تقابل چندجانبهگرایی با یکجانبهگرایی غربی
برگزاری این نشست با شعار «همکاری پارلمانی و چندجانبهگرایی در جهانی آشفته» در فضایی انجام شد که ساختار نظم بینالملل بیش از گذشته دچار شکاف و بیثباتی شده است. محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی در اظهارات پیش از سفر خود به ژنو با اشاره به فضای حاکم بر روابط بینالملل، تأکید کرد که یکجانبهگرایی قدرتهای غربی و مداخلهجویی نظامی و اقتصادی آنها، نهتنها موجب تنشهای منطقهای شده، بلکه نهادهای بینالمللی را نیز از ایفای نقش خود در حمایت از صلح و عدالت باز داشته است.
قالیباف و دیپلماسی پارلمانی فعال در ژنو
قالیباف در نطق اصلی خود در نشست ژنو که به گفته محمدسعید احدیان با استقبال گسترده و کمنظیر نمایندگان همراه بود، از زبان دیپلماسی اما با صراحتی راهبردی، رژیم صهیونیستی را «نازیسم قرن بیستویکم» خواند؛ عبارتی که یادآور یکی از ژرفترین استعارههای تاریخ معاصر برای توصیف شر مطلق است.
وی تصریح کرد که تجاوز مستقیم اسرائیل به خاک ایران که با مشارکت آمریکا صورت گرفت، با پاسخ قاطع و بازدارنده جمهوری اسلامی مواجه شد و این پاسخ حامل پیامی جهانی است: مقاومت تنها راه مقابله با تجاوز است.
قالیباف همچنین بر لزوم بازخواست رسمی نهادهای بینالمللی از رژیم صهیونیستی به دلیل نسلکشی در غزه تأکید کرد و آن را آزمونی برای وجدان نهادهای بینالمللی و رسالت انسانی جوامع دانست.
ابعاد انسانی، منطقهای و بینالمللی اجلاس
نشست ژنو در قالب ششمین اجلاس سران مجالس جهان، نهتنها محملی برای بیان مواضع رسمی کشورها، بلکه بستر تعامل و رایزنی میان نمایندگان ملتها و نخبگان جهانی درباره مسائل اصلی عصر حاضر بود.
از جمله موضوعات کلیدی نشست میتوان به مواردی چون مشارکت زنان و جوانان در فضای قطبیشده سیاسی جهانی،
آینده دیجیتال و نقش پارلمانها در حکمرانی نوین، مقابله با تبعیض و حمایت از گروههای آسیبپذیر و نوآوری برای صلح و تحقق اهداف توسعه پایدار تا ۲۰۳۰ اشاره کرد.
در همین چارچوب، رئیس مجلس ایران در دیدارهای دوجانبه و چندجانبه با مقامات کشورهای مختلف، بر ظرفیتهای همکاریهای منطقهای و فرامنطقهای و نقش گفتوگوی پارلمانی در عبور از بحرانهای سیاسی و انسانی تأکید کرد. همچنین دیدار با نخبگان ایرانی مقیم خارج از کشور از جمله برنامههای جانبی سفر قالیباف بود که در راستای تقویت انسجام ملی و انتقال صدای ملت ایران به خارج از مرزها ارزیابی میشود.
حضور نمایندگان مجالس چین، روسیه، عربستان سعودی و قطر در نشستی که به دعوت جمهوری اسلامی ایران برگزار شده، حامل پیامهای ژئوپلیتیکی روشنی است. این ترکیب نشاندهنده همگرایی کشورهایی با منافع مشترک در مقابله با هژمونی غرب و تأکید بر چندجانبهگرایی واقعی است. بهویژه حضور عربستان، در ادامه روند گرم شدن روابط با تهران پس از توافق پکن، گواهی است بر عزم دو کشور برای گسترش همکاری در سطح پارلمانی و فراتر از آن، در جهت ایجاد نظم منطقهای مستقل از ارادههای فراآتلانتیکی.
