sobhe-no.ir
2232
سه شنبه، ۰۴ آذر ۱۴۰۴
6

صبح نو

قهرمانان گمنام در آغوش مردم


مراسم تشییع پیکر مطهر ۳۰۰ شهید گمنام دفاع مقدس همزمان با سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در سراسر کشور برگزار شد
سوم آذرماه ۱۴۰۴، هم‌زمان با سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)، ایران شاهد یکی از گسترده‌ترین و باشکوه‌ترین مراسم‌های تکریم شهدا در سال‌های اخیر بود. در این روز، بیش از چهل شهید گمنام دفاع مقدس در شهرهای مختلف کشور تشییع شدند؛ پیکرهایی که پس از سال‌ها خاک‌خوردن در ارتفاعات و دشت‌های جبهه‌ها، دوباره به آغوش مردم بازگشتند. شکوه این مراسم، از تهران تا مشهد، از زنجان تا ساری و از مدارس کاشان تا میدان‌های بزرگ کشور، نشان داد که فرهنگ ایثار و شهادت هنوز یکی از ستون‌های مستحکم وحدت ملی ایرانیان است.
امسال، هم‌زمانی این آیین با سوگواری ایام فاطمیه، حال‌وهوای خاصی به کشور بخشیده بود. خیابان‌ها در بسیاری از شهرها از نخستین ساعات صبح مملو از جمعیت شد؛ مردمی که پیر و جوان، زن و مرد، با صورت‌هایی اشک‌بار و دل‌هایی لبریز از احترام، راهی مسیرهای تشییع شدند. آنچه در این روز مشاهده شد، تنها یک مراسم نبود؛ بلکه جلوه‌ای از همدلی عمیق، قدرشناسی عمومی و گره‌خوردن تاریخ دفاع مقدس با زندگی امروز مردم بود. گویی پیکرهای آرام‌گرفته در تابوت‌های سبز و خاکی، پیام‌آور یادآوری بودند؛ یادآوری اینکه امنیت کشور، ریشه در جانفشانی‌هایی دارد که غبار زمان نمی‌تواند آن را کمرنگ کند.
تجدید عهد پایتخت‌نشینان با قهرمانان گمنام
پایتخت، از ساعات ابتدایی صبح صحنه حرکت آرام و باشکوه مردمی بود که به‌ سوی مسیرهای اعلام‌شده برای تشییع شهدا روانه می‌شدند. هوا سرد بود، اما حرارت حضور مردم، فضای تهران را گرم‌تر از روزهای عادی می‌کرد. خیابان‌ها پر از پرچم‌های عزا و پوسترهایی بود که یادآور سال‌های مقاومت بود و میدان‌ها با تلاوت قرآن و نوای مداحان حال‌وهوای خاصی به خود گرفته بود. تشییع پیکر شهیدان گمنام در تهران به یکی از پرجمعیت‌ترین آیین‌های این شهر در ماه‌های اخیر تبدیل شد. این حضور گسترده نشان داد که پایتخت، با وجود شتاب زندگی روزمره‌اش، همچنان نسبت به ارزش‌های دفاع مقدس حساس و وفادار است. در طول مسیر، ترکیبی از احساسات معنوی و ملی در چهره مردم دیده می‌شد. بسیاری از خانواده‌ها به همراه فرزندان خود آمده بودند تا این روز را به‌عنوان یک درس تاریخی زنده ثبت کنند. گفت‌وگو با برخی از مردم نشان می‌داد که برای آنان این مراسم تنها یک آیین تشریفاتی نیست؛ بلکه لحظه‌ای برای تجدید میثاق با نسلی از قهرمانان ملی و یادآوری حقیقتی است که در لابه‌لای دغدغه‌های زندگی روزمره فراموش نمی‌شود. پایتخت‌نشینان با نظم مثال‌زدنی، بدرقه‌ای با شکوه برای شهدا رقم زدند و فضای شهر برای ساعاتی یک‌پارچه در خدمت تکریم قهرمانان گمنام قرار گرفت. حضور پررنگ قشر جوان در مراسم تهران نیز یکی از نکات قابل‌توجه بود. دانشجویان، دانش‌آموزان و گروه‌های مردمی خودجوش با پرچم‌هایی که بر آن‌ها نام شهدا و عبارات فاطمیه نقش بسته بود، در مراسم شرکت کردند. نگاه این نسل به تابوت‌های سبز، نگاه پرسشگر و درعین‌حال امیدوار نسل امروز به ریشه‌های هویتی کشور بود؛ نسلی که شاید خود جبهه و جنگ را ندیده، اما درک می‌کند که امنیت امروز بی‌هزینه نبوده است.
بدرقه فاطمی شهدا در سایه گنبد طلا
مشهد، شهری که هر روز پذیرای میلیون‌ها زائر است، در سوم آذر، جلوه‌ای دیگرگونه داشت. میدان شهدا این شهر، از آغاز روز، مملو از جمعیتی شده بود که برای تشییع پیکر مطهر شهیدان گمنام گرد هم آمده بودند. فضای معنوی مراسم با نوحه‌های فاطمی آغاز شد و جمعیت به شکل موجی آرام، اما پرصلابت، تابوت‌ها را بر دستان خود به‌ سوی حرم مطهر امام رضا (ع) همراهی کردند. حضور زائران و مجاوران در این مراسم، آن را به یک آیین بزرگ مذهبی مبدل کرده بود که در آن اشک، دعا و احترام در هم تنیده بود.
مسیر تشییع از میدان شهدا تا حرم، مملو از صحنه‌هایی بود که هر کدام روایتگر یک بخش از تاریخ این سرزمین است. مادرانی که عکس فرزندان شهیدشان را در دست داشتند، پیرمردانی که با عصا و صدای لرزان نوحه همراهی می‌کردند و نوجوانانی که برای نخستین‌بار در چنین مراسمی شرکت می‌کردند، همه بخشی از این تصویر جمعی بودند. حضور مردم مشهد، به‌ویژه اقشار مختلف با پوشش‌های متفاوت، نشان‌دهنده پیوند گسترده و عمیق مردم این شهر با ارزش‌های معنوی و ملی بود.
فضای اطراف حرم مطهر نیز به ‌شدت تحت تأثیر مراسم قرار داشت. خادمان حرم با گلاب و عطرهای مخصوص مسیر را معطر می‌کردند و جمعیت با آرامش و احترام از کنار تابوت‌های شهدا عبور می‌کرد. همان‌طور که پیکر شهدا به حرم نزدیک می‌شد، زمزمه زیارت‌نامه و نوای «السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)» بیشتر در فضا طنین می‌انداخت و لحظاتی بی‌نظیر از هم‌زمانی سوگواری و زیارت خلق می‌کرد. این مراسم برای بسیاری از حاضران، فرصتی برای اتصال دوباره قلب‌ها به مرکز معنوی کشور بود.

