عادیسازی روابط و جایگاه سوریه در منطقه
سوریه در حال حاضر در کانون توجهات عربی و منطقهای قرار دارد، زیرا مذاکراتی جدی برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی با میانجیگری امارات، جمهوری آذربایجان و آمریکا در جریان است.
دلایل فعالیت آذربایجان در میانجیگری عادیسازی
آذربایجان با ایفای نقش میانجیگری در روند عادیسازی روابط میان سوریه و رژیم صهیونیستی، به دنبال تقویت موقعیت خود در عرصه بینالمللی است. این کشور که به دلیل موقعیت جغرافیایی و روابط با کشورهای غربی و شرقی از اهمیت بالایی برخوردار است، تلاش دارد بهعنوان یک بازیگر تأثیرگذار در معادلات سیاسی منطقهای و جهانی شناخته شود.
همراستایی با سیاستهای غرب و اسرائیل
آذربایجان روابطی نو پا با کشورهای غربی بهویژه ایالات متحده و اسرائیل دارد. این روابط به آذربایجان این امکان را میدهد که در فرآیند عادیسازی نقش میانجی را ایفا کند. حمایت از اسرائیل و همراستایی با سیاستهای غربی در قبال سوریه، به آذربایجان کمک میکند تا به اهداف سیاسی و اقتصادی خود در منطقه و فراتر از آن دست یابد.
تلاش برای تامین منافع آمریکا
در سالهای اخیر، آذربایجان به یک بازیگر مهم در سیاستهای منطقهای و جهانی تبدیل شده است. بااینحال، تحلیلها نشان میدهند که این کشور در بسیاری از تحولات مهم خاورمیانه بهویژه در رابطه با اسرائیل و سوریه، نقش یک کشور مستقل و بیطرف را ایفا نمیکند، بلکه آذربایجان به ابزاری در دست اسرائیل و آمریکا برای پیشبرد اهداف آنها تبدیل شده است. سیاستهای آذربایجان بهویژه در رابطه با اسرائیل، نشاندهنده تلاش این کشور برای نرمش در برابر قدرتهای غربی و رژیم صهیونیستی است.
آذربایجان: کشوری با روابط نزدیک با اسرائیل
در دهه گذشته، آذربایجان روابط گستردهای با رژیم صهیونیستی برقرار کرده است. این روابط که به دلیل لابی قدرتمند صهیونیستها و نفوذ بالای اسرائیل در ساختار سیاسی این کشور قابل درک است، به مرور زمان تبدیل به یکی از ارکان سیاست خارجی آذربایجان شده است. در این راستا، آذربایجان هیچگونه محکومیتی نسبت به حملات رژیم صهیونیستی به غزه، لبنان و ایران نداشته است. این سیاست نشان میدهد که آذربایجان بهطور فعال از اسرائیل حمایت میکند و در واقع به ابزار دست این رژیم تبدیل شده است.
این روابط نزدیک به حدی پیش رفته که آذربایجان بهعنوان یک متحد استراتژیک برای اسرائیل، آمریکا و کشورهای غربی شناخته میشود. آذربایجان بهویژه در زمینههای نظامی و امنیتی، تجهیزات پیشرفتهای از اسرائیل دریافت میکند. این کشور نهتنها در زمینه همکاریهای نظامی با اسرائیل و کشورهای غربی مشارکت دارد، بلکه به نوعی به یک پایگاه اطلاعاتی و تجسسی برای اسرائیل تبدیل شده است، بهویژه در رابطه با جمعآوری اطلاعات از کشورهای همسایه و منطقه.
یکی از اهداف کلیدی آذربایجان در این دوران، فشار آوردن به سوریه برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی است. درحالیکه آذربایجان خود را بهعنوان یک میانجی بیطرف در این فرآیند معرفی میکند، در واقع تمام تلاشهای آن به سمت پیشبرد خواستههای رژیم صهیونیستی و آمریکاست. هدف اصلی این کشور محدود کردن نفوذ ایران در سوریه و تقویت جایگاه خود در سیاستهای غربی و اسرائیلی است.
این سیاستها نشان میدهند که آذربایجان در حال ایفای نقش یک ابزار برای رسیدن به اهداف بزرگتر اسرائیل و آمریکا در خاورمیانه است. در طرحهایی چون «خاورمیانه جدید» که هدف آن تجزیه کشورها و از بین بردن قدرتهای مرکزی است، آذربایجان بهعنوان یکی از بازیگران اصلی در حمایت از اسرائیل و آمریکا وارد عمل شده است. این کشور به دنبال آن است که با فشار به سوریه و سایر کشورهای منطقه، سیاستهای غرب و اسرائیل را به اجرا درآورد.
خطرات و پیامدها برای آذربایجان
با وجود اینکه آذربایجان در حال تلاش برای تقویت روابط خود با اسرائیل و غرب است، این اقدامات ممکن است در بلندمدت برای این کشور پیامدهای منفی داشته باشد. آذربایجان بهعنوان یک کشور کوچک و استراتژیک در قفقاز، ممکن است در نهایت به ابزاری در دست قدرتهای بزرگ تبدیل شود و منافع واقعی خود را از دست بدهد.
نقش آذربایجان بهعنوان یک متحد اسرائیل در تحولات منطقه، بهویژه در سوریه، باعث شده که این کشور با چالشهای داخلی و خارجی مواجه شود. بسیاری از کشورهای منطقه بهویژه کشورهای مسلمان، از روابط آذربایجان با اسرائیل نارضایتی دارند و این ممکن است بر روابط آذربایجان با این کشورها تأثیر منفی بگذارد. به علاوه، این سیاستها ممکن است باعث تقویت احساسات ضد علی اف در میان مردم منطقه شود و آذربایجان را در موقعیتی قرار دهد که نتواند از منافعی که در تلاش برای کسب آنها است، بهرهبرداری کند.