واکنش رسانهای به نطق قالیباف در ژنو، با محوریت دو کلیدواژه «مقاومت» و «نسلکشی» تنظیم شده است. استفاده از ادبیات نمادین، اما پرقدرت مانند «نازیسم قرن بیستویکم» برای توصیف اسرائیل، بیانگر عزم جمهوری اسلامی برای تغییر گفتمان حاکم در مجامع بینالمللی است؛ گفتمانی که تاکنون با معیارهای دوگانه، رفتارهای رژیم صهیونیستی را توجیه یا نادیده گرفته است. این رویکرد، نه فقط بازتاب سیاست رسمی ایران، بلکه تلاشی برای شکلدادن به افکار عمومی جهانی بر محور حقیقت، عدالت و حقوق بشر است.
آغاز یک مسیر، نه پایان آن
نشست ژنو، نه صرفا یک اجلاس رسمی، بلکه تجلی تازهای از دیپلماسی فعال و تهاجمی جمهوری اسلامی ایران در عرصه پارلمانی بینالمللی بود.
حضور گسترده کشورها در این نشست، استقبال از نطق رئیس مجلس و ظرفیتهای شکلگرفته برای پیوندهای منطقهای و انسانی، نشان میدهد که تهران به درستی دریافته است که در عصر جنگهای ترکیبی و روایتمحور، دیپلماسی پارلمانی میتواند مکملی جدی برای مقاومت میدانی باشد. در نهایت، همانطور که قالیباف در اشارهای احساسی، اما راهبردی گفت: شاید امروز میدان نبرد ما سیاسی و رسانهای باشد، اما «امیدواریم روزی صاحب مزاری باشیم که بر سنگ آن نوشته شود؛ سربازی که در راه مبارزه با اسرائیل شهید شد»؛ جملهای که هم تلخ است و هم امیدبخش، هم ناظر به گذشته مقاومت است و هم چشماندازی برای آیندهای بیظلم.
غزه، نقطه تلاقی انسانیت و بربریت
سخنرانی محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی در نشست بینالمللی «پایبندی به حقوق بینالملل» در حاشیه ششمین کنفرانس رؤسای مجالس جهان در ژنو، با لحنی رسا و اخلاقمحور، یکی از صریحترین مواضع جمهوری اسلامی ایران در عرصه دیپلماسی پارلمانی علیه جنایات رژیم صهیونیستی بود. این سخنرانی با تمرکز بر شناسایی ماهیت نژادپرستانه، اشغالگرانه و نسلکشانه رژیم اسرائیل، تلاش داشت سکوت جامعه جهانی را به چالش بکشد و جایگاه مقاومت ایران را در تقابل با «نازیهای قرن بیستویکم» برجسته سازد.
رژیم صهیونیستی بهمثابه بازتولید نازیسم
قالیباف در بخشهای آغازین سخنرانی خود، به وضوح با استفاده از واژههایی چون «نازیهای قرن بیستویکم» رژیم صهیونیستی را با آلمان نازی مقایسه کرد. این تشبیه نهتنها بار روانی و تاریخی سنگینی دارد، بلکه در فضای بینالمللی، بهعنوان زبانی هشدارآمیز برای یادآوری فجایع هولوکاست و خطر تکرار آن در قالبی جدید به کار میرود. استفاده از چنین ادبیاتی از سوی مقام عالیرتبه قانونگذار ایرانی، نوعی تلاش برای بازتعریف نژادپرستی و نسلکشی در قالبی امروزی و با تمرکز بر جنایات جاری در غزه است.
گزارشهای رسمی بینالمللی بهعنوان سند جنایت
قالیباف در بخش میانی سخنرانی، با استناد به گزارشهای مهمی مانند گزارش فرانچسکا آلبانیز («آناتومی یک نسلکشی») و اسناد سازمان ملل («بیش از آنچه انسان بتواند تحمل کند») تلاش کرد ادعای نسلکشی را از سطح اتهام سیاسی به واقعیتی مستند ارتقا دهد. این ارجاعات، استدلال ایران را از منظر حقوق بینالملل و انساندوستانه تقویت میکند و مسئولیت جامعه جهانی را به یاد میآورد. تکیه بر اسناد رسمی بینالمللی همچنین به تقابل با مواضع دولتهای غربی مشروعیت بیشتری میبخشد.
