به گزارش پلیس انگلستان، ۲۶ افسر زخمی شدهاند که در میان آنها چهار نفر بهطور جدی از ناحیه دندان، بینی و ستون فقرات آسیب دیده یا دچار ضربه مغزی شدهاند. در جریان این اعتراضات خشونتبار، بیش از هزار افسر پلیس، با کلاههای ایمنی و سپرهای ضدشورش، برای کنترل اوضاع در محل تجمع مستقر شدند.
این تجمع اعتراضی توسط «استفن یاکسلی لنون» (معروف به رابینسون) بنیانگذار لیگ دفاع انگلیسی (گروه ملیگرا و ضداسلام) و یکی از چهرههای تأثیرگذار راست افراطی در انگلستان برنامهریزی و اجرا شده است. تجمع اعتراضی که با شعار حمایت از آزادی بیان آغاز شد، اما محور اصلی آن انتقاد از سیاستهای مهاجرتی بود.
ضمن اینکه، سیاستمداران راست افراطی کشورهای اروپایی از جمله سخنرانان این تجمع اعتراضی بودند که بر مخاطرات مهاجرت کنترلنشده تأکید کردند. در این میان، «اریک زمور» سیاستمدار فرانسوی راست افراطی، در سخنرانی خود تأکید کرد: «ما در معرض فرآیند یکسان جایگزینی بزرگ مردم اروپایی خود توسط مردمانی از جهان جنوب و فرهنگ مسلمان هستیم. شما و ما توسط مستعمرات سابق خود استعمار شدهایم.»
از طرف دیگر «ایلان ماسک» مدیرعامل تسلا و مالک پلتفرم ایکس نیز از طریق ویدئوکنفرانس به این تجمع پیوست و دولت چپگرای انگلستان را محکوم کرد. ماسک با توصیف زیباییهای فرهنگ انگلستان، هشدار داد که مهاجرت گسترده و کنترلنشده منجر به نابودی تدریجی و سپس سریع انگلستان شده است. در ادامه این تجمع «تامی رابینسون» خطاب به جمعیت حاضر در راهپیمایی گفت که مهاجران اکنون در دادگاهها از حقوق بیشتری در مقایسه با بومیان انگلستان برخوردار هستند. این سخنان در حالی ایراد شد که شرکتکنندگان پرچمهای «سینت جورج» (پرچم انگلیس با صلیب قرمز و سفید) و یونیون جک (پرچم انگلستان) را برافراشته بودند و شعارهایی مانند «کشورمان را به ما پس دهید» سر میدادند. همچنین پلاکاردهایی با مضامین «قایقها را متوقف کنید»، «آنها را به کشور خودشان بازگردانید» و «دیگر کافی است، کودکانمان را نجات دهید» در دست معترضان بود. این نمادها مبین رشد بالای ملیگرایی در تابستان امسال بوده و پرچمهای انگلستان در رویدادها و حتی تیرهای چراغ روستاها به فراوانی ظاهر شدند. عدهای این را نشانه غرور ملی میدانند، اما گروهی دیگر این را نمادی از گرایش به ناسیونالیسم افراطی میدانند. در مقابل این تجمع عظیم، راهپیمایی ضدفاشیستی با عنوان «راهپیمایی علیه فاشیسم» توسط سازمان «مقابله در برابر نژادپرستی» برگزار شد که حدود ۵ هزار نفر را گرد آورد.
این دو گروه توسط پلیس جدا نگه داشته شده بودند، اما تنشها به سرعت بالا گرفت. راهپیمایی مخالفان که در ابتدا صلحآمیز به نظر آمده و جمعیت از «بیگ بن» تا «رودخانه تیمز» و فراتر از ایستگاه واترلو (مسافتی حدود یک کیلومتر) را پوشش میداد، با پرتاب بطری و وسایل دیگر توسط گروهی از حامیان رابینسون به سمت پلیس و معترضان مقابل، به ناآرامی انجامید.
