sobhe-no.ir
2137
چهارشنبه، ۱۸ تیر ۱۴۰۴
5

توقع ها بالا رفته

«صبح نو» به بررسی فصل هشتم «حسینیه معلی» پرداخته است

صبح نو

توقع ها بالا رفته

«صبح نو» به بررسی فصل هشتم «حسینیه معلی» پرداخته است


برنامه تلویزیونی «حسینیه معلی» که به‌طور ویژه برای ایام محرم از شبکه سه سیما روی آنتن می‌رود، طی سال‌های اخیر به یکی از مهم‌ترین قالب‌های رسانه‌ای در زمینه ترویج فرهنگ عاشورایی بدل شده است. این برنامه با رویکردی نوآورانه، تلاش کرده است تا مفاهیم عمیق محرم را از حالت سنتی و گاه ایستا، به مدلی زنده، جذاب و رسانه‌پسند تبدیل کند؛ روایتی چندوجهی که هم به احساسات مخاطب پاسخ می‌دهد و هم نیاز او به معنا و تأمل را برآورده می‌سازد. فصل هشتم این برنامه که در محرم ۱۴۰۴ پخش شد، از نظر گستره جغرافیایی اجراها، تنوع قالب‌های اجرایی و بهره‌گیری هوشمندانه از ظرفیت رسانه در سطح ملی و فراملی، نقطه عطفی در کارنامه سازندگان «حسینیه معلی» محسوب می‌شود. در این فصل، تلفیق آیین‌های بومی با روایت‌های بین‌المللی، دعوت از مهمانان خارجی، حضور چهره‌های مطرح مذهبی و هنری و نیز استفاده از یک ساختار چندلایه، تلاشی بود برای رساندن پیامی تازه و چندصدایی از کربلا به نسل امروز که به دنبال معنا، هویت و تجربه‌ای زنده از دین است. این برنامه کوشید نه فقط مخاطب مذهبی سنتی، بلکه نسل جدیدتری از بینندگان را نیز جذب کند که نگاهشان به دین، بیش از پیش نیازمند عمق، ارتباط و گفت‌وگو است.
احیای آیین‌های بومی؛ بازتاب تنوع دینی در قاب ملی
در فصل هشتم «حسینیه معلی» بیش از همیشه، به آیین‌های عزاداری محلی در ایران توجه شد؛ از مرثیه‌های کردی و آذری تا نواهای لری، بوشهری و بلوچی. این توجه گسترده، چهره‌ای چندرگه و زنده از سوگواری برای امام حسین (ع) را به نمایش گذاشت که در هر اقلیم، رنگ و بوی خاص خود را دارد و ریشه در حافظه تاریخی و زیست بومی مردمان آن دیار دارد. چنین رویکردی، نه‌تنها جنبه‌ای مردم‌نگارانه و زیبایی‌شناسانه به برنامه داد، بلکه به مخاطب یادآوری کرد که فرهنگ عاشورا چگونه در لایه‌های عمیق سنت‌های قومی و آیینی ایرانی تنیده شده و قرن‌ها از دل آن زیسته و بازتولید شده است.
حضور این آیین‌ها روی آنتن ملی، صرفا ثبت تصویری از یک مراسم نبود، بلکه نوعی یادآوری هویت فرهنگی و تجلیل از پیوندهای تاریخی، دینی و عاطفی در نقاط مختلف ایران بود؛ پیوندی که نشان می‌دهد حسین‌دوستی، مرز قومی نمی‌شناسد و در قلب تمامی خرده‌فرهنگ‌های ایرانی ریشه دارد. این بخش از برنامه در حقیقت نقشی ترمیم‌گر نیز ایفا کرد؛ احیای حافظه فرهنگی در دورانی که آیین‌های بومی گاه در معرض فراموشی یا ساده‌سازی قرار دارند.
 
