قالیباف: مواضع ترامپ قمارباز فاقد اعتبار است
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، روز یکشنبه هشتم تیرماه در صحن مجلس در واکنش به سخنان ترامپ، مواضع وی را «قماربازانه» توصیف و تأکید کرد که این اظهارات هیچگونه اعتباری ندارد. قالیباف گفت که ترامپ با عملیات روانی و ارسال پیامهای بیمعنا و متناقض تلاش میکند صف یکپارچه ایرانیان را بشکند و ناتوانی دشمنان ایران را در مقابله با وحدت ملی ما پنهان کند.
قالیباف با اشاره به حضور گسترده و قدرتمند مردم در تشییع پیکر شهدای اخیر، آن را نشانه غیرت و ایمان ملت ایران خواند و تأکید کرد که ملت ایران نهتنها هرگز از سرزمین خود عقبنشینی نمیکند، بلکه با ایستادگی و وفاداری به رهبری انقلاب، دشمنان را مأیوس و خشمگین کرده است.»
وی افزود: «بدخواهان در تلاشاند با عملیات روانی، ارسال پیامهای متناقض و بیمعنا و اختلال در دستگاه محاسباتی مردم، صف یکپارچه ایرانیان را بشکنند و کار ناتمام خود را با آشوب در ایران به پایان برسانند.»
وی همچنین اشاره کرد که مواضع ترامپ بیشتر بخشی از یک نقشه عملیات روانی است که هدف آن القای ناامیدی و ترس در مردم و بر هم زدن دستگاه محاسباتی مسئولان کشور است.
ترامپ چه گفته است؟
درباره اینکه چرا قالیباف میگوید که مواضع ترامپ قمارباز فاقد اعتبار است، باید گفت که ترامپ چه پس از تجاوز اسرائیل و چه پیش از آن بارها ادعاهای بدون سند و عجیبی را مطرح کرده و مواضع متزلزلی را علیه ایران گرفته است، برای نمونه او در نشست خبری اخیر خود بارها ادعا کرد که تأسیسات هستهای ایران نابود شده و معتقد است که ایران دیگر نمیتواند به برنامه هستهای خود بازگردد. وی مدعی شد که «سایتهای هستهای بسیار شیطانی ایران نابود شدند» و «فکر نمیکنم ایران به برنامه هستهای بازگردد.» این در حالی است که ارزیابیهای اطلاعاتی وزارت دفاع آمریکا نیز این ادعاها را تأیید نکردهاند.
علاوه بر این، ترامپ بدون ارائه مستندات دقیق، مدعی شد که ایران بیش از یک تریلیون دلار برای برنامه هستهای هزینه کرده، اما هیچ محصولی از این تأسیسات جابهجا نشده است. چنین ادعاهایی نهتنها بیپایه و اساس است، بلکه نشاندهنده عدم درک درست ترامپ از توانمندیهای علمی و فنی ایران است.
رئیسجمهور آمریکا همچنین ایران را تهدید کرد که در صورت ادامه غنیسازی اورانیوم حمله نظامی خواهد کرد، موضوعی که از دیدگاه بسیاری از کارشناسان، صرفا ابزاری برای تحت فشار گذاشتن ایران و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم کشور است.
جالب است که ترامپ همزمان از تمایل خود برای بازرسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی از ایران سخن میگوید، اما از سوی دیگر، مذاکرات و تعامل سازنده با ایران را غیرممکن میداند و از لغو تحریمها نیز عقبنشینی کرده است. این تناقضات آشکار، مواضع وی را به بازیهای سیاسی و نمایشی بدل کرده که هدف آن بیشتر ایجاد تفرقه و آشوب در داخل ایران است.
در کل باید گفت که این مجموعه اظهارات نهتنها فاقد پشتوانه مستند و علمی است، بلکه نشاندهنده نوعی سردرگمی و بیثباتی در سیاست خارجی آمریکا بهویژه در برخورد با ایران است.