از گرسنگی تا قتل هدفمند کودکان
سخنرانی قالیباف آکنده از توصیفهای احساسی، دقیق و تکاندهنده از واقعیتهای جاری در غزه است؛ از مادران گرسنه، کودکان بیپناه و تکتیراندازهایی که عمدا کودکان را هدف میگیرند، تا اتاقهای شکنجه، گورهای جمعی و تجاوزهای سازمانیافته. او از این صحنهها برای برانگیختن وجدان جهانی و انتقال ابعاد ضدانسانی جنگ استفاده میکند. در روایت او، غزه به «کشتارگاه» و «صحنه جرم» بدل شده که ابزارهای جنگی آن فراتر از توپ و تانک، شامل «گرسنگی» و «تحقیر سیستماتیک» است.
نقد قاطع نهادهای بینالمللی و سکوت قدرتهای غربی
در بخش دیگری از سخنان، قالیباف ضمن اشاره به صدور حکم بازداشت بنیامین نتانیاهو توسط دادگاه کیفری بینالمللی (ICC) و احکام ICJ، این اقدامات را ناکافی و «کاغذهایی بیجان» خواند و دلیل استمرار جنایات را «سکوت غرب» و مصونیت سیاسی اسرائیل دانست. این نقد، تلاش برای به چالش کشیدن مشروعیت ساختار نظم جهانی موجود و نهادهای مدعی حقوق بشر است. تهران با این مواضع، خود را بهمثابه نیروی اخلاقی جایگزین معرفی میکند که تعهدش به عدالت صرفا زبانی نیست، بلکه با عمل همراه است.
پیوند جنگ غزه با حمله به ایران: تقاطع مقاومت و امنیت ملی
در یک بخش کلیدی از سخنرانی، قالیباف حملات مستقیم اسرائیل و آمریکا به تأسیسات صلحآمیز ایران را به موضوع غزه پیوند زد.
وی از حملات ژوئن ۲۰۲۵ به زیرساختهای ایران، از جمله شهادت ۱۴ دانشمند و قربانیان غیرنظامی، بهعنوان نمونهای دیگر از خشونت بیمرز نازیهای قرن بیستویکم یاد کرد. این پیوند استراتژیک، سیاست دفاعی ایران را بهعنوان امتدادی از دفاع از غزه و مقابله با تجاوز فراسرزمینی اسرائیل توجیه میکند. در این چارچوب، پاسخ متقابل ایران، نه یک واکنش نظامی صرف، بلکه کنشی مشروع و متوازن در چارچوب حق دفاع مشروع توصیف شد.
غزه؛ خط مقدم نبرد میان وجدان بشری و بربریت نوین
قالیباف در بخش پایانی، با بیان اینکه «غزه امروز، خط مقدم نبرد میان انسانیت و بربریت» است، از مخاطبان خواست از موضع بیطرفی خارج شوند. این جمله، مخاطب جهانی را نه فقط به عنوان مشاهدهگر، بلکه بهعنوان شریک بالقوه در جنایت یا عدالت فرا میخواند.
این چارچوب، هم جنبه اخلاقی دارد و هم وجه استراتژیک؛ هر سکوتی، همسویی با نسلکشی و هر واکنشی، گامی در مسیر مهار آن تلقی میشود.
افشاگری نمادین با یک عکس
سخنرانی قالیباف در ژنو، یک بازنمایی دقیق و صریح از گفتمان مقاومت جمهوری اسلامی ایران در قالب دیپلماسی پارلمانی بود.
وی با پیوند زدن میان فجایع غزه، نقش مخرب غرب، حملات به ایران و ضرورت مقابله جهانی با نازیسم معاصر، تلاش کرد جایگاه ایران را از یک بازیگر منطقهای به مدافع اصول انسانی ارتقا دهد. در یکی از مهمترین لحظات این اجلاس، قالیباف تصویری از «رایان»، کودک دو ماههای که در جریان جنگ ۱۲ روزه غزه شهید شد، روی دست گرفت و آن را بهعنوان نماد «نازیسم قرن بیستویکم» معرفی کرد.
این اقدام، نه فقط یک لحظه احساسی، بلکه حرکتی کاملا محاسبهشده برای استفاده از قدرت نمادین تصویر در فضای دیپلماسی بینالمللی بود؛ جایی که «فکت»ها در رقابت با «روایت»ها تعیینکننده افکار عمومی جهانی هستند.
این عکس که بعدا به یکی از نمادهای تصویری اجلاس تبدیل شد، بیش از آنکه یک سند تصویری از جنایت باشد، یک هشدار بود: تصویرسازی رسانهای، امروز ابزار بازدارندگی و فشار دیپلماتیک است.
