طرح فروش اوکراین
طرح دونالد ترامپ برای پایان دادن به جنگ اوکراین، آنهم از طریق واگذاری بخشهایی از قلمرو این کشور به روسیه، وارد مرحلهای شده که نهتنها کییف بلکه پایتختهای اروپایی را نیز در وضعیت اضطراب و سردرگمی قرار داده است. ترامپ با اعلام اینکه «پنجشنبه آینده» زمان مناسبی برای پذیرش پیشنهادات آمریکا خواهد بود، بهصراحت رویکردی را پیش برده که از دید بسیاری در ناتو، به معنای نزدیک شدن غرب به شروط مسکو است. این طرح که از سوی ولادیمیر پوتین مورد حمایت قرار گرفته، بهنوعی نخستین پیشنهاد آمریکایی است که با مطالبات روسیه همخوانی دارد و همین موضوع باعث شده بسیاری آن را نشانهای از تغییر بزرگ در سیاست خارجی واشنگتن بدانند.
از نگاه ترامپ، جنگ اوکراین هزینهای بیهوده برای ایالات متحده است و اروپا باید مسئولیت بیشتری بپذیرد؛ رویکردی که تضاد عمیقی با سیاستهای دولت بایدن و دیدگاه سنتی ناتو درباره ضرورت حمایت کامل از اوکراین دارد. ماهیت معاملهمحور سیاست خارجی ترامپ، در این طرح نیز دیده میشود: پایان جنگ در برابر امتیاز گسترده به کرملین.
اوکراین بین اجبار و مقاومت
واکنش اوکراین به این طرح، ترکیبی از نگرانی، مخالفت و سردرگمی است. ولودیمیر زلنسکی در موضع رسمی، هرگونه واگذاری قلمرو را تهدیدی برای موجودیت کشور و خیانت به مردم دانسته است؛ اما در لایههای عمیقتر سیاست در کییف، این واقعیت وجود دارد که اوکراین بدون حمایت مالی و تسلیحاتی آمریکا، قادر به ادامه جنگ نیست. کاهش ذخایر مهمات، فرسایش شدید ارتش و فشار اقتصادی داخلی، اوکراین را در نقطهای قرار داده که مخالفت علنی با ترامپ آسان است اما مقاومت عملی در برابر فشارهای واشنگتن دشوار.
کییف بیم آن دارد که پیروزی ترامپ در انتخابات یا کاهش حمایت اروپا در ماههای پیش رو، این کشور را وادار به پذیرش طرحی کند که با اصول بنیادین حاکمیت ملی ناسازگار است. برخی تحلیلگران معتقدند اوکراین احتمالاً در سطح سیاسی مخالفت میکند اما در پشت پرده، مجبور به ورود به مذاکره بر پایه همان پیشنهاد خواهد شد؛ سناریویی که میتواند شکافهای داخلی را تشدید و جایگاه زلنسکی را متزلزل کند.
اروپا و شکاف در ناتو
پایتختهای اروپایی نیز با نگرانی عمیق تحولات را دنبال میکنند. نخستوزیر بریتانیا، کییر استارمر، تصریح کرده که هر توافقی باید حاکمیت اوکراین را حفظ کند؛ موضعی که عملاً نشان میدهد لندن با طرح ترامپ موافق نیست. اختلاف میان اروپا و آمریکا آشکار شده است: از یکسو، کشورهای بزرگی مانند آلمان و فرانسه که با بحران انرژی و فشار افکار عمومی دستوپنجه نرم میکنند، خواستار پایان سریع جنگ هستند؛ از سوی دیگر، بریتانیا، لهستان و کشورهای بالتیک نگرانند که عقبنشینی در برابر روسیه، الگوی خطرناکی ایجاد کند و امنیت شرق اروپا را تضعیف کند. در آستانه اجلاس گروه ۲۰، اروپا قصد دارد درباره «تقویت پیشنهادات صلح» بحث کند، اما روشن است که وحدت راهبردی ناتو بهطور جدی آسیب دیده است. نگرانی اصلی اروپا این است که پذیرش طرح ترامپ، عملاً ناتو را از موقعیت بازدارندگی خارج کرده و روسیه را تشویق به اقدامات جسورانهتر کند.
پیامدهای ژئوپلیتیک طرح ترامپ
پیامدهای احتمالی این طرح گسترده و عمیق است. برای اوکراین، پذیرش این پیشنهاد به معنای از دست دادن بخشهایی از خاک، تضعیف روحیه ملی، تشدید بحران سیاسی و کاهش اعتماد عمومی به دولت است. برای روسیه، چنین توافقی یک پیروزی روشن محسوب میشود که میتواند جایگاه داخلی پوتین را تقویت کرده و توان چانهزنی مسکو در صحنه بینالمللی را افزایش دهد.
کرملین سالهاست که بر این باور است غرب فاقد توان و اراده لازم برای مقابله طولانیمدت با روسیه است و طرح ترامپ، این نگاه را تقویت میکند. برای آمریکا، این طرح از یک سو هزینه جنگ را کاهش میدهد و با اولویتهای ترامپ هماهنگ است، اما از سوی دیگر به اعتبار جهانی واشنگتن لطمه میزند و این پیام را میرساند که ایالات متحده در تعهدات امنیتی خود پایدار نیست. در نتیجه کشورهای جهان، بهویژه متحدان سنتی آمریکا، ممکن است در بلندمدت بهدنبال گزینههای جایگزین باشند.
آغاز عصر جدید و تضعیف ناتو
در نهایت، صرفنظر از اینکه این طرح پذیرفته شود یا نه، یک واقعیت مهم آشکار شده: غرب به نقطه خستگی از جنگ اوکراین رسیده و اختلاف در ناتو به مرحلهای بیسابقه رسیده است. روسیه با وجود هزینههای سنگین جنگ، اکنون در موضع قدرت قرار دارد و غرب مجبور است گزینههایی نزدیک به خواستههای کرملین را بررسی کند. اگر طرح ترامپ به مرحله اجرا برسد، پیام آن برای جهان روشن خواهد بود: ناتو نتوانسته معادله جنگ را تعیین کند و سیاست داخلی آمریکا، نه توان نظامی غرب، سرنوشت میدان را رقم زده است.
این وضعیت میتواند نقطه آغاز یک عصر جدید ژئوپلیتیک باشد؛ عصری که در آن اعتماد به ناتو کاهش مییابد، اروپا بهدنبال استقلال دفاعی میرود، و روسیه با جسارت بیشتری بازی قدرت خود را گسترش میدهد.
جنگ اوکراین شاید با این طرح پایان یابد، اما پیامدهای آن آغازگر تغییراتی خواهد بود که سالها آینده اروپا و جهان را تحت تأثیر قرار خواهد داد.