نگاه فرامرزی؛ عاشورا به‌مثابه پلی برای گفت‌وگو
یکی از نکات برجسته و بی‌سابقه فصل هشتم، پخش هم‌زمان برنامه در کشورهای مختلفی مانند لبنان، پاکستان و ترکیه بود که گامی مهم در راستای جهانی‌سازی پیام عاشورا محسوب می‌شود. این حرکت رسانه‌ای به‌ویژه با حضور مهمانانی از عراق و ترجمه بخش‌هایی از برنامه به زبان عربی، نشان‌دهنده تلاش آگاهانه برای برجسته کردن وحدت و همبستگی شیعیان در گستره وسیعی از جغرافیا و فرهنگ‌هاست. این رویکرد، «حسینیه معلی» را از صرفا یک برنامه ملی فراتر برده و آن را به بستری مؤثر برای دیپلماسی فرهنگی و ترویج پیام مشترک مقاومت، عدالت‌خواهی و ظلم‌ستیزی تبدیل کرده است.
در زمانی که گفتمان مقاومت در منطقه با تکیه بر مفاهیم دینی و تاریخی کربلا دوباره بازتعریف می‌شود، این برنامه نقش کلیدی در انتقال پیام عاشورا و گفتمان آن به مخاطبان فراملی ایفا می‌کند، پیام‌هایی که فراتر از زبان و مرزهای سیاسی، حامل آموزه‌هایی انسانی و اخلاقی هستند.
برای نخستین‌بار و با توجه به استقبال چشمگیر مخاطبان خارجی از فصول پیشین، در دهه اول محرم امسال، «حسینیه معلی» نه‌تنها از شبکه سه سیما و شبکه قرآن ایران پخش شد، بلکه ترجمه برنامه به زبان‌های انگلیسی، عربی، اردو و ترکی نیز تهیه و از شبکه‌های مختلف خارجی به صورت هم‌زمان روی آنتن رفت. این اقدام نوآورانه، نشان‌دهنده درک عمیق سازندگان برنامه از اهمیت مخاطب بین‌المللی و ضرورت ارائه پیام عاشورا به زبان‌های متنوع است.
پخش «حسینیه معلی» در کشورهایی مانند لبنان، پاکستان، ترکیه و چند کشور دیگر دقیقا هم‌زمان با ایران انجام می‌شود و بنا بر اعلام سازندگان، به درخواست این کشورها، برنامه ترجمه شده و مورد استقبال گسترده مخاطبان واقع شده است. این امر علاوه بر تثبیت جایگاه «حسینیه معلی» به‌عنوان یک رسانه مؤثر مذهبی، گواهی است بر ظرفیت بالای فرهنگ عاشورایی در ایجاد پیوندهای فراملی و تقویت وحدت میان امت اسلامی در قالبی نوین و مؤثر.
 
اجرای نجم‌الدین شریعتی؛ حلقه اتصال معنا و احساس
در میان عناصر مختلفی که در موفقیت فصل هشتم برنامه «حسینیه معلی» نقش داشتند، اجرای نجم‌الدین شریعتی جایگاه ویژه‌ای دارد؛ نه فقط به‌عنوان مجری، بلکه به‌مثابه حلقه اتصال فضای آیینی برنامه با تجربه درونی مخاطب.
شریعتی با بهره‌گیری از لحن آرام، تسلط کلامی و شناخت دقیق از مناسبات مذهبی، توانست از اجرای صرف فراتر برود و صحنه را به بستری برای تأمل، گفت‌وگو و انتقال معنا بدل سازد.
ویژگی بارز اجرای شریعتی، توانایی او در تنظیم ریتم احساسی برنامه است. او با درک درست از فضای صحنه، هیچ‌گاه در انتقال عاطفه زیاده‌روی نمی‌کند، اما با اشاره‌های تاریخی، روایت‌های کوتاه دینی و بهره‌گیری از زبان شاعرانه، مخاطب را قدم‌به‌قدم تا لحظه مداحی همراه می‌کند. این مهارت در مقدمه‌چینی، به‌ویژه در مورد آنچه که مداحی‌های پرشور و حماسی برمی‌انگیخت، به برنامه عمق بیشتری بخشید.
از دیگر نقاط قوت اجرای او، نحوه مدیریت گفت‌وگوها با مداحان و کارشناسان بود. شریعتی در فصل هشتم، نه‌تنها پرسش‌گر صرف نبود، بلکه با ارائه پیش‌زمینه‌های فکری و اشاره‌های متنی، زمینه گفت‌وگویی پخته‌تر را فراهم می‌کرد. این سبک اجرا، باعث شد تا بخشی از گفت‌وگوها به‌ جای تکرار کلیشه‌های مرسوم، تبدیل به مباحثی زنده و گاه بینامتنی شود که مخاطب را نیز درگیر می‌کرد.
بااین‌حال، باید توجه داشت که سبک اجرای تأملی و کم‌هیاهوی شریعتی ممکن است برای برخی مخاطبان کم‌تحرک یا بیش از حد آرام به‌ نظر برسد؛ اما در فضایی که بسیاری از برنامه‌های مذهبی در سطح شعار و بیان تکراری باقی می‌مانند، همین وقار و عمق در اجراست که «حسینیه معلی» را از سطح به معنا می‌برد. شریعتی در فصل هشتم، نقش یک راوی آرام اما مؤثر را ایفا کرد؛ راوی نجیبی که میان نوحه و معنا، میان مداحی و معرفت، پلی قابل اعتماد ساخت.
به نظر می‌رسد موفقیت چنین اجراهایی، نه در جلوه‌گری بیرونی، بلکه در توان روایتگری نهفته است. نجم‌الدین شریعتی در «حسینیه معلی» ثابت کرد که چگونه می‌توان با زبان ساده، بی‌تکلف و درعین‌حال آگاه، مفاهیم عمیق عاشورایی را به دل مخاطب نشاند و او را در تجربه‌ای آیینی و درونی شریک ساخت.
 