در بخشی کلیدی از سخنرانی، قالیباف حملات مستقیم اسرائیل به خاک ایران در خرداد ۱۴۰۴ را به نسلکشی در غزه مرتبط ساخت و تأکید کرد که تجاوز به ایران، با حمایت آمریکا و در ادامه پروژه فشار علیه جبهه مقاومت صورت گرفته و پاسخ موشکی ایران، پاسخی مشروع و دفاعی بوده است. این پیوند، تلاش هوشمندانهای برای تبدیل مقاومت در غزه به دفاع از حاکمیت ملی ایران و بالعکس بود؛ گامی برای جهانیسازی مشروعیت مقاومت.
روایت ایران در برابر انکار اسرائیل
نمایش تصویر رایان در اجلاس با واکنش تند رئیس کنست، امیر اوهانا، مواجه شد. اوهانا با حمله به قالیباف، مدعی شد که کودک حاضر در تصویر دچار بیماری بوده و نه قربانی گرسنگی. این خط دفاعی اسرائیل که تلاش کرد تصویرسازی مقاومت را بیاعتبار جلوه دهد، نشان از ترس ساختاری این رژیم از افشاگری تصویری دارد، اما واکنش قالیباف در شبکه ایکس به این ادعا بسیار کوبنده بود؛ وی با استناد به چهار گزارش رسمی سازمان ملل، از جمله گزارش «آناتومی نسلکشی» فرانچسکا آلبانیز، اسرائیل را به استفاده از گرسنگی و بیآبی بهعنوان سلاح متهم کرد و نوشت: «آیا کارشناسان سازمان ملل، یونیسف و سازمانهای امدادی دروغ میگویند، درحالیکه فقط شما حقیقت را میگویید؟»
در واکنش به اظهارات رئیس پارلمان اسرائیل، هیأتهای ایران، یمن، کره شمالی و تشکیلات خودگردان فلسطین جلسه را ترک کردند؛ اقدامی نمادین که صحنه اجلاس را از حالت عادی به عرصه تقابل ایدئولوژیک میان حامیان مقاومت و حامیان تلآویو بدل ساخت.
اجلاس ژنو در عمل به تریبونی برای جمهوری اسلامی ایران بدل شد تا در غیاب عدالتخواهی قدرتهای بزرگ، خود را بهعنوان بازیگر اخلاقی و حامی واقعی حقوق بشر معرفی کند. قالیباف در دیدارهای دوجانبه با مقامات چین، عربستان، قطر و روسیه، این خط فکری را با زبان دیپلماسی توسعه داد و بر ضرورت چندجانبهگرایی، گفتوگو و مقابله با نهادهای منفعل جهانی تأکید کرد.
از سوی دیگر حضور گسترده این کشورها در نشستی به دعوت ایران، پیام روشنی به نظم غربمحور بینالمللی ارسال کرد.
تأثیر رسانهای و راهبردی سخنرانی
سخنان قالیباف در رسانههای داخلی و بخشی از رسانههای منطقهای بازتابی گسترده یافت. استفاده از زبان انسانی، مستند و نمادین در کنار حملهور شدن به نهادهای بینالمللی بهخاطر انفعالشان در برابر جنایات اسرائیل، توانست چارچوب جدیدی از «دیپلماسی مقاومت» را در مجامع جهانی مستقر کند. اگرچه رسانههای غربی تلاش کردند تصویر رایان را جعلی جلوه دهند، اما استناد به گزارشهای رسمی، صحت سخنان قالیباف را تقویت کرد.
دیپلماسی پارلمانی ایران در نظم جهانی در حال گذار
دیپلماسی پارلمانی بهعنوان مکمل دیپلماسی رسمی، در دهه اخیر جایگاه فزایندهای در معادلات بینالمللی یافته است. جمهوری اسلامی ایران نیز بهویژه پس از تشدید تحریمها و شکلگیری اجماع غربی علیه برنامههای راهبردیاش، بهصورت فعالانهتر وارد این عرصه شده است. سخنرانی محمدباقر قالیباف در نشست ژنو، مصداقی روشن از این راهبرد است که در دل یک نظم جهانی در حال گذار، تلاش دارد از ابزار دیپلماسی پارلمانی برای شکستن انحصار روایت و برساختن اجماع جدید استفاده کند.
