sobhe-no.ir
2234
شنبه، ۰۸ آذر ۱۴۰۴
6
داستان تخفیف‌های نجومی چیست؟

حراج‌های ساختــــگی

صبح نو

داستان تخفیف‌های نجومی چیست؟

حراج‌های ساختــــگی


زینب رجایی/ جوانی لب دریا نشسته بود و با قاشق، ماست به دریا می‌ریخت. گفتند: «چه می‌کنی؟» گفت: «دوغ درست می‌کنم.» خندیدند و گفتند: «اینجا دریاست جوان! تشت که نیست! دریا به این بزرگی که با یکی دو سطل ماست تو، دوغ نمی‌شود.» گفت: «می‌دانم، اما... اگر بشود، چه می‌شود!»
این حکایت هرچند ذهن را به سمت ساده‌لوحی جوانک می‌کشاند، اما یک حلقه گم‌شده در آن وجود دارد. پشت رؤیاپردازی آن جوانک، حتما دیگرانی هستند که یا رؤیای «دریایی از دوغ» را به او فروخته یا دست‌کم آن را در ذهنش تقویت کرده‌اند. کسانی که احتمالا از تشنگی‌اش خبر داشته و می‌دانستند چگونه با حرف‌های قشنگ، او را به سمت آن آرزوی محال بکشانند. همان‌ها که قطعا از بیهوده نشستن جوان بر لب دریا و ساده‌لوح جلوه دادن او، سودهای بسیاری برده‌اند؛ مهم‌ترین سودشان هم همین است که جایی از قصه اسمی از آنها نیست، آنها که دروغ گفته‌‌اند... 
گشتیم نبود؛ نگردید نیست!
«آیفون هفده فقط بیست‌ویک میلیون!» این وعده ای بود که خواب راحت پنجشنبه‌شب را از چشمان خیلی‌ها گرفت. فروشگاه‌های اینترنتی حداقل از یک هفته پیش تبلیغات‌‌شان را شروع کرده بودند؛ از ویدئو بلاگرها و اینفلوئنسرهای اینستاگرامی گرفته تا بیلبورد خیابان‌ها و بزرگراه‌های شهر. تبلیغاتی که کار خودش را کرد و مشتریان را با آرزوی یک خرید با تخفیف زیاد و واقعی نیمه‌شب آخر هفته پای سایت‌ها نشاند.
اما چند ساعت از ساعت موعود تخفیف‌ها که گذشت، موج اعتراض‌ها علیه فروشگاه‌های اینترنتی در شبکه‌های اجتماعی به راه افتاد. کاربران زیادی که ساعت‌ها با چند دستگاه مختلف سعی کرده بودند صفحات فروش محصولات را باز کنند، نه‌تنها از خرید آیفون هفده و سایر محصولات گران‌قیمت با تخفیف‌های آن‌چنانی باز مانده بودند، بلکه حتی اقلامی متوسط با تخفیف‌های نه چندان چشمگیر هم نصیب‌شان نشده بود.
آنها ناامید و گلایه‌مند در فضای مجازی نوشتند که همه ماجرا یک دروغ است و به دیگران توصیه کردند وقت خود را برای خرید از فروشگاه‌های معروف اینترنتی هدر ندهند. این افراد گفتند که تمام تبلیغات غیرواقعی است، چراکه لینک‌های مربوط به تخفیف‌ها به هیچ عنوان باز نمی‌شده است. همچنین عکس‌ها و ویدئوهایی منتشر کردند که نشان می‌دهد کاربر در صفحه اصلی سایت، قیمت و تخفیفی را می‌بیند؛ اما وقتی برای خرید روی آن کلیک می‌کند نه خبری از آن قیمت پایین است و نه خبری از آن تخفیف بالا!