بر همین اساس، «مات تویست» دستیار رئیس پلیس لندن در سخنانی، اذعان داشت: «بسیاری برای احقاق حق قانونی خود دست به اعتراض زدند، اما عدهای این تظاهرات را به خشونت کشاندند. آنها با افسران درگیر شده، توهین کرده و کوشیدند تا موانع ایمنی را در هم بشکنند.» دستکم ۲۵ نفر به اتهاماتی مانند اختلال خشونتآمیز، حمله و آسیب جنایی دستگیر شدند و تحقیقات ادامه دارد. این اعتراضات در شرایطی به وقوع پیوست که بحث پذیرش یا اخراج مهاجران در انگلستان، موضوعی داغ به حساب میآید. انگلستان در ماههای اخیر با موج مهاجرانی روبهرو بوده که با قایقهایی مملو از سرنشین، از کانال انگلیسی عبور میکنند. اعتراضات ضدمهاجرتی تابستان امسال بهویژه پس از دستگیری یک مرد اتیوپیایی به اتهام تجاوز به یک دختر ۱۴ ساله در حومه لندن، شدت گرفت.
برخی از این اعتراضات نیز خارج از هتلهای پناهجویان به خشونت کشیده شد. رابینسون خود نیز سابقهدار بوده و سال گذشته به اتهام نقض حکم دادگاه عالی در تکرار اتهامات افترایی علیه یک پناهنده سوری زندانی شد و پیشتر نیز به دلیل حمله و کلاهبرداری وام مسکن محکوم شده بود. پیشتر، در اکتبر سال گذشته نیز برای برگزاری راهپیمایی مشابهی برنامهریزی شده بود، اما «تامی رابینسون» به دلیل گذراندن دوران حبس خود، قادر به شرکت در این راهپیمایی نبود.
رابینسون در سخنرانی خود ادعا کرد: «بریتانیا بالاخره بیدار شده و این جنبش دیگر هرگز از بین نخواهد رفت.» او مدعی شد دادگاهها حقوق مهاجران بدون مدرک را بالاتر از حقوق «مردم محلی» قرار دادهاند.
مت تویست، معاون کمیسر پلیس گفت مأموران با «سطح کاملا غیرقابل قبول خشونت» مواجه شدند. او افزود: «برخی برای اعتراض مسالمتآمیز آمده بودند، اما بسیاری دیگر فقط به قصد خشونت حضور یافتند؛ آنها مأموران را با مشت و لگد زدند و با بطری، مشعل و دیگر اشیا به سمتشان حمله کردند.»
در مقابل، حدود ۵ هزار نفر از اتحادیههای کارگری و گروههای ضد فاشیستی در مسیر جداگانهای راهپیمایی کردند. در این تجمع، دایان ابوت، نماینده پارلمان گفت: «یاران تامی رابینسون جزو ضدزنترین نیروهای جامعه هستند. آنها ادعا میکنند از زنان دفاع میکنند، اما مخالف دستمزد برابر و مقابله با تبعیضاند و آزار جنسی را شوخی میپندارند.» او افزود: «ما اینجا هستیم تا متحد بایستیم و با اطمینان بگوییم فاشیستها را شکست خواهیم داد.»
نقش اقتصاد و رسانههای اجتماعی در تجمع
حضور ایلان ماسک از طریق ویدئو و بازنشر گسترده پیامهای او در شبکههای اجتماعی، بعدی فراملی به تجمع لندن بخشید. این نمونه بارز تبدیل یک رویداد محلی به موجی بینالمللی است. این در حالی است که تحلیلها هم نشان میدهد که پلتفرمها نهتنها بستری برای سازماندهی فوری فراهم میکنند، بلکه با استفاده از الگوریتمها و ایجاد «اکوچمبر»، روایتهای خشمگین و سادهساز را تقویت میکنند. از سوی دیگر در عصر اقتصاد توجه، میلیاردرها و سلبریتیها قادرند با یک پیام کوتاه، میلیونها مخاطب را بسیج کنند. پیامهایی که محتوای عاطفی و قطبی دارند، به سرعت توسط رسانههای جریان اصلی بازتاب مییابند و مشروعیتی غیرمستقیم کسب میکنند. این فرآیند، حتی در صورت ضعف شواهد یا تکیه بر نظریههای توطئه، توان حرکتآفرینی را بالا میبرد.