نظم بینالمللی مبتنی بر یکجانبهگرایی، بهویژه با محوریت ایالات متحده و متحدان غربیاش، در سالهای اخیر با چالشهای متعددی مواجه شده است؛ از جمله جنگ اوکراین، رقابت ژئواکونومیک چین و آمریکا، بحران غزه و تنزل اعتبار نهادهای بینالمللی. در این چارچوب، کشورهایی چون ایران که تاکنون از سهم ناعادلانه نظم موجود آسیب دیدهاند، تلاش دارند از ظرفیتهای فراملی (مانند مجالس ملی، سازمانهای مردمی و رسانههای جهانی) برای بازتعریف هنجارهای بینالمللی استفاده کنند.
حضور ایران بهعنوان میزبان و بازیگر فعال در اجلاس بینالمجالس ژنو و دعوت از کشورهایی چون روسیه، چین، عربستان سعودی و قطر، گویای آن است که تهران دریافته است مسیر تغییر نه از شورای امنیت، بلکه از اتحاد کشورهای منتقد نظم موجود میگذرد. اتحادهایی که هنوز الزاما ساختار رسمی ندارند، اما از نظر ارزشها، منافع و درک مشترک از تهدید، همراستایی فزایندهای دارند.
در این راستا، دیپلماسی پارلمانی ایران دیگر فقط بیان مواضع سنتی نیست، بلکه ابزاری برای تشکیل «جبهه بینالمللی مقاومت» است؛ جبههای که تلاش دارد مفهوم «امنیت»، «حقوق بشر» و «عدالت بینالمللی» را از انحصار نهادهای غربی خارج کرده و آن را به ابزار مقابله با قدرتهای اشغالگر تبدیل کند.
در این قالب، حضور قالیباف در ژنو را نمیتوان صرفا یک رویداد دیپلماتیک دانست. این یک صحنهآرایی راهبردی برای تأسیس روایت جدیدی است که در آن، ایران بهعنوان کشور قربانی تروریسم دولتی و مدافع حقوق ملل، در مرکز گفتمان مقاومت جهانی قرار میگیرد. این تلاش، اگرچه با مقاومت رسانههای جریان اصلی مواجه خواهد شد، اما در صورت تداوم و تقویت شبکههای همپیمان، میتواند ساختار معادله قدرت نرم در جهان را تغییر دهد.
قدرت تصویر در دیپلماسی عمومی و نبرد روایتها
یکی از مهمترین ویژگیهای منازعات قرن بیستویکم، برجسته شدن «روایت» بهمثابه سلاح اصلی جنگهای ترکیبی است. در این میان، «تصویر» بهعنوان فشردهترین و تأثیرگذارترین شکل روایت، نقش بیبدیلی ایفا میکند. اقدام قالیباف در نمایش تصویر کودک شهید غزهای در اجلاس ژنو، از این زاویه قابل تحلیل است: روایتی نمادین، احساسی و استراتژیک برای شکستن دیوار بیتفاوتی افکار عمومی جهانی.
قدرت تصویر در حوزه دیپلماسی عمومی زمانی بیشتر آشکار میشود که مرز میان حقیقت و ادراک عمومی، به واسطه رسانهها و نهادهای قدرت، دستکاری شود. در چنین فضایی، تصویر نه فقط سندی بصری، بلکه ابزار شکلدهی به قضاوت اخلاقی است. تصاویری از قربانیان کودک در غزه میتوانند قویتر از هزاران صفحه گزارش حقوق بشر، نظر جامعه جهانی را تحتتأثیر قرار دهند؛ همانگونه که تصویر کودک سوری، آیلان کردی، مسیر گفتوگوهای پناهجویی اروپا را تغییر داد.
در ژنو، قالیباف از همین منطق بهره برد. او با نمایش تصویر رایان، پیامی روشن به شرکتکنندگان داد: اسرائیل نه فقط یک تهدید نظامی، بلکه تجسم کامل «بربریت تصویری» در عصر مدرن است. اهمیت این اقدام در آن است که ایران توانست به جای ارائه دادههای آماری و واژههای تکراری، با یک تصویر، ذهن مخاطب را تسخیر کند.
از سوی دیگر، واکنش تند رئیس کنست به این تصویر و تلاش برای بیاعتبارسازی آن، دقیقا نشاندهنده آن است که دشمن نیز قدرت این تصویر را درک کرده و نسبت به آن احساس خطر واقعی دارد. اسرائیل میداند که مشروعیتش بیش از آنکه در تانک و پهپاد باشد، در کنترل روایت است و هر شکافی در این روایت، تهدیدی برای موجودیت رسانهای و اخلاقیاش است.
