همبستگی جهانی با فلسطین
روز جهانی همبستگی با مردم فلسطین امسال در شرایطی فرا میرسد که زخم غزه، عمیقتر از هر زمان دیگری، بار دیگر پیش چشم جهانیان باز شده است. درحالیکه این روز اساسا برای یادآوری ستم تاریخی، اشغال طولانیمدت و محرومیت فلسطینیان از حقوق بنیادینشان تعیین شد، اکنون به نمادی از فریادهای خاکستری مردمی بدل شده است که جهان را فراخواندهاند تا بار دیگر رنج فلسطین را نادیده نگیرد. آنچه امروز در غزه جریان دارد تنها یک بحران مقطعی یا درگیری نظامی نیست؛ روایتی است از تداوم یک جراحت تاریخی که بیش از هفت دهه است التیام نیافته و هرازگاهی با موجی از خشونت، بمباران و محاصره عمیقتر میشود.
غزه در سکوتی دردناک
در جهان به ظاهر متصل و حساس به بحرانهای انسانی، غزه در سکوتی دردناک و سنگینی بیپایان میسوزد. حملات دوباره و پیدرپی اسرائیل به مناطق شرقی و شمال شرقی غزه در روزهای اخیر، بار دیگر نشان داد که حتی در روزی که جهان به نام همبستگی با مردم فلسطین نامگذاری شده، مردم این سرزمین از گلولهباران، محاصره و خشونت بیوقفه در امان نیستند.
توپخانههای اسرائیل بار دیگر شرق شهر غزه را هدف قرار داده، قایقهای جنگی شلیکهایی را به سمت ساحل ترتیب دادهاند و جنگندهها محلههای الشجاعیه و التفاح را بمباران کردهاند؛ محلههایی که هر بار تبدیل به نمادی از ویرانی و مقاومت میشوند.
چنین حملاتی نه فقط یک رخداد نظامی، بلکه مواجهه روزانه مردم غزه با مرگ، بیخانمانی و فروپاشی اجتماعی است؛ وضعیتی که جامعه جهانی هر ساله در این روز درباره آن سخن میگوید، اما در عمل تغییری واقعی در مسیر پایان دادن به آن دیده نمیشود.
آمارهایی که جهان را تکان میدهد و واکنشهایی که در خیابانهای جهان پژواک مییابد
آمارهای تازه وزارت بهداشت غزه نیز بار دیگر یادآور میشود که بحران جاری نه فقط یک درگیری نظامی، بلکه فاجعهای انسانی است. با عبور شمار شهدا از ۷۰ هزار نفر و زخمیها از ۱۷۰ هزار نفر، تصویر پیش روی جهان دیگر تنها ویرانی ساختمانها نیست؛ بلکه نابودی نسلهایی است که حتی فرصت زیستن یک زندگی عادی را نیافتهاند.
این وزارتخانه اعلام کرده که در ۴۸ ساعت اخیر نیز قربانیان جدیدی در بیمارستانهای غزه جان خود را از دست دادهاند و با وجود محاصره سنگین، هر روز بر شمار شهدایی که از زیر آوار بیرون کشیده میشوند افزوده میشود. مرگ ۳۵۴ نفر و زخمی شدن بیش از ۹۰۰ نفر از زمان اعلام آتشبس ۱۰ اکتبر، نشاندهنده شکنندگی و بیاعتباری توافقهایی است که بیشتر شبیه توقفی کوتاه در یک بحران بیپایاناند.
آتشبس یا صلح دروغین؟
آتشبسی که بسیاری از تحلیلگران و فعالان حقوق بشر آن را «صلح دروغین» توصیف میکنند؛ زیرا در عمل نه به توقف واقعی عملیات نظامی انجامید و نه راهی برای جلوگیری از تداوم فروپاشی انسانی در غزه گشود. همزمان با این وضعیت بحرانی، خیابانهای جهان شاهد موجی از تظاهرات و اعتراضات مردمی بوده است.
در اتریش، گروههای مختلف حامی فلسطین با حضور در خیابانها و میدانهای شهرهای مختلف، بار دیگر جنایات رژیم اشغالگر و سیاستهای تبعیضآمیز نسبت به مردم فلسطین را محکوم کردند. حضور گسترده مردم در این کشور نشان میدهد که مسأله فلسطین همچنان یکی از دغدغههای جدی افکار عمومی اروپا است، حتی اگر برخی دولتها تلاش کنند با رویکردی سیاسی یا امنیتی آن را به حاشیه برانند.
