روز سهشنبه ۱۸ شهريور ۱۴۰۴ (معادل ۹ سپتامبر ۲۰۲۵) جنگندههاي رژيم صهيونيستي با هماهنگي آمريکا، به دوحه پايگاه هميشه ديدهبان حماس در قطر حمله کردند. جنگندههاي اسرائيلي در تجاوز به آسمان قطر، محل برگزاري نشست «هيأت بلندپايه حماس» در منطقه کتارا در دوحه را بمباران کردند؛ هرچند اکثر رهبران حماس زنده ماندند. ۱۵ جنگنده صهيونيستي با ۱۲ موشک شهر دوحه را هدف گرفتند و دستکم ۱۰ نفر شهيد شدند؛ هدف ادعايي اين حمله «ترور رهبران دفتر سياسي حماس» و مشخصا نشست بررسي طرح آتشبس غزه بود. اين عملیات موسوم به «يوم الحساب» با اعتراضات گسترده بينالمللي همراه بود؛ در همان روز، قطر ضمن محکوميت شديد اين حمله اعلام کرد که نقش ميانجیگري خود براي آزادسازي اسرای غزه را تعليق ميکند. سخنگويان رسمي ايران از اين اقدام اسرائيل بهعنوان «تجاوز رسمي» و نقض آشکار حاکميت ملي نام برده و تأکيد کردند که کشورها بايد با اين ماجراجويي عليه حقوق بينالملل مقابله کنند.
تأثير بر عادیسازی روابط و معاهده ابراهيم
حمله اسرائيل به قطر بهگونهاي ضربهاي جدي به روند عادیسازي روابط با تلآويو از طريق «پيمان ابراهيم» تلقي ميشود. اين حادثه «درس عبرتي» برای کشورهايي است که امنيتشان را در چارچوب پيمان ابراهيم جستوجو کردهاند.
اين تجاوز نشان داد اسرائيل شريکي قابل اعتماد براي عربهاي خليجفارس نيست و به جاي صلح، ناامني و بياعتمادي به ارمغان ميآورد. اين حادثه به روشني مهر باطلي بر ادعاهاي امنيتي کشورهاي عضو شوراى همکارى خليجفارس زد و اينکه کشورهاي امضاکننده ابراهيم با اتکاي به اسرائيل در واقع آينده خود را به خطر انداختهاند.
واکنش کشورهاي عربي و اسلامي
اين رويداد با واکنش شديد مقامات و افکار عمومي جهان اسلام همراه بود. حامدبنعبدالرحمن، نخستوزير قطر، تجاوز اسرائيل را «ترور دولتي» دانست و اعلام کرد دوحه با شرکاي منطقهاي درباره پاسخ هماهنگ مذاکره ميکند؛ او هشدار داد «پاسخي از سوي منطقه در راه است.»
همچنين شيخ احمد الخليلي، مفتی کل عمان، از همه «نيروهاي آزاد جهان» خواست تا براي توقف اين تجاوزات با قوت وارد عمل شوند.
شهباز شريف، نخستوزير پاکستان، پس از ديدار با امير قطر گفت که حمله اسرائيل به دوحه «تجاوز آشكار» است و بر ضرورت اتحاد کشورهاي اسلامي عليه اقدامات تلآويو تأکيد کرد.
در سطح منطقهاي نيز گزارش شد که کشورهاي عربي خليج فارس در نشست اضطراري سران عرب در دوحه براي پاسخ هماهنگ عليه اسرائيل برنامهريزي ميکنند، حتي منابع سعودي گفتهاند در اين نشست موضوع اعمال تحريم عليه اسرائيل و تجديدنظر در روابط با آن مطرح خواهد شد. سازمانها و مجامع اسلامي از جمله مجمع جهاني بيداري اسلامي و يا ائتلافهاي مردمي نيز همصدا اين حمله را محکوم کردند.
بازتاب در افکار عمومي و مطالبات مردمي
در ميان مردم و نهادهاي مدني مسلمان نيز اين حمله با خشم و اعتراض شديد روبهرو شد. جمعيتها و گروههاي مردمي در کشوري چون يمن در اعلاميهها و تظاهرات خود ضمن بيان همبستگي با مردم قطر و فلسطين، بر مقابله با تجاوز اسرائيل تأکيد کردند. مثلا در تظاهرات صنعا، يمنيها با صدور بيانيهاي اعلام کردند که اين حمله تجاوز به همه امت اسلام است و تأکيد کردند «يمن هرگز فلسطين را رها نخواهد کرد.»
نهادهاي مدني و رسانههاي جهان اسلام، از مصر تا اندونزي، اين عمل را به شدت محکوم کردند؛ همچنين ارزاني نام رئيس دفتر حماس در حمله به دوحه واکنشهاي گستردهاي در شبکههاي اجتماعي برانگيخت. بهطور کلي، تحليل رسانههاي ايراني اين است که صداهاي مردمي منطقه اين حمله را بهمثابه خط قرمزي براي امنيت عربها تلقي کرده و خواهان پاسخي عملي به آن هستند.
بسیاری از رسانهها و تحلیلگران منطقهای حمله هوایی اسرائیل به دوحه را نه صرفا اقدامی نظامی، بلکه تجاوزی آشکار به حاکمیت ملی قطر ارزیابی کردهاند. این حادثه نمونه روشنی از بیاعتنایی تلآویو و واشنگتن به قوانین بینالمللی و اصول همزیستی مسالمتآمیز میان کشورها توصیف شده است.
تجاوزی که بهعنوان «درس عبرت» برای دولتهای منطقه معرفی شد.
این تجاوز همچنین بهعنوان «درس عبرت» برای کشورهایی معرفی شده که امنیت خود را در چارچوب پیمانهای امنیتی با آمریکا و اسرائیل جستوجو میکردند. تجربه قطر نشان داد که چنین توافقهایی نهتنها مانع اقدامات تهاجمی اسرائیل نمیشود، بلکه حتی میتواند کشور میزبان این پیمانها را در معرض تهدیدات مستقیم قرار دهد.
حمله اخیر، پایههای معاهده ابراهیم و روند عادیسازی روابط با اسرائیل را سست کرده است. کشورهای عربی که به امید کسب امنیت به این پیمان پیوستند، امروز با واقعیت جدیدی روبهرو هستند: اسرائیل شریک قابلاعتمادی نیست و پیوند با آن میتواند به ناامنی پایدار در منطقه منجر شود.