کامران شیرازی، روزنامه نگار/ در شب عاشورای ۱۴۰۴، حسینیه امام خمینی (ره) میزبان صحنهای ماندگار و تأثیرگذار در حافظه ملی ایرانیان بود؛ حضور آرام، مقتدر و نورانی رهبر معظم انقلاب اسلامی، آیتالله سید علی خامنهای، در مراسم عزاداری حسینی نهتنها دلهای عاشقان را آرام کرد، بلکه شکست بزرگی را بر پیکره عملیات روانی رژیم صهیونیستی و متحدان رسانهایاش وارد ساخت. در ادامه این گزارش، سه محور اصلی این رخداد را از منظر تحلیلی بررسی میکنیم: بازتاب داخلی حضور رهبری، شوک روانی به رژیم صهیونیستی، و شکست راهبرد جنگ رسانهای دشمن.
آرامش رهبری؛ محور بازسازی امنیت روانی ملی
حضور شبانه رهبری در مراسم عزاداری، تنها یک اقدام عبادی یا نمادین نبود، بلکه بازیابی امنیت روانی یک ملت در بزنگاهِ پساجنگ تلقی میشد. چهره آرام و روحیه استوار رهبر انقلاب در این مراسم، عملاً فضای یأسافکنانهای را که دشمن طی ۱۲ روز پس از توقف جنگ تلاش کرده بود در جامعه القا کند، خنثی کرد. بهویژه اجرای قطعه «ای ایران» توسط حاج محمود کریمی با تدبیر لحظهای رهبر انقلاب، نمادی از وحدت ملی و شور عاشورایی درهمتنیده با احساسات میهندوستانه بود که نهفقط دلهای مردم، بلکه خطمشی رسانهای معاندین را هدف قرار داد.
شعارهای مردمی نظیر «خونی که در رگ ماست، هدیه به رهبر ماست» و «حسین حسین شعار ماست، شهادت افتخار ماست» در حضور رهبر انقلاب، یادآور همبستگی مردم با ولایت فقیه و نشانهای روشن از امنیت ملی در سایه رهبری دینی بود. این نمایش وحدت، پاسخی صریح و قاطع به همه تحلیلها و گمانهزنیهای بدخواهانه درباره ناپایداری در ساختار رهبری جمهوری اسلامی پس از جنگ بود.
غافلگیری رژیم صهیونیستی و شکست طراحی روانی
نکته مهمی که از لحظه انتشار تصاویر رهبر انقلاب در مراسم شب عاشورا مشهود بود، موج گسترده سردرگمی و غافلگیری در رسانهها و منابع تحلیلی صهیونیستی است. تحلیلگران عبریزبان و کارشناسان اطلاعاتی در ساعات نخست پس از این حضور، لحن خود را از «پایش و تهدید» به «تردید و درماندگی» تغییر دادند. مهمترین نشانه این غافلگیری، عملکرد شبکه سعودی-عبری اینترنشنال بود که گمان میرفت با اطمینان از برخی منابع امنیتی، سرمایهگذاری رسانهای خود را بر غیبت رهبر جمهوری اسلامی متمرکز کرده بود.
حضور غیرمنتظره آیتالله خامنهای، خط بطلانی بود بر این پروژه روانی. سردرگمی رسانههای عبری و متحدان منطقهای آنها نشان داد که برخلاف تصور اولیه، جمهوری اسلامی نهتنها ضربهپذیر نبوده، بلکه از سرمایه اجتماعی و رهبری کاریزماتیک برخوردار است که قادر به تغییر میدان بازی در لحظات حساس است. در اینجا باید به یک نکته راهبردی اشاره کرد: رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو نتوانستند درک کنند که هرگونه مواجهه مستقیم یا غیرمستقیم با رهبر انقلاب، به جای تضعیف جایگاه او، موجب تقویت و تجلی دوباره آن میشود. تجربه شب عاشورای امسال بار دیگر اثبات کرد که در میدان درگیری روانی، «مقاومتِ آرام و مقتدر» آیتالله خامنهای نه تنها عملیات دشمن را خنثی میکند، بلکه آن را به نقطه مقابل هدفش تبدیل میسازد.
ناتوانی ساختاری در تحلیل الگوی عاشورایی رهبری
از منظر راهبردی، تحلیلگران صهیونیستی و همپیمانان آنها دچار یک کوری مزمن در درک الگوی راهبردی آیتالله خامنهای هستند. بخشی از این ضعف به عدم فهم نظام مفهومی عاشورا در ذهن رهبری بازمیگردد. خط مشی آیتالله خامنهای، نه بر اساس موازنههای مادی صرف، بلکه با الهام از الگوی کربلا، بر اراده، ایمان و مقاومت تکیه دارد.
اشتباه استراتژیک صهیونیستها در تحمیل جنگ اخیر، در همین نقطه روشن میشود: آنها درک نکردند که هر اندازه تهدیدات خود را علنیتر کنند، ملت ایران بیش از پیش به ماهیت حقیقی این نبرد پی برده و در نتیجه پشت رهبر خود منسجمتر میشود. این همان جایی است که عملیات روانی دشمن نه تنها بیاثر، بلکه نتیجه معکوس میدهد.
نمایش اقتدار رهبری در شب عاشورا، در واقع تحقق همان قاعدهای است که امام حسین (ع) در کربلا به جهانیان آموخت: در میدان جنگ نابرابر، اگر جبهه حق بر مبنای ایمان و فداکاری حرکت کند، پیروزی آن قطعی است، هرچند مادیات ظاهری بر ضد آن باشند. رهبر انقلاب اسلامی نیز با تکیه بر همین منطق، نهتنها جبهه داخلی را بازسازی کرد، بلکه راهبرد دشمن در تهدیدسازی و بیثباتنمایی را به چالش کشید.
جمعبندی: شکست صهیونیسم در مصاف با عقلانیت دینی
رخداد شب عاشورای امسال را باید نقطه عطفی در نبرد روانی و راهبردی جمهوری اسلامی با جبهه معاند دانست.
برخلاف طراحیهای پیچیده و سرمایهگذاری رسانهای دشمن، این حضور مقتدرانه نشان داد که عنصر رهبری در ایران نهتنها همچنان کارآمد و الهامبخش است، بلکه در بزنگاهها، جایگاه خود را بهعنوان ستون اصلی ثبات ملی اثبات میکند. واقعیت این است که راهبرد صهیونیستی در «پسا جنگ»، بر فروپاشی تدریجی از درون استوار شده بود؛ اما با یک حضور، با یک تدبیر، و با یک قطعه حماسی، این راهبرد به یک خاطره شکستخورده بدل شد.
از این پس، اگر تصمیمگیران صهیونیستی هوشمند باشند، باید بدانند که مواجهه رسانهای، نظامی و امنیتی با رهبری جمهوری اسلامی، نه ابزار فشار بلکه عامل تقویت مشروعیت و محبوبیت او خواهد بود. این نکته، حاصل تجربهای است که دشمن طی سالها آن را آزموده و باز هم از درک کاملش ناتوان مانده است.