نمایش وحدت و وفاداری
زنجان نیز در صبح سوم آذر حال‌وهوای متفاوتی داشت. خیابان‌ها از ساعات ابتدایی با حضور مردم پر شده بود و فضای شهر، معطر به عطر اسپند و آذین‌بندی‌های عزاداری بود. مراسم تشییع دو شهید گمنام در زنجان با حضور اقشار مختلف، از خانواده‌های معظم شهدا تا جوانان دانشجو و دانش‌آموز، جلوه‌ای کم‌نظیر از همبستگی شهری ایجاد کرد. جمعیت با نظم و احترام، تابوت‌ها را در مسیر تعیین ‌شده همراهی می‌کرد و فریادهای «یا زهرا (س)» و «یا حسین (ع)» در خیابان‌ها طنین‌انداز بود.
در طول مسیر تشییع، میدان‌ها و خیابان‌ها به‌گونه‌ای مدیریت شده بود که علاوه بر امنیت، فضای مناسبی برای حضور گسترده مردم فراهم شود. بسیاری از فروشگاه‌ها و کسبه به احترام مراسم، محل کسب خود را برای مدتی تعطیل کرده بودند. در نگاه مردم، حضور در این مراسم نه یک وظیفه اجتماعی، بلکه ادای دین به نسلی بود که تصویر قهرمانی‌شان هنوز بر دیوار بسیاری از خانه‌های شهر دیده می‌شود. حتی گروه‌هایی از روستاهای اطراف نیز خود را به شهر رسانده بودند تا در این مراسم حضور داشته باشند.
اوج مراسم در یکی از میدان‌های اصلی شهر رقم خورد؛ جایی که تابوت‌ها برای لحظاتی بر فراز دست مردم قرار گرفت و صدای گریه جوانی که می‌گفت «این‌ها رفتند تا ما بمانیم» توجه همه را جلب کرد. این لحظات، تصویری روشن از تأثیر عاطفی و هویتی مراسم بر نسل امروز بود. زنجان بار دیگر نشان داد که فرهنگ ایثار و شهادت در این شهر تنها یک شعار نیست، بلکه بخشی زنده از حافظه جمعی مردم است.