مواضع ترامپ همواره پر از تناقض است. مثلا او بارها ادعا کرده که تأسیسات هستهای ایران تخریب شدهاند، اما هیچ مدرک و سندی ارائه نکرده است. این ادعا نهتنها از سوی وزارت دفاع آمریکا هم تأیید نشده و کارشناسان مستقل آن را رد کردهاند، بلکه از سوی دیگر، توانمندی علمی و فنی ایران در حوزه هستهای، بارها توسط نهادهای بینالمللی و کارشناسان مختلف تأیید شده است.
ترامپ از بازرسی آژانس حمایت میکند، حتی برای مذاکره پیام میدهد و نامه مینویسد، اما به یکباره میگوید حاضر به مذاکره نیست. البته این موضعگیری متناقض نشاندهنده سیاست فشار حداکثری و تحریم بدون گفتوگو است که به دلیل شکستهای پیدرپی در برابر ایران، راهی جز فشار بیشتر برای آمریکا باقی نگذاشته است.
تهدید مکرر به حمله نظامی در شرایطی که کانالهای دیپلماتیک بسته است، نشان میدهد آمریکا بیشتر در فضای جنگ روانی قرار دارد و تلاش میکند با ایجاد رعب و وحشت در ایران، افکار عمومی و مسئولان را به عقبنشینی وادار کند.
از یکسو ترامپ درباره رفع تحریمها سخن میگوید و از سوی دیگر با برخوردهای احساسی، اعلام توقف مذاکرات و تحریمها را میکند. چنین رفتاری، تصویر مدیریتی بیثبات و غیرحرفهای از سیاست خارجی آمریکا ارائه میدهد.
ترامپ از ابتدای ورود به کاخ سفید مواضع متناقض و متزلزلی درباره ایران اتخاذ کرده؛ در همان ابتدا طی بیستوچهار ساعت سه بار مواضع او تغییر کرد، از امضای یادداشت فشار حداکثری برای کاهش صادرات نفت ایران و جلوگیری از دستیابی تهران به سلاح هستهای، تا ابراز تمایل به مذاکره با مقامات ایران و همزمان هماهنگی با رژیم صهیونیستی برای مقابله با آنچه «تهدیدات منطقهای ایران» خوانده میشود.
بااینحال، حمله نظامی آمریکا به تأسیسات هستهای کشورمان، اوج سردرگمی و ناپایداری در سیاستهای ترامپ را نشان میدهد. تحلیلگران معتقدند این اقدام، بخشی از استراتژی «دیپلماسی قهری» ترامپ است که ترکیبی از فشار حداکثری، تهدید نظامی و تلاشهای دیپلماتیک متناقض را شامل میشود. مقامات جمهوری اسلامی ایران نیز این حمله را تجاوز آشکار و نقض قوانین بینالمللی دانسته و البته پاسخ کوبنده و متناسبی به آن دادند.
نتیجهای برخلاف آنچه ترامپ میخواهد
مواضع ترامپ تأثیرات متعددی در داخل ایران و منطقه داشته است. واکنشهای ایرانیان به تهدیدات ترامپ، به جای ایجاد ترس، موجب تقویت اتحاد و مقاومت ملی شده است. حضور گسترده مردم در مراسم تشییع شهدای اخیر گواهی بر این موضوع است. از سوی دیگر رفتارهای متناقض ترامپ باعث شده که اعتماد ایران به آمریکا به حداقل برسد و امکان گفتوگو و توافق متقابل به شدت کاهش یابد.
اظهارات غیرمسئولانه ترامپ، تصویر آمریکا را بهعنوان یک کشور بیثبات و غیرقابل پیشبینی در عرصه بینالمللی تقویت کرده است. با توجه به شکستهای مکرر در میدان عمل، آمریکا بیش از پیش به جنگ رسانهای و روانی روی آورده است تا افکار عمومی ایران را تحت تأثیر قرار دهد و از طریق ناآرامیهای داخلی، فشارها را افزایش دهد.