ایران، در این میدان تازه، باید به سرمایهگذاری گستردهتری در حوزه تولید تصویر، مستندسازی بحرانهای انسانی و آزادسازی ظرفیت خبرنگاران و عکاسان جنگی بیندیشد. همانگونه که برخی تحلیلگران اشاره کردند، اگر در زمان جنگ غزه، عکاسان و خبرنگاران ایرانی امکان حضور میدانی بیشتری میداشتند، امروز ایران میتوانست با استناد به تصاویر بکر، نمایشگاههایی جهانی برپا و افکار عمومی را بیشتر همسو سازد.
در نهایت، تصویر رایان تنها یک سند نبود؛ بلکه خود آغاز یک «پویش تصویری مقاومت» است؛ حرکتی که اگر به درستی پیگرفته شود، میتواند معادله مشروعیت را در سطح جهانی تغییر دهد.
جدال بر سر حقیقت
واکنش امیر اوهانا، رئیس کنست رژیم صهیونیستی به تصویر کودک شهید در سخنرانی قالیباف، بخش دیگری از منازعه روایتها در ژنو بود. اوهانا در اظهاراتی صریح، تصویر را «جعلی» خواند و مدعی شد که کودک به دلیل بیماری دچار آن وضعیت شده و نه گرسنگی. این واکنش، هرچند تلاشی برای مهار ضربه رسانهای ایران بود، اما عملا به گسترش بیشتر آن در رسانهها کمک کرد و یک خط تقابل آشکار رسانهای میان تهران و تلآویو را فعال ساخت.
پاسخ فوری قالیباف در شبکه اجتماعی ایکس، با استناد به گزارشهای رسمی نهادهایی مانند کمیساریای عالی حقوق بشر، یونیسف و گزارشگر ویژه سازمان ملل، ضربه متقابل و هوشمندانهای بود. او نهتنها از موضع دفاعی وارد نشد، بلکه کنست را «مایه ننگ بشریت» خواند و صراحتا اسرائیل را مسئول قحطی سازمانیافته در غزه معرفی کرد.
این جدال، بیش از آنکه در قالب یک نزاع شخصی میان دو رئیس پارلمان قابل تحلیل باشد، باید در چارچوب «جنگ روایتها» میان ایران و رژیم صهیونیستی ارزیابی شود.
از نگاه راهبردی، این مواجهه نشان میدهد که ابزارهای رسانهای امروز در قلب دیپلماسی جای گرفتهاند و گاه یک توئیت، از دهها سخنرانی رسمی مؤثرتر است.
همچنین ترک جلسه توسط نمایندگان ایران، یمن، کره شمالی و فلسطین در اعتراض به سخنان رئیس کنست، نشاندهنده هماهنگی فزاینده کشورهای منتقد اسرائیل در مدیریت صحنههای دیپلماتیک است. این اقدام، علاوهبر بُعد نمادین، نشانهای از توان ایران در بسیج دیپلماتیک در مجامع بینالمللی محسوب میشود.
از سوی دیگر، حساب رسمی اسرائیل در شبکههای اجتماعی فارسیزبان، با انتشار عباراتی پرت، وارد فاز تخریب شخصیتی شد. این خط تبلیغاتی که از سوی برخی رسانههای فارسیزبان معاند نیز پی گرفته شد، تلاشی برای انحراف افکار عمومی از اصل جنایت در غزه به حواشی رسانهای است.
بااینحال، آنچه در پایان برجسته شد، پیروزی گفتمانی قالیباف بود. حضور رسمی، استناد به اسناد سازمان ملل، زبان تصویری مؤثر و پاسخ صریح در فضای رسانهای، نشان داد که جمهوری اسلامی ایران، برخلاف گذشته، صرفا به سخنرانیهای سنتی اکتفا نمیکند و در جنگ روایتها، راهبردی، پویا و تهاجمی عمل میکند.
در واقع، جدال ژنو، تنها آغاز یک نبرد دیپلماتیک جدید است که در آن تصویر، توئیت، سند و حتی زبان بدن، به اندازه موشک و بیانیه اهمیت دارد.