اروپاییها قدر خورشیدشان را میدانند
ناچاری برای کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی چندین سال است که جهان را به سمت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر بهویژه انرژی خورشیدی سوق داده است. میتوان گفت از آغاز قرن حاضر، دنیا به سمت استفاده انرژیهای پاک و تجدیدپذیر حرکت کرد؛ انرژیهایی که جایگزین خوبی برای سوختهای فسیلی و حتی هستهای بودند. بین انرژیهای پاک، انرژی خورشیدی به دلیل در دسترس بودن در اقلیمهای متفاوت با اقبال بیشتری همراه بود.
چین، رهبر بلامنازع انرژی خورشیدی در جهان است که از همان آغاز قرن 21 در مسیر انرژی خورشیدی پیشتازی کرد؛ کشوری که حالا بزرگترین تولیدکننده تجهیزات این فناوری شناخته میشود و بخش عظیمی از بازار ماژولهای خورشیدی را در اختیار دارد. امروزه کشورهایی با اقلیمهای آفتابی یا حتی نهچندان آفتابی، با سیاستگذاری و سرمایهگذاری موفق شدهاند بخش قابلتوجهی از نیاز و بازار مصرف برق خود را از طریق تابش خورشید تأمین کنند. بعد از چین ایالات متحده، هند، ژاپن و آلمان، پیشگامان تولید و استفاده از انرژی خورشیدی هستند و هر کدام بخش قابلتوجهی از تقاضای بازار خود را از دوش سوختهای فسیلی برداشته و بر عهده نیروگاههای خورشیدی گذاشتهاند.
برای مثال آلمان با وجود آبوهوای نیمهآفتابی، تنها با حدود هفتاد روز آفتابی در سال توانسته با استفاده از سیاستهای حمایتی و تعرفههای خرید تضمینی، به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کند و 22 درصد از نیاز کشورش را از این طریق محقق سازد. کشور همسایه، ترکیه نیز موفق شده حدود 18 درصد برق مورد نیاز خود را از طریق انرژیهای تجدیدپذیر عرضه کند و با رشد ۷۶ درصدی در حوزه انرژی خورشیدی ظرفیت خود را به 19 هزار مگاوات برساند.
کشورهایی مانند هلند، یونان، اسپانیا و آلمان با رکوردهای جدید، نشان دادند که حتی با اقلیمهای نهچندان آفتابی نیز میتوان به موفقیت رسید. کشورهای اروپایی که وابستگی شدید به استفاده از زغالسنگ داشتند، سهم این سوخت آلاینده را به پایینترین سطح تاریخی خود یعنی حدود 6 درصد رساندهاند. در این کشورها در برخی ساعات روز، تولید برق تجدیدپذیر آنقدر زیاد میشود که قیمت برق در بورس انرژی به صفر یا حتی منفی میرسد؛ پدیدهای که به «برق رایگان» معروف شده و بیش از یک میلیون مشترک اروپایی از آن بهرهمند شدهاند. این پدیده برای نخستینبار در آلمان در سال ۲۰۰۸ پس از توسعه سریع انرژیهای تجدیدپذیر در این کشور رخ داد. اخیرا تعداد ساعات منفی شدن قیمت برق چندین برابر شده که این موضوع نشاندهنده پیشرفت چشمگیر در تولید و استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در اروپا است.
روزهای آفتابی تلفشده
کشورمان ایران با بیش از ۳۰۰ روز آفتابی در سال، یکی از غنیترین منابع خورشیدی جهان را در اختیار دارد، اما از این ظرفیت بسیار، تنها کمتر از ۸۷۰ مگاوات برق تولید میشود؛ رقمی که در مقایسه با ترکیه با تولید 19 هزار مگاوات، عربستان با تولید 6 هزار مگاوات و حتی پاکستان با حدود 4 هزار مگاوات برق خورشیدی، ناچیز به نظر میرسد.
سهم کشورمان از کل ظرفیت نصبشده خورشیدی جهان تنها ۰٫۰۳ درصد است. نبود سیاستهای تشویقی پایدار، کمبود سرمایهگذاری در زیرساختها، فقدان فرهنگسازی، تحریمهای بینالمللی و محدودیتهای مالی و موانع ساختاری دسترسی ایران به این فناوری را به شدت محدود کرده است.
از طرفی تولید داخلی تجهیزات برق خورشیدی راه به جایی نبرده و از طرف دیگر واردات این تجهیزات پیشرفته، از جمله پنلهای مونوکریستالین، اینورترها و باتریها هزینه و دشواریهای بسیاری دارد.
