sobhe-no.ir
2135
دوشنبه، ۱۶ تیر ۱۴۰۴
3

هم‌آوایی وطن عاشورایی

وقتی «ای ایران» در شب عاشورا، با عنایت رهبر معظم انقلاب تکرار شد

صبح نو

هم‌آوایی وطن عاشورایی

وقتی «ای ایران» در شب عاشورا، با عنایت رهبر معظم انقلاب تکرار شد

محرم امسال، لحنی متفاوت به خود گرفت؛ لحنی که در میان سوگ و سینه‌زنی، نوای وطن را نیز در دل خود جای داد. در فضایی که همگان انتظار تکرار آیین‌های مرسوم و آشنا را داشتند، یک اتفاق، یک اجرا، نگاه‌ها را دگرگون کرد. شب عاشورا، درحالی‌که دل‌ها برای غربت حسین (ع) می‌تپید و کوچه‌ها پر از عطر روضه بود، ناگهان صدای آشنای محمود کریمی برخاست؛ اما این‌بار نه فقط برای نوحه، بلکه برای سرودی که یادآور ریشه و خاک این سرزمین بود: «ای ایران» این لحظه، تنها یک اجرا نبود؛ تلنگری بود بر قلب جمعی مردم، دعوتی برای بازخوانی رابطه‌ای عمیق میان دین و میهن، میان اشک و افتخار.
اجرای «ای ایران» در دل شب عاشورا، نمایشی از درک موقعیت تاریخی بود. درحالی‌که جامعه ایران، پس از تجربه حمله نظامی دشمن صهیونیستی، هنوز در تب و تاب همبستگی و مقاومت بود، این انتخاب هنرمندانه نشان داد که مجالس عزای حسینی می‌توانند تنها محفل اشک و آه نباشند، بلکه محوری برای بازتعریف مفاهیم مشترک باشند: «وطن، ایمان، ایستادگی».
محمود کریمی با این اجرا، نه‌تنها یک حرکت زیباشناختی در مداحی پدید آورد، بلکه نوعی بازسازی هویت فرهنگی را رقم زد. او نشان داد که نوحه‌سرایی، در ذات خود، می‌تواند حامل یک «پیام ملی» نیز باشد؛ آن‌هم در لحظه‌ای که ملت، بیش از همیشه، تشنه شنیدن نوایی از امید و اتحاد بود. اجرای سرود «ای ایران» در شب عاشورا به سرعت در فضای عمومی پیچید و به موضوع گفت‌وگوی خیابانی، رسانه‌ای و حتی سیاسی بدل شد؛ چرا که این تلفیق، از جنس شعار نبود، از دل یک باور مشترک برآمده بود.
این اتفاق، محرم را از قاب سنتی خود بیرون آورد و به صحنه‌ای بدل کرد برای نمایش پیوندهای پنهان، اما نیرومند میان تاریخ خونین عاشورا و امروز مقاوم ایرانیان. این همان بُعد تازه‌ای بود که در محرم ۱۴۰۴ رخ نمود؛ نه در تقابل با آیین، بلکه در تعمیق آن. این محرم، محرم فهم دوباره شد؛ فهمی که نشان داد عشق به حسین (ع) و عشق به ایران، دو رودخانه‌اند که در دل یک دریا می‌ریزند.
 