 مردم ساده نیستند؛ فروشنده ها حرفه‌ای شده‌اند
هرچند سود 200 میلیون تومانی در خریدن جدیدترین مدل تلفن همراه یک برند گران‌قیمت یا خریدن یک خودرو پژو 207 تنها با یک میلیون تومان، چیزی شبیه همان دوغ شدن دریا با سطل ماست است؛ اما تحفیف یک طلافروش، عروسک فروش یا برنج فروش نباید یک رؤیا برشمرده شود. 
با همه اینها باور کردن این تبلیغات ریز و درشت را نمی‌شود به پای ساده‌انگاری مردم نوشت؛ چراکه یک اتاق فکر بزرگ متشکل از متخصصان فروش، برندینگ، آی‌تی و شبکه روزها برای برگزاری هرچه قلابی‌تر این رویداد غربی تلاش کرده‌اند. آنها تمام توان و سرمایه خود را خرج کرده‌اند تا چطور آرزویی سودهای چند میلیونی از خرید اینترنتی را برای خریداران باورپذیر جلوه دهند. واقعیت آن است که مردم ساده نیستند؛ وعده دهنده ها متخصص و حرفه‌ای شده‌اند.

 هیچ تخفیف میلیونی در کار نبود
روز گذشته ویدئوی یکی از کاربران اینستاگرامی در فضای مجازی به شدت پربازدید بوده است؛ این ویدئو که حوالی ساعت سه صبح جمعه منتشر شده متعلق به تعدادی از کارشناسان آی‌تی و شبکه است که با استفاده از تکنیک‌های تخصصی تلاش کرده‌اند اگر تخفیفی وجود دارد، آن را تصاحب کنند. یکی از افراد حاضر در این ویدئو در گفت‌وگو با «صبح نو» می‌گوید: « ما دور هم جمع شدیم و با برخی نرم‌افزارهای تخصصی، هرچه لینک مربوط به تخفیف‌های قابل‌توجه وجود داشت را بیرون کشیدیم و در وبسایت‌های آن محصولات ثبت‌نام کردیم تا به محض شروع تخفیف خرید کنیم. تخفیف شروع شد و همه مراحل را در فاصله بسیار کوتاهی پیش رفتیم. اما در نهایت یعنی در مرحله پرداخت، سایت ما را بیرون می‌انداخت.»
او می‌گوید: «حدس می‌زدیم فروش و تخفیفی در کار نباشد، اما با توجه به اینکه امکان و تخصص لازم برای میانبر زدن را داشتیم، خواستیم تیری در تاریکی انداخته باشیم، این‌بار مطمئن شدیم این کمپین‌ها دروغ است؛ چراکه مطمئن بودیم اگر محصولی برای فروش روی سایت وجود داشت ما جز اولین نفرات بودیم که ثبت درخواست کردیم اما هیچ محصولی قابل خریداری نبود؛ نه آیفون، نه سرخ‌کن، نه دریل شارژی، نه برنج. شما هم اطمینان داشته باشید، هیچ محصولی با تخفیف بالا و چند میلیونی برای فروش نبود. ما همه را امتحان کردیم...»