«عباس محرابی» کارشناس و فعال حوزه اقتصاد و انرژی در گفتوگو با «صبح نو» میگوید: «تقریبا از سال ۲۰۰۷ تولید پنلهای خورشیدی به تولید انبوه رسید. چین به این حوزه ورود کرد و بعد از تولید انبوه، تولید برق از روش انرژی خورشیدی بسیار مقرون به صرفه شد. طولی نکشید که اروپاییها هم به سمت بازار برق خورشیدی کشیده شدند. امروزه حدود ۲۵ درصد از برق جهان از طریق انرژی خورشیدی تأمین میشود. ایران هم باید به تبعیت از جهان به این سمت حرکت میکرد؛ اما متأسفانه این پیشروی بسیار کم و ناچیز بوده است. بهویژه آن که در ایران بیش از ۳۰۰ روز آفتابی داریم؛ این یعنی پتانسیل آن وجود دارد که کل برق کشور از طریق انرژی تجدیدپذیر شود. بااینحال امروزه کمتر از دو درصد برق کشور توسط انرژی خورشیدی تأمین میشود. حدود ۱۲ درصد برق از روش برقآبی و بیش از هشتاد درصد برق ما از طریق سوخت فسیلی تولید میشود. به واسطه کاهش آب، بخش برقآبی به مشکل خورده و به دلیل محدودیت منابع سوخت فسیلی، تولید برق از این طریق هم کاهش یافته است.»
به گفته محرابی، بخش اعظم تجهیزات خورشیدی در ایران وارداتی است. او توضیح میدهد: «ماده اصلی پنلهای خورشیدی، سیلیکون است و باید فرآورش شود تا به سلول خورشیدی تبدیل شود. فناوری تولید این سلول را در ایران نداریم. چند شرکت تلاش کردند پنلهای خورشیدی را در کشور تولید کنند، اما نتوانستند موفقیت آنچنانی کسب کنند. برای مونتاژ سلولهای خورشیدی چند شرکت فعالیت داشتهاند، اما واقعیت آن است که نتوانستند موفق باشند و کارشان به تعطیلی کشید و پروژههایشان متوقف شد.»
او تأکید میکند: «تکنولوژی در زمینه تجهیزات انرژی خورشیدی به سرعت تکنولوژی پیشرفت میکند و به روز میشود تا راندمان و بازدهی بیشتری داشته باشد؛ در چنین شرایطی با توجه به هزینههای سنگین سرمایهگذاری در این حوزه، باید حمایت جدیتری صورت بگیرد تا سازنده با خیال راحتتری ورود کند. دولت میتواند قراردادهایی با سازندگان تنظیم کند و ضمانت خرید تولیداتشان را بدهد. فروش تضمینی به دولت میتواند بخش خصوصی را تشویق کند که در این مسیر حاضر شود. این مشوق حتی میتواند سرمایهگذاری پروژههای خُرد را نیز افزایش دهد.»
بخش خصوصی، چشمانتظار حمایت دولت و بانکها
این فعال حوزه اقتصادی حدود هشت سال پیش کوشید تا نیروگاه خورشیدی احداث کند، اما به دلیل عدم حمایت دولتی نتوانست کاری از پیش ببرد. محرابی درباره این تجربه میگوید: «به عنوان بخش خصوصی، با گروهی از سرمایهگذاران تلاش زیادی کردیم تا شاید با کمک دولت دوازدهم و دریافت تسهیلات، نیروگاه خورشیدی در سمنان احداث کنیم، ولی حمایتهای دولت یا صرفا روی کاغذ و بین خطوط اسناد بالادستی بود یا آ قدر ناچیز و کم بود که بود و نبودش برای ما تفاوتی نداشت.»
او یادآور میشود: «سالها به منابع فسیلی تکیه داشتهایم و تلاشی برای متنوعسازی تولید انرژی نکردهایم؛ همین رویکرد اشتباه شرایط را به اوضاع امروز رسانده است. باید از سالها قبل برنامهریزی میکردیم و به سمت نیروگاههای خورشیدی و انرژیهای تجدیدپذیر پیش میرفتیم، اما لازمه حرکت به این سمت، در هر بازه زمانی، مشوقهای دولتی است. صندوقهای سرمایهگذاری باید برای حمایت از این موضوع ایجاد میشد. اما در این سالها صرفا حرف از حمایت بوده و در عمل، اتفاق خاصی نیفتاده است. واقعیت این است که هر آنچه از طرف بخش خصوصی در زمینه انرژی خورشیدی اتفاق افتاده، سرمایهگذاری مستقیم خودش بوده و تسهیلات دولتی در این پروژهها نقشی نداشته است. محرابی با بیان اینکه بازگشت سرمایه برای ورود بخش خصوصی نکته حائز اهمیتی است درباره افق بازگشت پول در حوزه احداث نیروگاه خورشیدی میگوید: «بازگشت پول یک نیروگاه پنج مگاواتی برای بخش خصوصی شاید حدود پنج سال باشد. احداث چنین نیروگاهی حدودا ۳۰۰ میلیارد تومان هزینه دارد و جامعه آماری بسیار کمی به چنین سرمایه و منابعی دسترسی دارند که بتوانند به آن ورود کنند. بنابراین دولت باید به روشهایی تولیدات خرد را در کشور رونق بدهد. برای مثال در بخش کشاورزی میتواند نیاز این حوزه را از تولید برق خورشیدی توسط خودش تأمین کند یا اینکه تسهیلات بانکی بلندمدتی را در اختیار سرمایهگذاران بگذارد، اما واقعیت این است که تسهیلات بانکی مشارکت بسیار محدود است و بانکها راغب نیستند پولشان را به صورت بلندمدت در پروژههای دیربازده درگیر کنند. بانکها بیشتر وامهای 6 ماهه و یک ساله به سرمایهگذاران میدهند. بنابراین در شرایط فعلی بخش خصوصی نمیتواند فعالیت چندانی داشته باشد و دولت باید به هر طریقی که میتواند منابع تشویقی را تقویت کند.»