در نهایت، سیاست آذربایجان برای اسرائیل و آمریکا ممکن است باعث تضعیف استقلال و حاکمیت این کشور در عرصههای مختلف شود. اگر آذربایجان در تلاشهای خود برای تقویت روابط با اسرائیل و غرب به پیشرفتهای چشمگیری نرسد، ممکن است تبدیل به یک ابزار در دست قدرتهای بزرگ شود و تمام تلاشهای دیپلماتیک و اقتصادی آن به نفع دیگران تمام شود.
آذربایجان باید مراقب باشد که از استقلال و منافع خود در سیاستهای خارجی محافظت کند و از تبدیل شدن به ابزار دست دیگران جلوگیری کند.
در هفتههای اخیر، سفر ابومحمد جولانی، رهبر گروه تروریستی جبهه النصره و رئیس دولت موقت سوریه به جمهوری آذربایجان بهعنوان یک تحول بزرگ در سیاستهای منطقهای مطرح شده است. این سفر که به ظاهر به منظور بررسی پیشنهاد آذربایجان برای تأمین گاز طبیعی به سوریه انجام شده، در حقیقت در پشت پرده دارای ابعاد پیچیدهتری است که به تحولات استراتژیک در قفقاز جنوبی و روابط پنهانی میان ترکیه، اسرائیل و آذربایجان مربوط میشود. این سفر بهویژه در شرایط کنونی که تحولات حساس در ارمنستان و مرزهای ایران در حال شکلگیری است، توجه زیادی را به خود جلب کرده است.
شدلایل سفر جولانی به باکو
علیرغم اینکه هدف ظاهری این سفر پیشنهاد آذربایجان برای تأمین گاز طبیعی به سوریه عنوان شده، منابع آگاه تأکید دارند که جولانی در واقع به دنبال برگزاری جلسات محرمانهای با مقامات ترکیه و اسرائیل در باکو بوده است. این جلسات که بهطور محرمانه برگزار میشود، میتواند نقشی کلیدی در تحولات آتی منطقه قفقاز جنوبی ایفا کند. از جمله مسائل مهمی که در این نشستها مورد بحث قرار گرفته، وضعیت جنوب ارمنستان، زنگزور و طرح بستن مرز خشک ایران با ارمنستان است که به شدت بر امنیت و موقعیت جغرافیایی منطقه تأثیر خواهد گذاشت.
آذربایجان و طرحهای استراتژیک در قفقاز جنوبی
آذربایجان در چند سال گذشته به یک بازیگر کلیدی در تحولات منطقه قفقاز تبدیل شده است. با توجه به موقعیت جغرافیایی و روابط گسترده این کشور با اسرائیل و ترکیه، آذربایجان در حال ایفای نقش مرکزی در طرحهای استراتژیک این دو کشور در منطقه است. سفر جولانی به باکو که در پشت پرده با هدفهای سیاسی و امنیتی خاصی انجام شده، به وضوح نشاندهنده نقش آذربایجان بهعنوان یک میانجی در راستای پیشبرد اهداف اسرائیل و ترکیه است.
آذربایجان؛ میانجی یا ابزاری برای فشار بر ایران و ارمنستان؟
یکی از اهداف اصلی آذربایجان از میزبانی جولانی و تلاشهای دیپلماتیک این کشور، فشار به ایران و ارمنستان در راستای تحقق پروژههای جغرافیایی و استراتژیک خود است. آذربایجان بهعنوان یک بازیگر مهم در تحولات قفقاز، به دنبال تقویت روابط خود با اسرائیل و ترکیه است و در همین راستا، تلاش دارد تا نفوذ ایران در منطقه را محدود کند. در این میان، مسائل مربوط به مرزهای جنوبی ارمنستان و منطقه زنگزور بهعنوان یک چالش کلیدی در تحولات قفقاز جنوبی مطرح است. با بسته شدن مرزهای ایران و ارمنستان، آذربایجان میتواند موقعیت خود را در این منطقه تقویت کرده و نفوذ خود را گسترش دهد.
تحولات آتی در قفقاز جنوبی
تحولات اخیر در قفقاز جنوبی و سفر جولانی به باکو، نشاندهنده برنامهریزیهای استراتژیک پیچیدهای است که با هدف تغییرات مهم در مرزهای جغرافیایی و سیاسی منطقه در حال شکلگیری است. آذربایجان که خود را بهعنوان میانجی و بازیگر مستقل در این تحولات معرفی میکند، در حقیقت بیشتر به ابزاری در دست اسرائیل و ترکیه تبدیل شده است. این کشور با تلاش برای تأمین منافع این دو قدرت بزرگ در منطقه، در حال فشار آوردن به ایران و ارمنستان است. به نظر میرسد که این تحولات نهتنها بر سرنوشت قفقاز جنوبی تأثیرگذار خواهند بود، بلکه میتوانند آیندهای پیچیده و پر از چالشهای جدید را برای امنیت و ثبات منطقه به همراه داشته باشند. آینده این تحولات بهویژه با توجه به نفوذ اسرائیل، ترکیه و آذربایجان، به شدت تحت تأثیر جنگهای سیاسی و اقتصادی میان قدرتهای بزرگ خواهد بود و باید منتظر اتفاقات مهمی در این منطقه حساس باشیم.