همه چیز برای «کلیک بیشتر» بود!
یک متخصص آی‌تی نیز در گفت‌وگو با «صبح نو» می‌گوید: «حرکت عجیب این بود که فروش کل محصولات را از گردن سایت خود برداشته و بر عهده وبسایت فروشگاه‌ها گذاشته بود؛ به‌طوری‌که مشتری برای خرید محصول وارد فروشگاه‌های اینترنتی می‌شود که شاید زیرساخت مناسبی برای پاسخ هم‌زمان به حجم بالای کاربران نداشته باشند و با ترافیک سنگین از دسترس خارج شوند.»
او توضیح می‌دهد: «برای مثال فروشگاه آنلاین یک ابزارفروشی، یک سایت وردپرسی روی یک هاست معمولی است و وقتی این فروشگاه محصولی را با تخفیف عرضه می‌کند، هم‌زمان افراد زیادی وارد این آدرس اینترنتی می‌شوند و ترافیک بالا باعث می‌شود وب‌سایت به اصطلاح داون شود یا از دسترس خارج شود. بنابراین تعداد زیادی از افراد نمی‌توانند وارد وب‌سایت شوند و سفارشی ثبت کنند.»
این کارشناس آی‌تی در پاسخ به این سوال که اگر فروش اتفاق نمی‌افتد پس این تبلیغات و هزینه‌ها چه سودی برای آنها یا فروشگاه‌های خُرد دارد؟ می‌گوید: «آنها با ارجاع کاربران به آدرس وب‌سایت‌ها، به رنکینگ آنها کمک می‌کند یعنی جایگاه آنها را در رده‌بندی جست‌وجوی اینترنتی بالا می‌آورد و به اصطلاح انگلیسی، آنها را پروموت می‌کند.»
او که خود نیز به امید تخفیف‌ها، بامداد جمعه را صرف کلیک کردن در فروشگاه‌های اینترنتی کرده است، ادامه می‌دهد: «خیلی از وب‌سایت‌ها اعلام کرده بودند که مثلا تخفیف روی یک محصول ساعت چهار باز می‌شود، اما این کار را نمی‌کند. برای همین کاربر وارد می‌شود و روی محصول کلیک می‌کند، اما وقتی وارد وب‌سایت اصلی فروشنده می‌شود می‌بیند خبری از تخفیف نیست و همه چیز برای کلیک بوده است.»
او می‌گوید: «یک تخفیف عجیب هم روی موتورسیکلت گذاشته بودند و کاربر قیمت 19 میلیون را مشاهده می‌کرد، اما وقتی آن را به سبد خرید اضافه می‌کرد، به جای موتور، کلاه کاسکتی با همان قیمت به سبد خریدش اضافه می‌شد. بنابراین ممکن است کسی از هیجان یا بی‌دقتی به امید موتورسیکلت تخفیف خورده نوزده میلیونی خرید کند، اما به جای آن، کلاه کاسکت گران‌قیمت بدون تخفیف تحویل بگیرد.»
این کارشناس آی‌تی همچنین یادآوری می‌کند که این کلیک‌ها حتی اگر به خرید منجر نشود بسیار مهم و ارزشمند است؛ چه برای فروشگاه‌های اینترنتی بزرگ چه برای فروشگاه‌های آنلاین خرد و وب‌سایت‌های کوچک! «در مشخصات یک سایت مؤلفه‌ای به نام آتوریتی داریم و وقتی می‌گوییم آتوریتی سایت بالا رفته یعنی قدرت و اعتبار آن در موتورهای جست‌وجوگر نظیر گوگل بیشتر شده است. همه این کلیک‌ها در وهله اول به نفع سایت‌های مادر است و قدرت آن را بیش از پیش افزایش می‌دهد؛ فارغ از اینکه قطعا سود آنها از فروش محصول و قراردادشان با فروشنده‌ها در این کمپین‌ها به صورت جداگانه محاسبه می‌شود.»