به خورشید بال و پر بدهید
وی با اشاره به اینکه عملکرد دولت نیز در این زمینه قابل قبول و چشمگیر نیست، توضیح میدهد: «محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور اخیرا گفته است که تا ۱۴۰۵، پنج هزار مگاوات تولید برق از انرژی خورشیدی خواهیم داشت، اما این، رقم کوچکی است. باید بیش از اینها تولید برق را تقویت کنیم. طبق اخبار، بیست هزار مگاوات کسری برق داریم و قطعیهای برق این روزها هم به دلیل کسریهایی است که از سالها قبل انباشته شده است، اما علاوه بر این کسری بیست هزار مگاواتی، تقاضای مصرف نیز سالیانه حدود پنج تا 10 درصد بیشتر خواهد شد. یعنی در شرایطی که کسری برق نداشته باشیم باید سالیانه پنج هزار مگاوات به تولید اضافه کنیم. بنابراین این رقم نهایتا نیازی است که تا سال آینده به سرانه مصرف اضافه خواهد شد و به رفع کسری کمکی نخواهد کرد. دولت باید هدفگذاریهای بیش از این داشته باشد، بودجه بیشتری در این حوزه صرف کند و به این صنعت بال و پر بدهد.»
کلید برق در آسمان است
روشن است که دولتهای مختلف دیر یا زود باید به استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر روی بیاورند. انرژی خورشیدی امروز نه فقط یک گزینه، بلکه ضرورتی جهانی برای مقابله با بحران اقلیمی، کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و دستیابی به امنیت انرژی است. پیمودن این مسیر بدون همکاری با کشورهای مستقل مانند چین و روسیه دشوار خواهد بود. به نظر میرسد دولت چهاردهم به جای تذکر و هشدار مداوم درباره کسری و ناترازی انرژی باید به فکر مکانیسمهای مالی خلاقانه باشد و با طراحی سیاستهای حمایتی و برنامههای تشویقی، بخش نیمه خصوصی و خصوصی را به سوی این صنعت بکشاند.
کشورهای پیشرفته با سیاستهای هوشمندانه، سرمایهگذاریهای هدفمند و نوآوریهای فناورانه، مسیر تحول را با سرعت طی میکنند. جهان امروز به فکر ادغام فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی و اینترنت اشیا در مدیریت انرژی خورشیدی است تا از این طریق به بهینهسازی تولید، ذخیرهسازی و توزیع کمک کند. در این میان، ایران با پتانسیل اقلیمی فوقالعاده، همچنان از این موج جهانی عقب مانده و دولت نیز تلاش چشمگیری برای جبران خسران گذشته انجام نمیدهد. واقعیت آن است که کشورمان هنوز نتوانسته در این مسیر گامهای نخست خود را قاطع و مستمر بردارد و این نشاندهنده غفلتی بزرگ از یک فرصت تاریخی است؛ غفلتی که باید به زودی با جسارت، دانش و اراده ملی اصلاح متوقف شود.
خورشیدی که این روزها با تابش شدید خود، مردم را مجبور به استفاده از دستگاههای خنککننده میکند، میتواند نهتنها برق مورد نیاز سرمایش را تأمین کند، بلکه منبعی برای روشنایی، چرخیدن چرخ صنایع بزرگ، کلید استقلال انرژی و توسعه پایدار کشور باشد. سهشنبه این هفته قرار است وزیر نیرو خود را برای پاسخ به سوال نمایندگان به صحن مجلس برساند. عباس علیآبادی باید گزارش خود را در خصوص عملکرد وزارتخانه در مدیریت ناترازی انرژی و اجرای تعهدات و برنامههای وزارت نیرو ارائه کند. مهمترین سوال نمایندگان مجلس از علیآبادی شاید باید این باشد: «چرا برق خورشیدی طلوع نمیکند؟»