ترکیب کارشناسان: قابل تأمل
درحالی‌که با توجه به رشد و گسترش چشمگیر بخش‌های مختلف فصل هشتم «حسینیه معلی» انتظار می‌رفت ترکیب کارشناسی نیز به تناسب تقویت و متنوع‌تر شود، اما در عمل شاهد افت محسوس برای کلیت برنامه و نوعی یک‌دست شدن در این حوزه بودیم. برخلاف فصول پیشین که کارشناسان برنامه علاوه بر ارائه تحلیل‌های دقیق، نقش فعالی در ایجاد فضای معنوی و زنده نگه‌داشتن شور و هیجان برنامه داشتند، این فصل تمرکز زیادی روی حضور یک کارشناس ثابت، حجت‌الاسلام سید حسین آقامیری داشت. اگرچه آقامیری در میان جوانان و بخشی از مخاطبان محبوبیت خاصی دارد، اما شیوه بیان نسبتا یکنواخت و سبک تحلیل‌های غالبا آرام او، باعث شد بخش کارشناسی از جذابیت و تنوع لازم برخوردار نباشد.
یکی از مهم‌ترین نقاط ضعف تیم کارشناسان فصل هشتم «حسینیه معلی» عدم توانایی در پیوند زدن عمیق مفاهیم عاشورا با مسائل روز و دغدغه‌های زندگی معاصر بود؛ موضوعی که برای حفظ ارتباط نسل جوان با محتوای برنامه بسیار حیاتی است. این فاصله باعث شد تحلیل‌ها کمی از فضای زندگی روزمره و چالش‌های امروز دور شوند و مخاطب کمتر بتواند آن‌ها را به‌عنوان راهنمایی برای زندگی خود تلقی کند.
سایر کارشناسان ذاکر فصل هشتم، از جمله حاج سعید حدادیان، حاج نریمان پناهی، حاج حسین سیب‌سرخی و همچنین حاج حیدر البیاتی (از کشور عراق) گرچه در ارائه جنبه‌های فنی مداحی و نوحه‌خوانی تخصص و مهارت بالایی داشتند و تحلیل‌های دقیق ارائه دادند، اما این نکته نیز مشهود بود که این تحلیل‌ها چندان در جهت گرم‌تر کردن فضای معنوی و صمیمانه برنامه مؤثر نبودند. این کارشناسان عمدتا در قالب فنی به موضوعات می‌پرداختند و کمتر در نقش همدم یا همراه مخاطب و مجری ظاهر می‌شدند.
این وضعیت تا حد زیادی با تجربه فصول گذشته «حسینیه معلی» تفاوت داشت؛ زمانی که کارشناسان نه‌تنها تحلیلگر بودند، بلکه خود را جزئی فعال و پرانرژی از اتمسفر برنامه می‌دانستند. آن‌ها از هر فرصتی برای تزریق شور و حال معنوی، ایجاد ارتباط صمیمانه با مخاطبان و تقویت فضای روحانی برنامه بهره می‌بردند؛ رفتاری که به شکل غیرمستقیم در افزایش جذب مخاطب و تأثیرگذاری محتوایی برنامه نقش مهمی داشت. فقدان چنین رویکردی در فصل هشتم باعث شد بخش کارشناسی بیشتر به شکلی خشک و رسمی ارائه شود و نتواند به اندازه کافی با عمق و احساس همراه شود.
به‌ نظر می‌رسد برای فصل‌های آتی، لازم است توجه بیشتری به تنوع و جذابیت کارشناسی داده شود؛ به گونه‌ای که ترکیبی از تحلیل‌های عمیق، پیوندهای زنده با دغدغه‌های معاصر و فضاسازی معنوی در کنار هم قرار گیرد تا بخش کارشناسی بتواند نقشی پررنگ‌تر و اثربخش‌تر در تقویت پیام‌های عاشورایی برنامه ایفا کند.