وداع عاشقانه با لاله‌های شمالی
استان مازندران و به‌ویژه شهر ساری، در روز گذشته شاهد یکی از عاطفی‌ترین و باشکوه‌ترین آیین‌های تشییع بود. در شرایطی که فضای استان همچنان مملو از اندوه مناسبت‌های اخیر و یاد شهدای جنگ ۱۲روزه است، حضور پیکرهای مطهر 10 شهید گمنام در ساری، موجی تازه از همدلی و احساس را در میان مردم برانگیخت. از نخستین ساعات صبح، صدای مداحی با نسیم سرد آذرماه همراه می‌شد و پرچم‌های مشکی و سبز بر فراز ساختمان‌ها در باد می‌رقصید. مردم از محلات مختلف با چهره‌هایی اندوهگین، اما سرشار از احترام، راهی مسیر تشییع شدند.
در لحظاتی، جمعیت آن‌چنان فشرده می‌شد که حرکت تابوت‌ها به کندی پیش می‌رفت. زن و مرد، پیر و جوان، هر کدام به نوعی در مراسم مشارکت داشتند. برخی شاخه گل در دست داشتند و برخی تنها دستانی لرزان که با لمس تابوت‌ها، عهدی نانوشته را تجدید می‌کردند. بسیاری از مادران با زمزمه زیارت عاشورا، یاد فرزندان معنوی خود را گرامی می‌داشتند و از شهدا برای حفاظت از خانواده‌شان طلب دعا می‌کردند. این صحنه‌ها، ساری را در آن روز به صحنه‌ای از تجلی عشق، وفاداری و سوگواری ملی تبدیل کرده بود.

عهد نوجوانان با ستارگان بی‌نام
در کاشان، فضا متفاوت، اما به همان اندازه تأثیرگذار بود. مدارس سطح شهر حال‌وهوای خاصی داشت و برنامه‌هایی با محوریت فاطمیه و یاد شهدا در بسیاری از آن‌ها برگزار شد. در دبیرستان فاطمه زهرا (س)، جمعی از دانش‌آموزان با حضور خانواده‌ها و معلمان خود، در آیین «بیعت فاطمی» شرکت کردند؛ آیینی که به‌عنوان یادواره «لاله‌های آسمانی» شناخته می‌شود و هدف آن زنده نگه داشتن نام شهدا در میان نسل نوجوان است. در این مراسم، دانش‌آموزان با خواندن دکلمه‌هایی درباره رشادت‌های شهدا و آرمان‌های دفاع مقدس، ارتباطی عاطفی و معنوی با ارزش‌هایی برقرار کردند که شاید در زندگی روزمره کمتر مجال لمس مستقیم آن را داشته باشند. معلمان و مدیران مدرسه تأکید داشتند که این نسل با وجود فاصله زمانی از دوران دفاع مقدس، همچنان تشنه شناخت ارزش‌های ملی و معنوی است و برگزاری چنین مراسم‌هایی می‌تواند نقش مهمی در شکل‌گیری هویت جمعی آنان ایفا کند.
این مراسم نشان داد که پیوند نسل جدید با مفهوم شهید، همچنان زنده و پویا است. نوجوانان هنگام قرائت زیارت‌نامه و ادای احترام به نمادهای شهدا، چهره‌هایی مصمم و جدی داشتند؛ گویی در ذهن و دل خود تصویری روشن از آینده‌ای ساخته‌اند که در آن مسئولیت حفظ امنیت و عزت کشور بر دوش آنان خواهد بود.

