sobhe-no.ir
2232
سه شنبه، ۰۴ آذر ۱۴۰۴
4
رژیم صهیونیستی با ترور «هیثم علی طباطبائی» از فرماندهان برجسته حزب الله لبنان صفحه جدیدی از تنش در منطقه را گشوده است

شلیک به آتش‌بس

ادریسی در گفت‌وگو با «صبح نو»: ترور طباطبایی مرحله جدیدی در تقابل تل‌آویو و بیروت است

صبح نو

رژیم صهیونیستی با ترور «هیثم علی طباطبائی» از فرماندهان برجسته حزب الله لبنان صفحه جدیدی از تنش در منطقه را گشوده است

شلیک به آتش‌بس


حمله اخیر رژیم صهیونیستی به بیروت، بار دیگر نشان داد که فضای منطقه‌ای هرچقدر هم در ظاهر به سمت کاهش تنش حرکت کند، سیاست‌های تل‌آویو همچنان بر مبنای نقض آتش‌بس‌، اقدامات یک‌جانبه و اتکای مداوم بر عملیات‌های امنیتی و تروریستی باقی مانده است. این حمله در شرایطی انجام شد که آتش‌بس نوامبر گذشته میان طرف‌ها در ظاهر برقرار بود و بسیاری در لبنان امیدوار بودند که حجم تنش در مرزها و در محیط داخلی کشور کاهش یابد. بااین‌حال، عملیات اخیر نشان داد که رژیم صهیونیستی همچنان خود را مقید به هیچ سازوکار بازدارنده سیاسی یا امنیتی نمی‌بیند و آمادگی دارد در هر لحظه قواعد بازی را تغییر دهد. این حمله در نقطه‌ای صورت گرفت که از نظر امنیتی و جمعیتی یکی از حساس‌ترین مناطق بیروت محسوب می‌شود و به‌طور طبیعی تبعات گسترده‌تری نسبت به حملات محدود مرزی دارد. در ساعات ابتدایی پس از حادثه، منابع اسرائیلی مدعی شدند که هدف از این عملیات «ترور علی طباطبایی» از اعضای مهم شورای جهادی حزب‌الله بوده است؛ شخصیتی که طی سال‌های اخیر به‌ دلیل نقش تشکیلاتی و ارتباطی‌اش میان ساختار داخلی مقاومت و فرماندهان میدانی، جایگاهی قابل‌توجه کسب کرده بود. منابع نزدیک به حزب‌الله در ابتدا این ادعا را تأیید نکردند، اما ساعاتی بعد روشن شد که علی طباطبایی در اثر این حمله به شهادت رسیده و به همین دلیل ابعاد حادثه بسیار فراتر از یک اقدام نظامی محدود تلقی می‌شود.
چرا شهید علی طباطبایی، هدف تروریست‌ها بود؟ 
علی طباطبایی از نسل فرماندهان جوان‌تر و تکنوکرات‌تر مقاومت به‌شمار می‌رفت؛ چهره‌ای که هم با ساختارهای میدانی حزب‌الله آشنا بود و هم در لایه‌های سیاسی و تشکیلاتی نقش مهمی ایفا می‌کرد. برخلاف برخی فرماندهان میدانی که بیشتر در حوزه عملیات حضور دارند، طباطبایی از اعضایی بود که در سال‌های اخیر وظیفه هماهنگی میان بخش نظامی و بخش سیاسی - اجتماعی حزب‌الله را برعهده داشت و از این منظر هدف قرار دادن او نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی در تلاش است ضرباتی را متوجه افرادی کند که نقش پیونددهنده در ساختار مقاومت دارند. 
اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می‌شود که توجه کنیم طی دو سال گذشته، رژیم صهیونیستی بارها شخصیت‌هایی را هدف قرار داده است که بیشتر در رده‌های مدیریتی، فرماندهی و طراحی فعالیت می‌کردند و نه در خط مقدم نبرد. به نظر می‌رسد این روند بخشی از راهبرد جدید تل‌آویو برای ایجاد اختلال در شبکه فرماندهی مقاومت است؛ هرچند تجربه سال‌های گذشته نشان داده که حزب‌الله با ساختار چندلایه و جایگزین‌پذیر خود توانسته بر چنین ضربه‌هایی غلبه کند.
در همین چارچوب، ترور شهید طباطبایی را نمی‌توان یک حادثه منفرد دانست. این اقدام را باید در ادامه همان سیاستی تفسیر کرد که طی دهه‌های اخیر از سوی تل‌آویو دنبال شده است؛ سیاستی که بر اساس آن، رژیم صهیونیستی تلاش می‌کند با بهره‌گیری از فرصت‌های مقطعی، ضرباتی نمادین و درعین‌حال هدفمند وارد کند و از طریق ایجاد فشار روانی، محاسبات طرف مقابل را تغییر دهد. اما تجربه نشان داده که این روش نه‌تنها نتوانسته حزب‌الله را در مسیر ضعف قرار دهد، بلکه موجب انطباق ساختار داخلی مقاومت با شرایط جدید و تقویت مکانیزم‌های امنیتی آن شده است.

