چرا رهبــــری دوباره از دولت پزشکیــــــان حمایـــــت کـــردند؟
سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب درباره «حمایت مردم از دولت خدمتگزار» و تأکید دوباره بر پشتیبانی از دولت چهاردهم، برای برخی ناظران - بهویژه در فضای مجازی - پرسشبرانگیز بود؛ خصوصا در شرایطی که برخی تصمیمات اخیر دولت، مانند مصوبه بنزینی، محل مناقشه و نقد جدی قرار گرفته است.
پرسش از این موضع است که با توجه به کاهش ارزش پول ملی، تورم تقریبا غیرقابل مهار و سختی معیشت، چرا دوباره سخن از حمایت از دولت به میان آمده است؟ آیا این به معنای آن است که باید بر این مشکلات چشم فروبست و دم نزد؟ یا در این میان منطق دیگری وجود دارد؟
پاسخ به این سوالها نیازمند درک منطق حمایت رهبر معظم انقلاب از دولتها است. این رویکرد حمایتی ایشان نه یک موضع مقطعی، بلکه بخشی از یک منطق راهبردی و ثابت در حکمرانی جمهوری اسلامی است؛ منطقی که در طول سه دهه رهبری ایشان تکرار، تصریح و تبیین شده است.
نخستین نکته آن است که از نگاه رهبر انقلاب، «دولتها مرکز ثقل پیشبرد کشور» هستند؛ زیرا ابزار اجرایی، منابع، بودجه و شبکه مدیریتی کشور در اختیار دولت است. از دولت سازندگی تا دولتهای نهم، یازدهم و سیزدهم، ایشان اصل «حمایت از دولت منتخب ملت» را یک اصل راهبردی دانسته و بارها گفتهاند: «وظیفه همه ما است که از شماها حمایت کنیم، کمکتان کنیم اگر احتیاج به کمک داشته باشید.» این حمایت ناظر به «اصل دولت» است، نه به تکتک تصمیمات و سیاستهای آن.
دوم آنکه تأکید رهبری بر حمایت از دولت هرگز به معنای تعطیلی نقد، مطالبهگری یا نقش نظارتی سایر قوا و دستگاهها نیست. در بیانات متعدد، از جمله در دیدار با دانشجویان، تصریح کردهاند: «این حمایت و این طرفداری، به معنای این نیست که انتقاد نباید کرد، یا من خودم انتقاد نداشته باشم؛ ممکن است مواردی هم انتقاد داشته باشم.» بنابراین، حتی اگر برخی تصمیمات دولت چهاردهم مانند مصوبه بنزینی با مخالفت یا ابهام مواجه شود، اصل حمایت از دولت برای جلوگیری از تضعیف قوه مجریه و تشدید چندپارگی مدیریتی، همچنان پابرجاست. ایشان نسبت به وظایف سایر قوا نیز میفرمایند: «دلیل ندارد که رهبری وارد محیط اجرایی شود؛ به دلیل اینکه مسئولیتها مشخص است و باید مسئول، وزیر، رئیس فلان مرکز یا بنگاه فرهنگی یا اقتصادی، وظایف خودش را انجام بدهد. بنابراین ما به هیچ وجه انتقاد کردن را مخالفت و ضدیت نمیدانیم.»
در همین گفتوگوی تلویزیونی اخیر، رهبر معظم انقلاب، نسبت به شایعاتی که از طرف برخی افراد در خصوص پیغام فرستادن به آمریکا دامن زده شد موضعگیری کردند: «حالا البته شایعاتی درست میکنند که دولت ایران به واسطه فلان کشور به آمریکا پیغام فرستاده؛ دروغ محض که چنین چیزی حتما وجود نداشت.»
سوم آنکه، پشتوانه این حمایت یک ملاحظه اساسیتر نیز هست: جلوگیری از شکلگیری فضای بیاعتمادی، ناامنی روانی و نزاع دائمی در سطح حکمرانی. رهبر انقلاب بارها نسبت به این مسأله هشدار دادهاند که اختلافات داخلی و بیثباتی در دستگاههای تصمیمساز، کشور را از پیشرفت بازمیدارد. به همین دلیل، نهتنها از دولت پزشکیان، بلکه از دولتهای پیشین نیز در موقعیتهای حساس دفاع کردهاند تا «جبهه اداره کشور» تضعیف نشود.
چهارم آنکه در سخنان اخیر، واژه «خدمتگزار» کلیدواژه مهمی است. ایشان حمایت را مشروط به خدمت و تلاش صادقانه دولت میدانند. زمانی هم که عملکردی را اشتباه دانستهاند - چه در دولت روحانی، چه در دولت احمدینژاد - تذکر دادهاند، اما اصل حمایت را حفظ کردهاند. یعنی حمایت از دولت در نسبت با «مردم» و «پیشبرد اهداف کشور» تعریف میشود، نه در نسبت با رفتارهای جناحی.
در نهایت، باید توجه داشت که حمایت رهبری از دولتها یک پیام مهم به جامعه دارد: اینکه مسیر اداره کشور باید با همکاری، همدلی و ثبات ادامه پیدا کند و اگر نقدی هست - که هست - باید در یک چارچوب مسئولیتپذیر، منطقی و اصلاحگرانه بیان شود. بنابراین، حمایت اخیر از دولت پزشکیان نه نشانه رضایت مطلق از همه تصمیمات دولت است و نه به معنای رفع مسئولیت از نهادهای نظارتی مثل مجلس و قوه قضائیه و نقش مردم در مطالبهگری؛ بلکه ادامه همان خطمشی ثابت رهبر انقلاب است: کمک به دولتها برای اداره کشور، در کنار تأکید بر وظیفه نظارت، مطالبهگری و نقد منصفانه.















