازدارنده برابر اسرائیل» است. رسانههای جهانی، نخبگان عرب، تحلیلگران غربی و حتی برخی محافل اطلاعاتی اسرائیل به روشنی دریافتهاند که بدون در نظر گرفتن نقش تهران، هیچ معادله امنیتی در منطقه قابل تثبیت نیست.
اقتدار واقعی از درون میجوشد، نه از وابستگی
در جهان امروز، امنیت خریدنی نیست. تجربه کشورهای عربی که میلیاردها دلار صرف خرید تسلیحات غربی کردند، اما در برابر اسرائیل حتی جرأت ابراز مخالفت ندارند، نشان داد که اقتدار واقعی از استقلال، اراده ملی و خوداتکایی فناورانه به دست میآید. ایران با همه تحریمها، تهدیدها، فشارهای سیاسی و اقتصادی، نشان داد که اگر ملتی بایستد، میتواند نقشههای ابرقدرتها را به هم بریزد. حسرت امروز مردم عرب، نه فقط حسرت داشتن سلاح ایرانی، بلکه حسرت داشتن ارادهای شبیه اراده ملت ایران است.