گفت‌وگوی سه‌جانبه: ابتکار ناتمام
فرمت گفت‌وگوی میان مجری، مداح و کارشناس، یکی از ابتکارات مثبت و قابل‌توجه فصل هشتم بود که ظرفیت خوبی برای بازکردن لایه‌های عمیق و پنهان معانی اشعار و نوحه‌های مذهبی فراهم می‌کرد. این ساختار می‌توانست باعث شود مخاطب نه‌تنها با فضای احساسی نوحه‌ها ارتباط برقرار کند، بلکه به فهم بهتر مضامین عاشورایی و پیام‌های اخلاقی و تربیتی آنها نیز نائل آید. بااین‌حال، در بسیاری از قسمت‌ها، این گفت‌وگوها چندان فراتر از مباحث کلی و کلیشه‌ای پیش نرفتند و نقد و تحلیل عمیق و دقیق جای خود را به تحسین‌های معمول و جملات از پیش تعیین شده داد. به این ترتیب، فرصتی که می‌توانست به شکل خلاقانه و کاربردی آموزه‌های عاشورا را برای مخاطب امروز تفسیر و بومی‌سازی کند، تا حد زیادی از دست رفت و بخش مهمی از ظرفیت‌های این قالب گفت‌وگومحور به صورت ناکافی بهره‌برداری شد.
 
غفلت از تعزیه؛ فرصتی که بار دیگر از دست رفت
در فصل هشتم از برنامه «حسینیه معلی» با وجود اینکه در برخی بخش‌ها به هنر تعزیه پرداخت و نماهایی از اجراهای محدود آن را به تصویر کشید، اما همچنان این شکل اصیل و تاریخی عزاداری نتوانست جایگاه بایسته‌ای در روایت‌های محوری برنامه پیدا کند. تعزیه به‌عنوان یکی از پرقدمت‌ترین هنرهای آیینی در جهان تشیع، از چنان ظرفیت دراماتیک، شاعرانه و اسطوره‌ای برخوردار است که می‌تواند پلی قدرتمند میان احساسات مخاطب امروز و مفاهیم عمیق عاشورا ایجاد کند.
این هنر نه‌تنها در انتقال روایت حماسه کربلا از طریق زبان تصویر، شعر و نمایش موفق است، بلکه با ساختار نمادین و عاطفی خود، امکان تجربه‌ای زیسته و تأثیرگذار از واقعه عاشورا را فراهم می‌کند. بهره‌گیری ساختاریافته، منظم و جدی از تعزیه در متن برنامه، افزون بر غنای هنری، می‌تواند فرصتی منحصربه‌فرد برای معرفی فرهنگ عاشورایی ایرانی به مخاطبان خارجی باشد و برنامه را به سطحی تازه از روایتگری رسانه‌ای ارتقا دهد.
 
مزایا و چالش‌های فرمی استعدادیابی
ساختار استعدادیابی که همچنان بخش مهمی از برنامه «حسینیه معلی» را شکل می‌دهد، دارای دو چهره متضاد و درعین‌حال مکمل است. از یک‌سو، این ساختار فرصتی مغتنم برای شناسایی و رشد استعدادهای جوان در حوزه مداحی و مرثیه‌خوانی فراهم می‌آورد و نگاه برنامه را از صرف اجرا به سوی تربیت نسلی تازه از ذاکران اهل‌ بیت (ع) سوق می‌دهد. این رویکرد، به‌ویژه در فضایی که نیاز به بازتولید نیروهای فرهنگی احساس می‌شود، می‌تواند آینده‌نگرانه و راه‌گشا باشد.
اما در سوی دیگر ماجرا، قالب رقابتی ناگزیر با خود نوعی دوگانگی به همراه دارد؛ چراکه آیین‌های عزاداری، در ذات خود مبتنی بر خلوص نیت، عاطفه بی‌ریا و شور درونی هستند و ورود مفاهیمی چون امتیازدهی، داوری و برنده‌ شدن می‌تواند شائبه‌هایی از جنس نمایش، رقابت و حتی قضاوت را به‌ وجود آورد. این نگرانی جدی، به‌ویژه زمانی پررنگ‌تر می‌شود که برخی اجراها بیش از آنکه حال و هوایی معنوی داشته باشند، تحت‌تأثیر قواعد صحنه، فرم و هیجان قرار می‌گیرند.
پرسش اساسی اینجاست که چگونه می‌توان شور رقابت را با روح خالصانه و بی‌تکلف عزاداری در یک قالب واحد جمع کرد؟ فصل هشتم تلاش‌هایی برای حفظ این تعادل داشته، اما هنوز نتوانسته به مدلی کاملا متوازن برسد؛ مدلی که هم شأن آیین‌های مذهبی را حفظ کند و هم روحیه رشد و آموزش را در دل ساختار برنامه زنده نگه دارد.
 