مواضع دونالد ترامپ در قبال ایران به شدت متناقض، غیرواقعی و فاقد پشتوانه مستند است و بیشتر در قالب بازیهای روانی و عملیات رسانهای علیه ایران تعریف میشود. ایران اما با مقاومت، وحدت ملی و هوشیاری کامل این بازیها را خنثی کرده و به مسیر پیشرفت و استقلال خود ادامه میدهد.
واکنش محمدباقر قالیباف که این مواضع را «قماربازانه» و «بیاعتبار» توصیف کرد، نشاندهنده عمق شناخت مسئولان ایرانی از بازیهای دشمن و همچنین قدرت اراده ملی برای مقابله با این فشارها است. در نهایت، ایران ثابت کرده که هیچ تهدید و عملیات روانی نمیتواند اراده و همبستگی ملیاش را تضعیف کند.
ابعاد بینالمللی و راهبردی مواضع آمریکا
در کنار واکنشهای داخلی، مواضع متناقض و غیرمستند دونالد ترامپ درباره ایران، بازتاب گستردهای در سطح بینالمللی داشته است. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این مواضع نهتنها جایگاه آمریکا را بهعنوان یک بازیگر عقلانی در نظام بینالملل زیر سوال برده، بلکه موجب افزایش تردیدها نسبت به آینده سیاست خارجی این کشور شده است. همزمان، بسیاری از کشورها از جمله چین، روسیه، با رویکرد خصمانه ترامپ نسبت به ایران مخالفت کردهاند و بازگشت به میز مذاکره و رویکرد چندجانبهگرایی را ضروری دانستهاند.
نکته مهمی که نباید فراموش شود این است که استفاده مکرر ترامپ از تهدید نظامی، با اصول حقوق بینالملل در تضاد آشکار است. طبق منشور سازمان ملل، هرگونه تهدید به استفاده از زور علیه کشورها ممنوع است مگر در چارچوب دفاع مشروع یا با مجوز شورای امنیت. تهدید ایران به اقدام نظامی، بدون ارائه شواهد حقوقی یا رأی نهادهای بینالمللی، تنها به تشدید فضای ناامنی و بیاعتمادی در منطقه انجامیده است.
همچنین، بسیاری از ناظران بر این باورند که اقدامات دولت ترامپ بخشی از یک راهبرد گستردهتر موسوم به «دیپلماسی قهری» است که ترکیبی از تهدید، تحریم و عملیات روانی را به کار میگیرد. هدف از این راهبرد، وادار کردن کشور هدف به عقبنشینی بدون هزینههای مستقیم جنگ است، اما در مورد ایران، تجربه چند سال گذشته نشان داده است که این سیاست نهتنها به نتیجه نرسیده، بلکه به مقاومت بیشتر ملت ایران و تقویت انسجام داخلی انجامیده است.
از سوی دیگر، نگاه دولت ترامپ به استفاده گسترده از رسانهها و فضای مجازی بهعنوان ابزار جنگ شناختی نیز قابل تأمل است. انتشار اخبار نادرست، بزرگنمایی تهدیدات و ارسال پیامهای متناقض، بخشی از سناریوی گستردهای است که قصد دارد دستگاه محاسباتی افکار عمومی را مختل کند. اما برخلاف انتظار آمریکا، مردم ایران با آگاهی و هوشیاری نسبت به این عملیات روانی، انسجام خود را حفظ کرده و در مقابل فشارها ایستادگی کردهاند.
در مجموع، آنچه از مواضع متناقض و قمارگونه ترامپ برداشت میشود، بیش از آنکه سیاستی اصولی و مبتنی بر منافع بلندمدت باشد، تلاشی برای دستیابی به اهداف کوتاهمدت انتخاباتی و رسانهای است؛ اهدافی که در تقابل با واقعیتهای میدانی و اراده ملت ایران قرار گرفته و نهایتا به انزوای بیشتر آمریکا در عرصه جهانی منتهی شده است.