تظاهرات و اعتراضات مردمی در اروپا
در ایتالیا نیز موجی از اعتراضات علیه دولت ملونی شکل گرفته است؛ دولتی که بهویژه پس از جنگ اخیر، بهعنوان یکی از متحدان پررنگتر اسرائیل در اروپا شناخته شده است. مردم در رم و شهرهای دیگر ایتالیا با شعارهایی علیه افزایش بودجه نظامی و حمایت بیقید و شرط دولت از تلآویو به خیابان آمدند. اعتراضاتی که تنها مخالفت با جنگ نیست، بلکه انتقاد از اولویتهای اقتصادی و اخلاقی دولت است؛ اینکه چرا به جای پاسخ دادن به مشکلات مردم، منابع مالی به سمت حمایت از جنگی هدایت میشود که روزانه هزاران قربانی برجای میگذارد.
فاصله میان بیانیهها و واقعیت میدانی
در سطح دیپلماسی بینالمللی نیز بیانیه آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، بار دیگر نشاندهنده فشار جهانی برای یافتن راهحلی پایدار برای مسأله فلسطین است. او با تأکید بر لزوم پایان اشغالگری غیرقانونی، بار دیگر راهکار دو دولتی را بهعنوان تنها مسیر ممکن برای تحقق عدالت و حق تعیین سرنوشت فلسطینیها مطرح کرد.
اما فاصله میان این بیانیههای رسمی و واقعیت میدانی غزه چنان عمیق شده که بسیاری از فلسطینیان و حتی تحلیلگران بینالمللی معتقدند این سازوکارها بدون فشار جدی بینالمللی بر اسرائیل و حامیان آن، بهویژه آمریکا، هیچگاه از سطح کلمات فراتر نخواهد رفت.
از طرف دیگر، بحثهایی که برخی سیاستمداران غربی درباره ایجاد «آتشبس پایدار» مطرح میکنند، در نگاه بسیاری از مردم منطقه و فعالان حقوق بشر چیزی جز تلاشی برای مدیریت بحران نیست؛ نه پایان دادن به آن. برچسب «آتشبس»، هنگامی که همزمان با ادامه حملات زمینی، هوایی و دریایی اسرائیل همراه است، بیشتر شبیه یک ابزار سیاسی است تا سازوکاری برای توقف واقعی خشونت.
اشارههایی که در برخی محافل سیاسی نزدیک به دولت آمریکا مطرح میشود - از جمله تلاشهای تبلیغاتی برای معرفی طرحهای صلح به سبک ترامپ - بارها از سوی تحلیلگران «صلح دروغین» نام گرفته؛ زیرا اساسا بر پایه حفظ ساختارهای تبعیضآمیز و واقعیت اشغال طراحی شدهاند. در چنین شرایطی، صلحی که بتواند پایدار و واقعی باشد، نیازمند پذیرش مسئولیت بینالمللی، پایان دادن به محاصره طولانی و تضمین حقوق بنیادین فلسطینیهاست؛ امری که هنوز در دستور کار قدرتهای جهانی قرار نگرفته است.
این شکاف عمیق میان خواست مردم جهان و بیعملی ساختارهای سیاسی در تظاهرات شهرهای اروپایی نیز دیده میشود. تصاویر مردمی که پرچم فلسطین را در وین، رم و دیگر شهرها بالا بردهاند، نهتنها اعتراض به جنگ، بلکه اعلام همبستگی با قربانیان خشونت و مطالبهای برای عدالت است. این حضور گسترده نشان میدهد که مسأله فلسطین دیگر تنها یک بحران سیاسی در خاورمیانه نیست؛ بلکه به معیاری برای سنجش صداقت دولتها در دفاع از حقوق بشر تبدیل شده است.
روز همبستگی
در پایان، روز جهانی همبستگی با مردم فلسطین امسال بیش از هر زمان دیگری یادآور این حقیقت است که رنج فلسطین، زخمی است که جهان هنوز برای التیام آن اقدام جدی نکرده است. درحالیکه غزه همچنان زیر بمباران هوا، دریا و زمین میسوزد و آمار قربانیان هر روز سنگینتر میشود، وجدان جهانی در برابر پرسشی بنیادین قرار گرفته است: آیا میتوان به آیندهای عادلانه امید داشت درحالیکه حتی آتشبسها نیز به معنای توقف واقعی خشونت نیستند؟ پاسخ به این پرسش نه در سخنرانیها و بیانیهها، بلکه در اقداماتی نهفته است که بتوانند رنج مردم فلسطین را پایان دهند. تا آن روز، روز جهانی همبستگی با مردم فلسطین تنها یادآور زخمی خواهد بود که همچنان میسوزد، همچنان خونریزی میکند و همچنان چشم به جهانی دوخته که شاید هنوز میتواند کاری انجام دهد.