شبکهسازی فراملی راست افراطی
جریانهای راست افراطی دیگر فقط محدود به یک کشور نیستند؛ آنها با هم ارتباط گرفتهاند و عملا یک شبکه بینالمللی تشکیل دادهاند.
بهعنوان مثال، در تجمع لندن از چهرههایی مثل «اریک زمور» از فرانسه دعوت شد. چنین اقدامی باعث میشود که پیامها و شعارهای راستگرایان فقط در یک کشور باقی نماند، بلکه به سرعت در چند کشور دیگر هم تکرار شود. یکی از مهمترین این پیامها، ایده «جایگزینی بزرگ» است؛ یعنی این باور که موج مهاجرت، جمعیت و فرهنگ مردم بومی اروپا را «جایگزین» خواهد کرد. این روایت که ابتدا بیشتر در فرانسه مطرح بود، حالا در ایتالیا، آلمان و بریتانیا هم شنیده میشود.
تحلیلگران میگویند احزاب و فعالان راست افراطی در کشورهای مختلف از هم یاد میگیرند، روشهای همدیگر را کپی میکنند و با رسانهها و شبکههای اجتماعی یکدیگر را تقویت میکنند. برای همین، وقتی یک روایت در کشوری مثل فرانسه برجسته میشود، خیلی زود همان شعارها یا روشها در کشورهای دیگر هم دیده میشود.
مقایسه لندن با موجهای راستگرای اروپا
کارشناسان معتقدند تجمع اخیر لندن در بسیاری از عناصر کلیدی با موجهای راستگرای اروپا مشابهت دارد، اما درعینحال تفاوتهایی مهم نیز میان دو فضا دیده میشود. به گزارش مؤسسات پژوهشی اروپایی، شباهتهای اصلی میان این جنبشها عبارتاند از تمرکز شدید بر مسأله مهاجرت و هویت فرهنگی؛ بازنمایی بومیان بهعنوان «قربانی» مهاجرت و خطر «جایگزینی جمعیتی»؛ بهرهگیری از شبکههای بینالمللی رسانهای و دعوت از سخنرانان خارجی برای تقویت پیامها. در مقابل، تفاوتهای مهم نیز به چشم میخورد. بر همین اساس در کشورهای اروپایی مانند ایتالیا و فرانسه، برخی احزاب راستگرا توانستهاند به قدرت دولتی راه یابند، درحالیکه در بریتانیا ساختار حزبی و سیاسی مانع از چنین نفوذ مستقیمی شده است. همچنین رهبری جریان افراطی در بریتانیا بیشتر خیابانی و رسانهای است؛ چهرهای مانند رابینسون فاقد ساختار حزبی رسمی است و بیشتر از طریق تجمعات و فضای مجازی اثرگذاری دارد. از طرفی هم پاسخ مدنی در لندن نسبتا قویتر بود؛ حضور سازمانیافته گروههای ضد فاشیسم و اتحادیههای کارگری در خیابان نشان داد که جامعه مدنی بریتانیا واکنشی سریعتر و هماهنگتر از برخی کشورهای اروپایی ارائه داده است.
پیامدهای عملی و چالشهای آینده
بااینحال اما تحلیلگران تأکید میکنند که این روند پیامدهایی جدی به همراه دارد، ابزارهای دیجیتال هزینه و زمان سازماندهی تجمعات را به شدت کاهش دادهاند. الگوریتمهای شبکههای اجتماعی با تقویت پیامهای احساسی و خشمگین، خطر تشدید خشونت را افزایش میدهند. درعینحال، تنظیمگری این فضا دشوار است؛ زیرا هرگونه محدودیت باید با ملاحظه آزادی بیان انجام شود و همین امر چالشهای قانونی و سیاسی پیچیدهای ایجاد میکند.
در نهایت باید گفت تجربه لندن نشان داد که ترکیب بحرانهای معیشتی، روایتهای هویتی و ابزارهای دیجیتال میتواند در کوتاهمدت افراطگرایی را به سطح خیابانی و رسانهای بیاورد. مقابله با این روند نیازمند تلفیقی از سیاستگذاری هوشمند در حوزه رسانه، تقویت جامعه مدنی و شفافیت در نهادهای سیاسی است.