پیامدهای این جنایت چه مواردی هستند؟ 
پیامدهای این عملیات تنها به سطح نظامی محدود نمی‌شود، بلکه بار سیاسی و روانی آن نیز برای لبنان و منطقه قابل‌توجه است. نخستین پیام این است که رژیم صهیونیستی دوباره و آشکارا آتش‌بس اعلامی را نقض کرده و نشان داده است که هیچ‌گاه خود را متعهد به مفاد توافقات نمی‌داند. این الگو از سال ۱۹۴۸ تاکنون بارها تکرار شده و تقریبا در تمام توافق‌هایی که با میانجیگری بین‌المللی شکل گرفته، رژیم صهیونیستی یا به‌ سرعت یا با فاصله‌ای کوتاه از مفاد آن عدول کرده است. از همین رو، حمله اخیر بیش از آنکه یک حادثه امنیتی جدید باشد، امتداد منطقی همان رفتار تاریخی به‌شمار می‌آید.
پیام دوم برای دولت لبنان است؛ دولتی که تحت فشار برخی جریان‌های عربی و غربی در سال‌های اخیر بارها به سمت طرح‌هایی برای محدودسازی یا خلع سلاح حزب‌الله سوق داده شده است. عملیات اخیر در ضاحیه نشان داد که چنین فرضیه‌ای هیچ تضمینی برای تأمین امنیت لبنان ایجاد نمی‌کند. حتی اگر مقاومت تضعیف یا خلع سلاح شود، تجربه‌های گذشته - از جمله حملات گسترده سال‌های ۱۹۸۲ و ۲۰۰۶ - بیانگر آن است که رژیم صهیونیستی در نبود یک بازدارنده قدرتمند، حملات خود را افزایش خواهد داد و لبنان در معرض تهدیدهای امنیتی گسترده‌تری قرار می‌گیرد. به عبارت دیگر، این عملیات عملا تضعیف ساختار دفاعی لبنان را به‌عنوان یک خطر امنیتی برجسته بازنمایی کرد.

تحلیلی بر رویکرد تل‌آویو و سطح جدید ماجراجویی‌ها
این عملیات را باید در چارچوب فضای جدید سیاسی داخل رژیم صهیونیستی نیز تحلیل کرد. در هفته‌های اخیر فرماندهان ارتش این رژیم بارها از احتمال گسترش جنگ به جبهه‌های دیگر سخن گفته‌اند؛ اظهاراتی که نشان می‌دهد محافل امنیتی و سیاسی تل‌آویو در تلاش‌اند ابتکار عمل را در دست بگیرند و از فشارهای داخلی فرار کنند. در داخل اسرائیل، نتانیاهو با بحران‌های سیاسی و اجتماعی متعددی روبه‌رو است و تحلیلگران معتقدند او تلاش می‌کند با گسترش جنگ‌ها یا ایجاد یک تنش منطقه‌ای، فضای داخلی را تحت‌الشعاع قرار دهد و از این مسیر در قدرت باقی بماند. عملیات ضاحیه نیز در همین چارچوب می‌تواند یک پیام نمادین برای مخاطبان داخلی این رژیم باشد؛ پیامی مبنی بر اینکه دولت همچنان قدرت اقدام و ابتکار عمل دارد. از سوی دیگر، اگرچه این حمله از قدرت تخریب محدودی برخوردار بود، اما از نظر نمادین حامل این پیام است که رژیم صهیونیستی در حال آزمودن خطوط قرمز جدیدی است. از زمان پایان جنگ ۲۰۰۶ تاکنون، ورود مستقیم این رژیم به ضاحیه بیروت بسیار کم‌سابقه بوده و این مسأله نشان می‌دهد تل‌آویو در تلاش است قواعدی را که طی سال‌های اخیر تثبیت شده بود، به چالش بکشد. پیامد چنین رویکردی این است که سطح بی‌ثباتی در منطقه افزایش می‌یابد و خطر برخوردهای گسترده‌تر بیشتر می‌شود.

تنش های جدیدی در راه‌اند؟ 
با توجه به این شرایط، حمله اخیر را باید نقطه‌ای مهم در روند تحولات لبنان و منطقه دانست. از یک سو، ترور علی طباطبایی نشان‌دهنده آن است که رژیم صهیونیستی به‌ دنبال ضربه ‌زدن به لایه‌های مدیریتی و تشکیلاتی حزب‌الله است و قصد دارد با هدف قرار دادن افراد کلیدی، ساختار فرماندهی مقاومت را دچار اختلال کند. از سوی دیگر، واکنش احتمالی حزب‌الله به این عملیات تعیین خواهد کرد که میزان تنش در چه سطحی ادامه یابد. مقامات نزدیک به مقاومت اعلام کرده‌اند که موضوع در حال بررسی است و نوع پاسخ بر اساس ملاحظات میدانی و سیاسی تعیین می‌شود. 
در نهایت، آنچه از مجموع این تحولات برمی‌آید این است که تصور ایجاد آرامش در لبنان از طریق تضعیف یا خلع سلاح حزب‌الله با واقعیات میدانی همخوانی ندارد. حمله اخیر بار دیگر ثابت کرد که رژیم صهیونیستی در صورت نبود بازدارندگی، حملات خود را کاهش نخواهد داد و حتی آتش‌بس‌ها نیز مانع اقدامات یک‌جانبه آن نیستند. از همین رو، این عملیات نه‌تنها یک واقعه امنیتی جدید، بلکه نشانه‌ای روشن از ماهیت دائمی تنش در روابط لبنان و رژیم صهیونیستی است؛ تنشی که همچنان یکی از مهم‌ترین عوامل بی‌ثباتی در خاورمیانه باقی خواهد ماند. 

 

captcha
شماره‌های پیشین