استراتژیک ایران در جنگ 12 روزه اظهارکرد: «ما در فضای جنگ دوازده روزه شاهد یک نبرد تمامعیار میان ایران و اسرائیل بودیم. در این فضا مسألهای که وجود داشت یا معادلاتی که مطرح بود، این بود که ما با جنگ در چند جبهه مواجه بودیم؛ حالا آن چیزی که تحت عنوان «جنگ اشباح» نامیده میشود، یعنی حضور جاسوسهای موساد و جنگ میدانی که امروز به شکل زد و خورد یا فرایند پینگپنگی دیده میشود.»
نبرد چندوجهی؛ از جنگ اشباح تا درگیریهای میدانی
وی افزود: «نکتهای که وجود داشت این بود که تهران انتظار داشت شرکای شرقیاش تمامقد پشت ایران مقابل رژیم صهیونیستی بایستند؛ اما واقعیتی که در روابط بینالملل وجود دارد این است که کشورها مبتنی بر منافع مشترک و منافع شخصیشان رفتار میکنند. یعنی ما نمیتوانیم از کشورها انتظار داشته باشیم در فضایی مانند دوران جنگ سرد رفتار کنند.»
کارشناس روابط بینالملل تصریح کرد: «مسألهای که وجود داشت یا در اذهان عمومی مطرح بود، این بود که چین و روسیه کشورهایی هستند که ما با آنها پیمانهای راهبردی امضا کردهایم و شرکای اصلی ما محسوب میشوند؛ اما در خلال اسنادی که با پکن و مسکو امضا کردهایم، چیزی تحت عنوان «مشارکت متقابل در دفاع» وجود نداشته است.»
جای خالی پیوندهای امنیتی مانند ناتو در شرق
ودایع افزود: «زمانی که با روسیه پیمان امضا میکردیم، نکتهای که وجود داشت این بود که طرفین متعهد میشدند علیه یکدیگر اقدام نکنند، اما بحثی در رابطه با مداخله نظامی یا مصرف تسلیحات در وقت بحران مطرح نشده بود. این یک وجه قضیه است. ما یکسری انتظارات از طرف مقابل داشتیم که البته مسألهای که وجود داشت این بود که فکر میکنم بیشتر در حوزه دیپلماسی شرقی ما پای کار آمدند.»
وی ادامه داد: «بحثهایی که در شورای امنیت به وقوع پیوست نشان میدهد نمیتوان از جنگ دیپلماتیک چشمپوشی کرد. این یک نکته ویژه است.»
کارشناس روابط بینالملل اظهارکرد: «موضوع مداخله نظامی، برای ما هم میتوانست چالشبرانگیز باشد، از این جهت که اگر چنین وضعیتی وجود داشت، ما در جنگ اوکراین هم باید به نفع روسیه مداخله مستقیم میکردیم؛ کمااینکه تهران همواره گفته است هیچ تسلیحاتی در اختیار روسیه قرار نداده و این صرفا پروپاگاندای آمریکا و برخی کشورهای اروپایی برای اعمال فشار به ایران بوده است. در مسأله تایوان هم اگر چینیها وارد جنگ شوند، قطعا آنها هم نمیتوانند از ایران چنین انتظاری داشته باشند. اینجا یک معادله شکل میگیرد.»
ودایع با طرح این پرسش که چرا در جنگ اوکراین، آمریکاییها و ناتو مداخله کردند؟ گفت: «مسألهای که وجود دارد این است که در جبهه مقابل، پیوندهای امنیتی آنها از دوران جنگ سرد ایجاد شده و بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کشورهای شرقی اگرچه در سازمان همکاری شانگهای بهطور متمرکز در حوزه امنیتی همکاری میکنند، اما ذیل منافع اقتصادیشان است و مثل سازوکار ناتو نیست که وضعیت امنیتی مستقیمی ایجاد کند.»
مرامگرایی در سیاست خارجی؛ آرمان یا مانع واقعبینی؟
وی اضافه کرد: «نکتهای که اینجا وجود دارد، این است که ما در روابط بینالملل و سطح انتظاراتمان باید واقعبین باشیم. این عدم واقعبینی یا آرمانگرایی، یا به نوعی نگاهی که من اسمش را «مرام و معرفتی» میگذارم، در سیاست خارجی و تقابلهای سیاسی بیشتر برای ما بار ذهنی ایجاد میکند. رابطهای که رفت و برگشت دارد، اما مباحثی که مطرح کردم شاید نشان دهد که دوستان شرقی ما میتوانستند در حمایت از ایران مقابل رژیم صهیونیستی و حمله آمریکا عملکرد بهتری داشته باشند؛ کمااینکه تضعیف یا ضربه خوردن ایران در نهایت وضعیت پیچیدهتری را برای همان دوستان شرقی رقم خواهد زد.» کارشناس روابط بینالملل تصریح کرد: «نکتهای که وجود دارد این است که چینیها مشخصا و تا حدودی روسها، تا زمانی که منافع میدانی و راهبردیشان اقتضا نکند، مداخله نظامی نمیکنند؛ اما بنا به شرایط و منافعشان تلاش میکنند نقش میانجی را ایفا کنند. نمونه این رفتار را در تنشزدایی میان ایران و عربستان سعودی دیدیم.»
ودایع خاطرنشان کرد: «نکته دیگر این است که ایران همواره تکیهاش بر تسلیحات بومی خود بوده و در این فضای جنگ احساس میکرده موازنه قدرت بهگونهای نیست که نیاز به درخواست کمک خارجی داشته باشد. بنابراین از چین کمک نظامی نخواست. اما در فرایندهای نظامی، مسأله برطرف کردن کمبودهای دفاعی اهمیت دارد.»
مقاومت اصلی با سامانههای داخلی بود
وی یادآور شد: «تهران پیش از این تجربه خرید سامانه اس-۳۰۰ از روسیه را داشت، اما به نظر میرسد آن انتظاراتی که داشتیم را این سامانه در موج اول حمله رژیم صهیونیستی نتوانست برآورده کند و سامانههای داخلی ما بودند که مقابل حمله مقاومت کردند.»
کارشناس روابط بینالملل ادامه داد: «در کل، یک نکته بنیادین وجود دارد؛ به هر میزان که توانایی تعریف منافع مشترک با طرفهای دیگر، بهویژه شرکای شرقیمان داشته باشیم، به همان میزان هم میتوانیم در مواقع بحران از آنها انتظار کمک داشته باشیم. الان در روابط بینالملل، کشورها مبتنی بر منافعشان رفتار میکنند.»
خلأ تعریف منافع مشترک مانع روابط راهبردی با روسیه شد
ودایع تصریح کرد: «متأسفانه در تعریف منافع مشترک بهویژه با روسیه، دچار خلأهای بزرگی هستیم و این خلأها اجازه نداده روابط ما به روابطی راهبردی تبدیل شود. بیشتر شرکای شرقی ما به تهران به چشم یک دوست خوب یا معتمد نگاه میکنند، نه یک شریک تجاری یا راهبردی.»