روبه‌جلو، اما نیازمند بازنگری
فصل هشتم «حسینیه معلی» از نظر فرم، اجرا و روایت، بی‌تردید یکی از غنی‌ترین و پخته‌ترین دوره‌های این برنامه در سال‌های اخیر بود. تمرکز ویژه بر آیین‌های بومی و نمایاندن رنگارنگی فرهنگ‌های عزاداری در سراسر ایران، در کنار گسترش بعد بین‌المللی با حضور مهمانان خارجی و پخش هم‌زمان از شبکه‌های خارجی، به برنامه عمقی فراتر از مرزهای جغرافیایی بخشید. همچنین هماهنگی قابل‌توجه میان اجرای مجری و مداحان و تلاش برای ایجاد تعادل میان شور احساسی و تحلیل مفهومی، از جمله نقاط قوتی بود که بر جذابیت و تأثیرگذاری برنامه افزود.
بااین‌حال، در کنار این موفقیت‌ها، برخی کاستی‌ها نیز همچنان مشهود بود. ترکیب کارشناسی، به‌رغم توقع بالا، نسبت به دوره‌های پیشین افت محسوسی داشت و نتوانست به‌ خوبی مخاطب را با ابعاد فکری و روزآمد مفاهیم عاشورا درگیر کند. همچنین تعزیه، با وجود حضور محدود، همچنان مهجور باقی ماند و جایگاه متناسب با ظرفیت فرهنگی و نمایشی‌اش را در ساختار برنامه نیافت. افزون بر این‌ها، ساختار استعدادیابی - با تمام جذابیت‌ها و جنبه‌های تربیتی‌اش - هنوز در ترازویی میان رقابت‌سازی و حفظ خلوص آیینی در نوسان است. مجموع این نکات نشان می‌دهد که «حسینیه معلی» همچنان در مسیر تجربه‌اندوزی و تبیین فرم نهایی خود قرار دارد و برای دستیابی به نسخه‌ای متعادل، نیازمند اصلاحات هوشمندانه و تدریجی در فصول آینده است.
 
مواردی برای به‌روزرسانی
برای ارتقا فصل‌های آینده «حسینیه معلی»، پیشنهاد می‌شود از کارشناسان متنوعی با بیانی روان، روزآمد و کاربردی استفاده شود تا پیوندی مؤثرتر میان مفاهیم عاشورایی و زندگی معاصر برقرار شود. همچنین، بهره‌گیری ساختاریافته از تعزیه به‌عنوان بخشی ثابت از برنامه می‌تواند به غنای هنری و هویتی آن بیفزاید. در کنار این‌ها، بازنگری در منطق رقابت و امتیازدهی در بخش استعدادیابی ضروری است تا جنبه معنوی برنامه فدای قالب رقابتی نشود. حفظ و توسعه پخش بین‌المللی با افزودن زیرنویس و دعوت از مهمانان چندزبانه نیز گامی مؤثر در جهت گسترش پیام عاشورا در سطح جهانی خواهد بود.
افزون بر این، گنجاندن بخش‌های تعاملی برای درگیر کردن مخاطبان از طریق شبکه‌های اجتماعی می‌تواند سطح مشارکت و ارتباط با برنامه را افزایش دهد. «حسینیه معلی» اگر بتواند میان عمق مفاهیم و جذابیت رسانه‌ای تعادل برقرار کند، همچنان ظرفیت آن را دارد که به یکی از مؤثرترین ابزارهای فرهنگی در انتقال پیام کربلا به نسل‌های آینده بدل شود.

captcha
شماره‌های پیشین