در این روزها که اروپا بار دیگر «مکانیزم ماشه» را فعال کرده و تلاش میکند فشارهای سیاسی و تحریمی علیه ایران را تشدید کند. حضور ایران در اجلاس شانگهای و رژه بزرگ چینیها یک پیام جدی به جهان مخابره میکند. مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران در حالی در اجلاس سازمان همکاری شانگهای و رژه بزرگ «پیروزی در جنگ جهانی دوم» شرکت کرد که ایران به تازگی از جنگی تحمیلی بیرون آمده، اما هنوز تحت فشار تهدید بلوک غرب با ابزار تحریم و جنگ است. این همزمانی سفر پزشکیان به چین تقابل دو نگاه است. از یکسو، بلوک غرب با فشارهای چندلایه علیه ایران وارد صحنه شده، اما از سوی دیگر، کشورهای عضو اتحادیه شانگهای با نمایش همبستگی ایران را به سمت خود میکشند.
جهان دیگری ممکن است
نشست شانگهای در تیانجین و رژه بزرگ پکن دو روی یک سکهاند. اجلاس، بُعد سیاسی و اقتصادی دارد و رژه بُعد نظامی. حضور رهبران چین، روسیه، هند و ایران در کنار یکدیگر، درحالیکه رهبران غربی غایباند، نشان میدهد که جهان دیگر صرفا با محوریت آمریکا و متحدانش تعریف نمیشود.
چین تلاش دارد با هوشمندی و آرامش ذاتی خودش، سازمان شانگهای را به ستون فقرات نظم جدید بدل کند؛ نظمی که در آن انرژی، ترانزیت و امنیت در چارچوبی فراغربی تعریف
شود.
فرصتهای ایران در لحظه فشار غرب
ایران در این شرایط میتواند با حضور در سطح بالا در شانگهای و رژه پکن، نشان دهد که تهران منزوی نیست. این پیام میتواند بهعنوان اهرمی در مذاکرات احتمالی با اروپا و آمریکا هم عمل کند. البته قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین که سالهاست بیشتر در سطح شعار باقی مانده، میتواند بار دیگر در مرکز گفتوگوها قرار گیرد. ایران نیاز دارد این قرارداد را به پروژههای مشخصی همچون توسعه زیرساختهای انرژی، سرمایهگذاری در پتروشیمی و همکاریهای فناورانه بدل کند. همچنین ایران با موقعیت جغرافیایی ممتاز خود میتواند به حلقه مهمی در «کریدور شمال - جنوب» و طرح «کمربند- راه» چین تبدیل شود.
ایجاد تعادل بین شرق و غرب
در شرایطی که اروپا به دنبال بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل است، چین و روسیه میتوانند وزنه تعادل ایران در شورای امنیت باشند. حضور فعال تهران در شانگهای این امکان را افزایش میدهد که حمایت سیاسی - حقوقی جدیتری در برابر فشار غرب به دست آورد. سازمان شانگهای فقط اقتصادی نیست؛ بُعد امنیتی آن بهویژه در حوزه مبارزه با تروریسم و همکاری نظامی، فرصتی است برای ایران تا از حاشیه به متن بیاید و خود را بهعنوان یک شریک باثبات معرفی کند.
ایران تنها نیست
با وجود این فرصتها، نباید واقعیتها را نادیده گرفت. چین و روسیه هرچند در برابر غرب رقیباند، اما در نهایت هر کشوری منافع ملی خود را در اولویت قرار میدهد. به تبع آن چین و روسیه حاضرند تا جایی از ایران حمایت کنند که هزینهای اضافی برای منافع ملی خود نداشته باشد. اگر ایران برنامهای روشن و عملی برای همکاریهای اقتصادی و امنیتی ارائه و تلاش کند هر چه بیشتر به شرق نزدیک شود، احتمالاً میتواند به غرب نشان دهد تنها نیست.
عملیاتی کردن توافقات
ایران باید تلاش کند توافقات قبلی را عملیاتی کند، باید با بستهای از پروژههای مشخص به چین برود؛ از خط آهن رشت - آستارا تا سرمایهگذاری در انرژیهای نو. البته تمرکز صرف بر چین و روسیه کافی نیست. ایران باید روابط خود را با هند، پاکستان، آسیای مرکزی و... در چارچوب شانگهای تقویت کند. راهاندازی سیستمهای پرداخت منطقهای و تسویه با ارزهای محلی میتواند اثر تحریمهای دلاری را کاهش دهد.
جایگاه ایران در جهان چندقطبی آینده
درحالیکه بلوک غرب خصوصا اروپا میخواهد با فعالسازی مکانیزم ماشه فشار بر ایران را بیشتر کند، سفر پزشکیان به چین فرصتی برای ایران برای ارسال پیامی جدی به کل جهان خصوصا غربیها است. پیام این است که ایران تنها نیست و میتواند به بخشی از بلوک شرق اتکا کند. اما این فرصت تنها زمانی به دستاورد واقعی بدل میشود که تهران با نگاه عمیق و جدی و به صورت عملیاتی قراردادهای اقتصادی، امنیتی را با روسیه و چین اجرایی و چندجانبهگرایی واقعی را اجرا کند. بر این اساس حضور ایران در شانگهای و رژه پکن نهتنها یک حرکت نمادین، بلکه گامی مؤثر در جهت تثبیت جایگاه تهران در نظم چندقطبی قرن بیستویکم خواهد بود.