 با ته‌مانده اعصاب و اعتماد جامعه بازی نکنید
فروشگاه هایی که خود را مشتری‌مدار می‌داند قطعا مدیران و کارشناسانی از همین جامعه دارد که می‌دانند مردم کشورمان امروز با چالش‌های متعدد اقتصادی و تورم‌های مزمن مواجه‌اند؛ 
چالش‌هایی که همان‌ها باعث شده‌ مردم این تبلیغات و کمپین‌ها را باور کنند.
این مدیران هرچند به فکر فروش بیشتر و کمپین‌های تبلیغاتی موفق‌تر باشند، اما نباید فراموش کنند که این جامعه شاید بتواند هم‌زمان گرانی خودروی داخلی، گرانی تاکسی اینترنتی به دلیل قیمت بنزین، گرانی موبایل به دلیل قیمت ارز و دلار و دیگر گرانی‌ها را تحمل کند، اما تخفیف این اقلام چیزی شبیه بازی با اعصاب و روان آنهاست!
هرچند اساس تبلیغات در تجارت، یک لعاب برای گیر انداختن مردم است و بیش از آنکه به نفع مشتری باشد، منافع فروشندگان را به دنبال دارد؛ اما فروشنده نیز می‌تواند 
در این سودآوری، جانب انصاف و اخلاق را رعایت کند. این فروشنده، هر نامی که دارد، اگر فرداروزی قرار است برای سیل و زلزله و حوادث دیگر با مردم ابراز همدردی کنند، باید در کمپین‌های خود نیز با صداقت و صمیمیت رفتار کنند.
با همه این‌ها، پلتفرم ها آن‌قدر صاحب اختیار و قدرت شده‌اند و آن قدر نظارت بر چگونگی رفتار آنها با مردم، رها شده است که احتمالا تلاش‌های رسانه‌‌های رسمی و غیررسمی برای شفاف‌سازی عملکرد آنها کار به جایی نبرد و گوشه‌ای از هیبت‌شان هم کک‌گزیده نشود. باز هم مثل همیشه جای خالی نهادهای عریض و طویل با نام‌های مختلف که وظیفه نظارت و حمایت از حقوق مشتری را بر عهده دارند، به چشم می‌آید.
این، همان بلایی است که انحصار بر سرمان آورده است؛ همان بلایی که بازار خودروی داخلی را به این روز در آورده . 
این بلایی است که رقابت نکردن و یکه‌تازی بر سرمان آورده است. وقتی در آغاز مسیر با نام حمایت از استارت‌آپ یا تولید داخلی، عنان نظارت از دست مسئولان بر زمین می‌افتد، نمی‌توان انتظار داشت که در میانه مسیر بتوان این عنان را به دست گرفت و از حقوق مردم حمایت کرد. وقتی می‌گوییم حقوق مردم، فقط از پول در حساب‌هایشان حرف نمی‌زنیم. حقوق مردم، هم پول، هم وقت‌ و هم اعصاب و اعتمادشان است.

سال بد حراج
«امسال بدترین بلک فرایدی تاریخ‌شان بوده»؛ این را نه ایرانی‌هایی که این رویداد غربی را به بدترین شکل بومی‌سازی کرده‌اند، بلکه خود آمریکایی‌ها می‌گویند که سال‌هاست برای خریدهای اساسی‌‌شان، حساب جدی روی آخرین جمعه ماه نوامبر باز می‌کنند.
آنها در شبکه‌های اجتماعی گفته‌اند که در فروشگاه‌های مختلف، برچسب‌های تخفیف را کنار زده و دیده‌اند که قیمت‌های جدید نسبت به قیمت اصلی کالا هیچ تغییری نکرده و صرفا یک برچسب با درصد تخفیف دروغین و عنوان «جمعه سیاه» نصب شده است.
کاربران همچنین گفته‌اند که ماجرا به این مرحله ختم نشده و حتی برخی فروشگاه‌ها به جای تخفیف دادن، قیمت اجناس خود را در برچسب‌های جمعه سیاه بالاتر برده‌اند و از اسم این رویداد برای گرانفروشی و سود بیشتر استفاده کرده‌اند.
آمریکایی‌ها در شبکه‌های اجتماعی نوشته‌اند که «جمعه سیاه» تبدیل به یک فریب بزرگ برای مردم شده، چراکه خریداران گمان می‌کنند یک معامله خوب یا تخفیف واقعی نصیب‌شان شده، درحالی‌که در دام سودجویی برندها و فروشگاه‌ها گرفتار شده‌اند. برخی نیز گلایه کرده‌اند که دیگر خبری از تخفیف‌های بالای پنجاه درصد نیست و در خوشبینانه‌ترین حالت تخفیف‌های 10 درصدی ارائه می‌شود.

سطل‌های ماست‌تان را هدر ندهید
کار به جایی کشیده که مردم لس‌آنجلس و نیویورک و واشنگتن می‌گویند که دیگر چیزی به نام جمعه سیاه باقی نمانده و این رویداد به یک کلاهبرداری بزرگ تبدیل شده است. «دیگر کسی برای جمعه سیاه هیجان‌زده نیست و تخفیف‌های واقعی هرگز‌ برنمی‌گردد!» اما سوال این است که شهروندان تهران، خراسان، همدان و مازندران چرا بی‌خیال جمعه سیاه و حراج جمعه و تخفیف‌های دروغین نمی‌شوند. این دریای تبلیغات است؛ دوغ نمی‌شود!

captcha
شماره‌های پیشین