بحران مشروعیت
رضا پهلوی در سالهای اخیر تلاشهای بسیاری را برای بازگشت به عرصه سیاسی ایران آغاز کرده است. یکی از این تلاشها، به راه انداختن کمپین «همکاری ملی» برای نشان دادن همکاری و همبستگی با رژیم صهیونیستی بود. این کمپین و تبلیغات آن که بهطور خاص در رسانههای اجتماعی بهطور رپورتاژ شدهای مطرح شد، به نظر میرسید که در تلاش برای جلب حمایت از طرف گروههای مختلف ایرانیان در اروپا و آمریکای شمالی باشد.
تلاشهای بینتیجه رضا پهلوی
بااینحال، نتیجه این تلاشهای رضا پهلوی و حامیان او، بسیار ناامیدکننده بود. کمپین «همکاری ملی» که به نوعی با هدف نشان دادن قرابت به رژیم صهیونیستی طراحی شده بود، با کمترین استقبال از سوی ایرانیان مواجه شد. تجمعی که قرار بود در روز شنبه چهارم مرداد در مونیخ آلمان برگزار شود، به یکی از بزرگترین شکستهای تبلیغاتی اپوزیسیون سلطنتطلب تبدیل شد. پیشبینیها حاکی از حضور «جمعیت بالایی» در این تجمع بود، اما پس از برگزاری، تصاویر منتشر شده از این رویداد نشان داد که جمعیت شرکتکننده در خوشبینانهترین حالت حدود ۵۰ نفر تخمین زده شد. این واقعیت به شدت ضربهای به اعتبار و مشروعیت اپوزیسیون سلطنتطلب وارد کرد.
ضعف در ایجاد ائتلافهای مردمی
یکی از اهداف اصلی رضا پهلوی در برگزاری تجمعات و تبلیغات اخیر، ایجاد یک ائتلاف وسیع از اقشار مختلف جامعه ایرانی مانند هنرمندان، دانشجویان و ورزشکاران بود. او قصد داشت تا این ائتلاف را بهعنوان متنوعترین و قدرتمندترین جبهه علیه جمهوری اسلامی معرفی کند، اما عدم استقبال ایرانیان ساکن در اروپا از این فراخوانها، به شدت ضربهای به اعتبار این ائتلاف وارد کرده است.
درحالیکه تعداد ایرانیان ساکن در آلمان و دیگر کشورهای اروپایی بالغ بر چند صد هزار نفر است، کمترین میزان استقبال از فراخوانهای رضا پهلوی خود گویای ضعف و ورشکستگی این جریان است. برخی کاربران فضای مجازی به طعنه نوشتهاند که با وجود جمعیت ۳۲۰ هزار نفری ایرانیان ساکن آلمان و بیش از یک میلیون ایرانی در اروپا، تنها چند نفر به این فراخوان پاسخ دادهاند.
ناامیدی از حمایتهای خارجی
رضا پهلوی که به نظر میرسید برای جذب حمایتهای غربی بهویژه از سوی اسرائیل و ایالات متحده بهطور فعال تلاش میکند، به نظر میرسد نتوانسته است انتظارات خود را از این حمایتها برآورده کند. پس از توقف جنگ ۱۲ روزه، وی تصمیم گرفت صفحات برخی از مقامات سیاسی مانند دونالد ترامپ و نخستوزیر رژیم صهیونیستی را آنفالو کند، اما این حرکت نیز نتوانست تأثیری در تقویت موقعیت او بگذارد.
تحلیلگران سیاسی معتقدند که شکستهای اخیر رضا پهلوی به نوعی نشاندهنده این است که او بهرغم داشتن یک ائتلاف غربی و تلاش برای جلب حمایتهای خارجی، قادر به جلب اعتماد و حمایت داخلی مردم ایران نیست. در واقع، ضعف اپوزیسیون سلطنتطلب در جلب حمایت مردمی به شدت در تضاد با انسجام و همبستگی داخلی مردم ایران قرار دارد.