یک روز تاریخی
سوم آذر، روزی بود که بسیاری از شهرهای ایران برای ساعاتی یکپارچه در فضای معنوی و ملی تنفس کردند. خیابان‌ها بوی گلاب و اسپند گرفته بود و صدای مداحی‌های ایام فاطمیه، پخش زنده مراسم تشییع و تلاوت قرآن در نقاط مختلف شهرها طنین‌انداز شده بود. مردمی که در این مراسم شرکت می‌کردند، اغلب از عمیق‌ترین لایه‌های احساس خود سخن می‌گفتند؛ احساسی که ترکیبی از اندوه و غرور بود. اندوه برای جوانانی که در بهترین سال‌های عمر جان سپردند و غرور برای اینکه تاریخ این سرزمین، چنین فرزندانی به خود دیده است.
نکته مهم در این میان، حضور گسترده نسل جوان در سراسر کشور بود. برخلاف تصور برخی، جوانان امروز نه‌تنها بی‌تفاوت نیستند، بلکه با شوق و مشارکت عمیق در چنین مراسم‌هایی، نشان می‌دهند که ارتباط آنان با تاریخ و هویت ملی زنده است. در بسیاری از شهرها، دختران و پسران نوجوان با پرچم‌های یا زهرا (س) در مسیر تشییع حرکت می‌کردند و از والدین خود درباره شهدا سوال می‌پرسیدند. این گفت‌وگوهای خودجوش، خود به بخشی از اهمیت اجتماعی چنین آیین‌هایی تبدیل شده است. 

پیامدهای اجتماعی و فرهنگی یک مراسم سراسری
مراسم تشییع پیکر شهدای گمنام در سوم آذر ۱۴۰۴، پیام‌های روشن و قابل‌توجهی برای جامعه امروز ایران داشت. نخست آنکه این آیین‌ها نشان دادند فرهنگ شهادت همچنان یکی از مهم‌ترین عناصر وحدت‌بخش جامعه ایرانی است. در شرایطی که برخی مسائل اجتماعی گاه سبب فاصله‌ میان اقشار مختلف مردم می‌شود، چنین مراسم‌هایی توانست تصویری از پیوند عمیق جامعه با ارزش‌های مشترک ارائه دهد.
دوم اینکه این مراسم بار دیگر نقش معنویت در زندگی جمعی ایرانیان را برجسته کرد. هم‌زمانی سوگواری فاطمیه و تکریم شهدا، فضایی معنوی ایجاد کرد که بسیاری از مردم در گفت‌وگوهای خود از اثر آرام‌بخش و امیدبخش آن سخن می‌گفتند. در دورانی که اضطراب‌های اجتماعی و اقتصادی در زندگی مردم حضور پررنگی دارد، چنین آیین‌هایی می‌تواند نقش مهمی در تقویت روحیه جمعی ایفا کند.
و در نهایت، مراسم سوم آذر نشان داد که نسل جدید نیز آمادگی حفظ و گسترش ارزش‌های ملی را دارد. حضور نوجوانان و جوانان، از مدارس کاشان تا میدان‌های تهران و معابر مشهد، ثابت کرد که فرهنگ ایثار نه‌تنها به گذشته وابسته نیست، بلکه می‌تواند به یکی از سرمایه‌های آینده کشور تبدیل شود.
آنچه جمعه گذشته را به روزی متفاوت تبدیل کرد، تنها تشییع پیکر شهدای گمنام نبود؛ بلکه بازگشت روح همبستگی و احترام ملی به صحنه عمومی کشور بود. مردمی که از شهرهای مختلف گرد هم آمدند، نشان دادند که شهدا همچنان در قلب آنان حضوری زنده و مؤثر دارند. این روز، یادآور حقیقتی روشن بود: امنیت و آرامش امروز ایران بر شانه قهرمانانی استوار است که نامشان شاید در مدارک رسمی ثبت نشده باشد، اما در دل‌های مردم حک شده است.

captcha
شماره‌های پیشین