 «ای ایران»: پلی به سوی قلب‌ها
سرود «ای ایران» سال‌هاست که چون پرچمی برافراشته بر قله غرور ملی، در جان ایرانیان خانه دارد. این سرود که با شعر درخشان تورج نگهبان و موسیقی پرشور محمد سریر خلق شده، با صدای جاودانه محمد نوری دهه‌هاست که در مدارس، مراسم رسمی، رژه‌های نظامی، همایش‌های ملی و حتی لحظات پرتنش سیاسی به صدا درآمده و در هر بار اجرا، حس ریشه‌دار تعلق به خاک، تاریخ و ملت را در دل مردم شعله‌ور کرده است، اما محرم امسال، سرود «ای ایران» لباسی دیگر بر تن کرد؛ نه آن لباس پرچم‌دارانه و پرهیجان همیشگی، بلکه ردایی سیاه، سوگوار و درعین‌حال سربلند.
محمود کریمی، مداح شناخته ‌شده و محبوب ایرانی، این قطعه ملی را در شبی خاص، در اوج اندوه عاشورا اجرا کرد؛ با صدایی شکسته، با لحنی فروتن، با نوای سنتی هیأت و البته نوآوری‌هایی جزئی در متن شعر که از این به بعد آن را با عناوینی همچون «ای ایران خدایی» یا «ایران عاشورایی» به یاد خواهیم آورد. اما راز تأثیرگذاری این اجرا نه فقط در تکنیک که در لحظه بود: در انتخابی که تاریخ و حال را در یک نقطه به هم رساند. او سرودی را که معمولا در فضای رسمی و ملی شنیده می‌شد، به هیأت عزاداری مقام معظم رهبری آورد و بر جان روضه‌ها نشاند و با آن نوحه‌گری کرد و در این حرکت، «ای ایران» معنای نوینی یافت.
این‌بار دیگر «ای ایران» فقط فریاد ملی نبود، بلکه مرثیه‌ای برای سرزمینی شد که عاشورا را نه فقط در تاریخ که در جان خود زندگی می‌کند. نغمه وطن، در دل نوحه مظلومیت، شوری عمیق‌تر به خود گرفت؛ حسی که نشان می‌داد عشق به وطن و عشق به حسین (ع) دو مسیر جدا نیستند که حتی دو نام برای یک حقیقت‌اند: ایستادن، فدا شدن، آزاد زیستن.
همه چیز در این اجرا ساده، اما پررمز بود. نه از هیاهوی موسیقی پاپ خبری بود، نه از رجزهای سیاسی مستقیم؛ تنها صدا، کلام و یک لحظه مناسب که در آن عزادار و میهن‌دوست در هم تنیدند. دختران و پسران جوان، پیرمردان عزادار، مادرانی که با اشک به روضه گوش می‌دادند، ناگهان دیدند که می‌توان هم برای حسین (ع) گریست و هم نام ایران را با افتخار صدا زد و این، همان لحظه‌ای است که هنر به کار بزرگ خود دست می‌زند: ساختن پلی میان دل‌ها، مفاهیم و نسل‌ها.
در دورانی که ایران زخمی از تهاجم نظامی و هجمه رسانه‌ای بود و درحالی‌که دل‌ها هنوز از ماجرای تجاوز رژیم صهیونیستی به مرزهای کشور آزرده بود، این اجرا آرامشی عمیق و امیدی دوباره به مردم بخشید. سرود «ای ایران» در دل شب عاشورا، نه فقط یادآور گذشته‌ای پرافتخار که نویدبخش آینده‌ای متحد بود. یکپارچگی عزاداری و وطن‌دوستی، در این شب، هویتی نو برای مناسک مذهبی خلق کرد؛ هویتی که مردم را گرد کلمه‌ای مقدس جمع کرد: ایران عاشورایی.

تقدیر رهبری؛ بارقه امید در شب عاشورا
در این میان، تقدیر صریح و پرمعنای مقام معظم رهبری از اجرای محمود کریمی، بُعد تازه‌ای به این اتفاق فرهنگی - مذهبی بخشید؛ تأییدی که نه در مقام تحمیل یا توصیه، بلکه در قامت الهام و نشانه ظاهر شد. رهبر انقلاب، با ستایش این اجرای تلفیقی، بر این نمونه موفق از هم‌نشینی ایمان دینی و عشق ملی صحه گذاشتند و این تفقد سرشار از لایه‌های معنایی، نه‌تنها اهمیت محتوایی این حرکت را برجسته کرد، بلکه آن را در بستر یک تجربه تاریخی - هویتی نشاند.
چنین تأییدی، بازتابی بود از پیوند وثیق مردم ایران با دو ستون بنیادین هویت خود: وطن و ولایت. در لحظه‌ای حساس که جامعه درگیر التهاب‌های امنیتی، هجمه‌های رسانه‌ای و بازتاب‌های حمله دشمن بود، این تمجید به‌مثابه چراغی بود برای تقویت انسجام ملی؛ چراغی که مسیر آینده را برای هنرمندان، مداحان و متولیان فرهنگی روشن‌تر کرد. از این پس، آثار هنری و آیینی که میان دین و وطن پلی معنوی می‌سازند، نه‌تنها دارای مشروعیت، بلکه حامل رسالتی تازه خواهند بود؛ رسالتی برای خلق زبان مشترک ملت در بزنگاه‌های حساس.
 
زمانه‌ای برای ایمان و ایستادگی
واکنش مردم ایران به حمله رژیم صهیونیستی و نمایش هماهنگی کم‌نظیر در قالب مناسک فرهنگی - مذهبی، بار دیگر اثبات کرد که عاشورا صرفا یادآور عطش و شمشیر و خنجر نیست؛ بلکه بستری زنده و پویا برای بروز مقاومت اجتماعی و سیاسی است. در روزگاری که افکار عمومی جهان بیش از هر زمان دیگری به صحنه‌های نمادین و معنوی چشم دوخته‌اند، مردم ایران، این‌بار نه با شعار و خطابه که با نغمه‌ای از جنس «ای ایران» در شب عاشورا، حرف خود را زدند. آن‌ها این‌بار عاشورا را از قاب سوگ به قاب پیام رساندند؛ پیامی روشن، صریح و بدون خشونت: ما در کنار امام مظلوم ایستاده‌ایم و عشق به خاک و دین را از هم جدا نمی‌دانیم.
تلفیق سرود «ای ایران» در آیین عاشورا، حامل دو معناست؛ نخست، تأکید بر هویتی مرکب و ریشه‌دار، ایرانی - اسلامی که در لحظه تهدید و دشمنی، بیش از هر زمان دیگری شکوفا می‌شود؛ و دوم، نمایان ساختن شور و شعور ملی که تنها در میدان نبرد شکل نمی‌گیرد، بلکه در بستر آئین، سنت، اشک و عزاداری نیز بروز می‌یابد. مردمی که این سرود را در شب عاشورا زمزمه کردند، تنها نغمه‌خوان نبودند؛ آن‌ها بی‌کلام فریاد زدند: «ما برای حسین می‌گرییم، برای ایران می‌مانیم، و برای آرمان‌هایمان، تا آخرین لحظه، ایستاده‌ایم.» در چنین لحظه‌ای، عاشورا نه فقط واقعه‌ای تاریخی، بلکه واقعیتی جاری و پرشکوه شد.
 