مردم ایران که در طول سالهای گذشته همواره در برابر تهدیدات خارجی و داخلی مقاومت کردهاند، در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری به دنبال اتحاد و انسجام داخلی هستند.
این موضوع نشان میدهد که مردم ایران نهتنها از بازگشت سلطنت به کشور استقبال نمیکنند، بلکه به شدت از هرگونه تلاش برای تفرقه و تضعیف انسجام ملی انتقاد دارند. تجمعات اپوزیسیون سلطنتطلب و تبلیغات آنها در رسانههای اجتماعی و بینالمللی نشان داده که این جریان به شدت در بحران مشروعیت قرار دارد. تلاشها برای جذب حمایتهای مردمی و جلب توجه رسانههای غربی و رژیم صهیونیستی نیز بینتیجه مانده است. با شکستهای متوالی در جلب حمایتها، این اپوزیسیون نهتنها از هدف خود دور شده، بلکه در معرض تمسخر و تحقیر کاربران فضای مجازی قرار گرفته است.
شکست تبلیغاتی و تضعیف موقعیت
ورشکستگی اپوزیسیون سلطنتطلب در برابر اتحاد و انسجام داخلی مردم ایران، به وضوح نشاندهنده ناتوانی این جریان در جلب حمایتهای مردمی
است.
درحالیکه مردم ایران با تکیه بر انسجام ملی و دفاع از هویت ایرانی خود در برابر تهدیدات داخلی و خارجی ایستادهاند، اپوزیسیون سلطنتطلب به دلیل عدم توانایی در جلب اعتماد عمومی، در وضعیت بحرانی قرار دارد. برای بقا و احیای خود، این جریان باید به جای تکیه بر حمایتهای خارجی، به تقویت ائتلافهای داخلی و جریانهای ملیگرای ایرانی ب
پردازد.
نخستین دلیل ضعف این اپوزیسیون، تأثیرات عمیق عرق ملی و احساس میهنپرستی است که در میان عمده ایرانیان خارج از کشور دیده می شود.
حملات اخیر اسرائیل و آمریکا به ایران و برافراشته شدن پرچم کشور باعث شد که مردم ایران، حتی کسانی که منتقد جمهوری اسلامی بودند، در برابر اقداماتی که در دفاع از تمامیت ارضی کشور انجام شد، تغییر موضع دهند. این تغییرات در نگرشها موجب شد تا بسیاری از مخالفین سابق از جمله گروههای سلطنتطلب، جایی در میان بخش بزرگی از ایرانیان خارج از کشور نداشته باشند.
تأثیر جنگ دوازده روزه بر تغییر نگرشها
جنگ دوازده روزه که در آن اسرائیل و متحدان غربی آن علیه ایران اقدام کردند، باعث شد تا جایگاه اپوزیسیون در میان مردم ایران به شدت تضعیف شود. این جنگ موجب شد تا حتی کسانی که انتقاداتی به نظام داشتند، در برابر تهدیدات خارجی، موضع خود را تغییر دهند و به حمایت از کشور بپردازند. در حقیقت، این جنگ موجب شد که دشمنان ایران که به دنبال آسیب رساندن به ملت ایران بودند، هویت واقعی خود را نشان دهند و مردم را بیش از پیش در برابر این تهدیدات متحد سازند.
با توجه به تحولات اخیر و تغییرات در نگاه مردم ایران، به نظر میرسد که اپوزیسیون سلطنتطلب دیگر جایگاه مناسبی برای آینده در داخل کشور نخواهد داشت. درحالیکه مخالفین همچنان در تلاش برای جلب حمایتهای خارجی و ایجاد جبههای علیه جمهوری اسلامی هستند، مردم ایران بیشتر از هر زمان دیگری به انسجام داخلی و دفاع از هویت ملی خود اهمیت میدهند.
این روند نشان میدهد که گروههای اپوزیسیون دیگر قادر به جلب حمایتهای مردمی نیستند و برای آینده نیز به نظر میرسد که تضعیف بیشتری در جبهه اپوزیسیون رخ خواهد داد.