الگویی برای آینده فرهنگی ایرانی - اسلامی
آنچه در محرم ۱۴۰۴ رخ داد، صرفا یک اجرای مناسبتی یا آیینی تکراری نبود؛ بلکه لحظه‌ای بود از تلفیق هنرمندانه احساس و اندیشه، دین و میهن، سنت و زمانه. این اتفاق، بیش از آنکه یک حرکت نمایشی باشد، نشانه‌ای از بلوغ هنر مذهبی و نتیجه‌ یک راهبرد فرهنگی عمیق و متفکرانه بود؛ راهی که اگر با دقت و استمرار ادامه یابد، می‌تواند به خلق محتوایی منتهی شود که نه‌تنها مخاطب امروز را درگیر کند، بلکه پلی باشد برای تداوم معنویت، ملیت و هویت در زیباترین شکل ممکن.
چنین تجربه‌ای اگر فقط برای بازتولید هیجان عمومی تکرار شود، احتمالا به مرور فرسوده و سطحی خواهد شد، اما اگر مبنای یک الگو قرار گیرد - الگویی که تلفیق خلاقانه ارزش‌های دینی، احساسات ملی و روایت‌های تاریخی را هدف گرفته باشد – آن‌گاه می‌توان از دل آن، آثاری پدید آورد که در مناسبت‌های ملی - مذهبی، بدون افتادن در دام شعارزدگی یا کلیشه‌های ایدئولوژیک، به زبان هنر با مردم سخن بگویند. این مسیر می‌تواند هویت ایرانی - اسلامی را در دل نسل‌های آینده زنده نگه دارد؛ آن هم نه با زبان تحکم یا تبلیغ، بلکه از مسیر احساس، زیبایی و روایت مشترک.
 
نوای «ای ایران» در عاشورا، نوای وحدت بود
محرم ۱۴۰۴ تنها به‌عنوان ماه سوگواری برای شهدای کربلا و یاد حضرت سیدالشهدا (ع) شناخته نشد؛ بلکه به فرصتی بی‌بدیل برای همه ایرانیان تبدیل شد تا در شب عاشورا، به ریشه‌های هویتی خود بازگردند و بار دیگر بیندیشند که چه کسانی هستند و به چه علت ایستادگی می‌کنند. وقتی سرود «ای ایران» در میان نوحه‌ها و اشعار سوگواری به گوش رسید، پیام روشنی را منتقل کرد: ملتی که در بستر معنویت عاشورایی پرورش یافته، می‌تواند هم‌زمان عشق و وفاداری عمیق خود به وطن را نیز ابراز کند. 
این همنشینی استثنایی میان دین و میهن، اکنون به نمادی از امید و پیوند مستحکم اجتماعی بدل شده، به‌ویژه در روزگاری که انسجام و اتحاد میان مردم بیش از هر زمان دیگری ضروری است.
بی‌شک، تحلیل‌های آینده و نگاه دقیق پژوهشگران فرهنگی و اجتماعی خواهند توانست مشخص کنند که آیا این حضور هم‌زمان دو ریشه مهم هویتی - مذهبی و ملی - در قالب این اجرا و مناسک محرم، صرفا یک حادثه تصادفی و مقطعی بوده یا سرآغاز فصل نوینی در فرهنگ آیینی ماست؛ فصلی که در آن زبان و روش‌های تازه‌ای برای بیان احساسات مشترک و اعتقادات مردم شکل می‌گیرد، اما حتی همین امروز نیز می‌توان به جرأت گفت که محرم ۱۴۰۴، زبان نو و پرقدرتی برای گفت‌وگو با ایران و عاشورا به ارمغان آورد؛ زبانی که در آن می‌توان هم صدای اشک بر حسین (ع) را شنید و هم پژواک قهرمانی و عشق به وطن را. این تجربه نویدبخش آینده‌ای است که در آن فرهنگ آیینی ما عمیق‌تر، فراگیرتر و انسانی‌تر از گذشته خواهد بود.

captcha
شماره‌های پیشین