پیـروزی منطق علوی
حامد کاشانی با کلامی مستدل، روایی و روشمند توانست ادعاهای بی مبنای سلیمانی اردستانی را به چالش کشیده و باطل کند
مناظره اخیر میان حجتالاسلام حامد کاشانی و حجتالاسلام عبدالرحیم سلیمانی اردستانی در برنامه «آزاد»، یکی از نمونههای کمنظیر از گفتوگوی دینی در رسانه بود؛ گفتوگویی که بدون آنکه به سوژهای جنجالی در فضای مجازی تبدیل شود، توانست جایگاه خود را بهعنوان یک رویداد مرجع و قابل استناد برای علاقهمندان پژوهشهای دینی تثبیت کند. این اتفاق، بیش از آنکه محصول تنش میان دو دیدگاه متفاوت باشد، محصول مدیریت علمی و حرفهای برنامه و نیز رویکرد عقلانی و مستند حجتالاسلام کاشانی در دفاع از مبانی اعتقادی شیعه بود.
مدیریت آرام و هدفمند برنامه
یکی از مهمترین نکاتی که در این مناظره به چشم آمد، مدیریت دقیق و حسابشده گرداننده برنامه «آزاد» بود. احمدی از همان آغاز گفتوگو، چارچوبهایی روشن برای پیشبرد بحث تعیین کرد؛ چارچوبهایی که مانع از لغزش مناظره به سمت حواشی، اتهامزنی یا واکنشهای احساسی و شخصی شد. بسیاری از مناظرههای دینی در فضای رسانهای معمولا در همان دقایق اول به سمت تنش، برچسبزدن یا کشاندن بحث به مسائل فرعی میروند، اما احمدی با هوشیاری اجازه نداد چنین فضایی حتی شکل بگیرد.
رفتار او در مقام مدیر گفتوگو حاکی از این بود که احمدی پیوسته تأکید دارد که این گفتوگو باید «در زمین علم» بماند؛ یعنی استدلالها، منابع، تحلیلها و نقدها باید بر پایه معیارهای پذیرفتهشده علمی و عقلی ارائه شوند. این کنترل هوشمندانه باعث شد مناظره در یک فضای سالم و آرام پیش برود و مخاطب احساس کند با یک محفل علمی واقعی روبهرو است، نه یک مجادله رسانهای. این رویکرد، ضمن جلوگیری از جنجالآفرینی، به برنامه «آزاد» هویتی متفاوت بخشید؛ هویتی که کمتر به دنبال کلیپهای پربازدید و هیجانی است و بیشتر هدفش حفظ شأن علمی گفتوگوهای دینی است.
چنین عملکردی پیام مهمی نیز در دل خود داشت: اینکه برنامهای مانند «آزاد» میتواند به منبعی قابل اعتنا برای پژوهشگران، طلاب، دانشگاهیان و مخاطبان جدی مباحث دینی تبدیل شود و این اتفاق (بهطور ویژه در این اپیزود) به وضوح تحقق یافت.
رویکرد برنامه «آزاد» در این مناظره، این نبود که به دنبال ایجاد موج خبری باشد. همین باعث شد که این قسمت برنامه به جای تبدیل شدن به سوژه پر سروصدای شبکههای اجتماعی، به یک منبع معتبر و قابل رجوع تبدیل شود. این الگوی جدیدی از تولید محتوا در حوزه دین است: کمتر پرهیاهو، اما عمیقتر و پربازدهتر.
به جرأت میتوان گفت که موفقیت این اپیزود برنامه «آزاد» حاصل ترکیب سه عامل بود: مدیریت حرفهای، الگوی صحیح مناظره علمی و حضور فردی که توانست با زبان استدلال و عقلانیت سخن بگوید. این ترکیب، ارزشمند و کمیاب است و میتواند مسیر آینده برنامههای گفتوگومحور دینی را تعیین کند.
شکلگیری یک مناظره علمی در موضوعی حساس
مباحث مطرح شده در این مناظره، گرچه به صورت طبیعی نمیتوانست تمام جزئیات تاریخی را پوشش دهد، اما کلیت جهتگیریهای فکری دو طرف را به خوبی نشان میداد. سلیمانی اردستانی با رویکرد خاص خودش که تلفیقی از چند نگاه مختلف بود، نسبت به اعتباربخشی از منابع تاریخی و روایی تشکیک میکرد و بیشتر بر روششناسی نقد منابع تمرکز داشت تا بررسی تاریخی وقایع و تحلیل موردی روایات. به بیان دیگر، او میکوشید از زاویهای انتقادی، سازوکار فهم تاریخ اسلام را به چالش بکشد و البته در این مسیر، دچار عدم انسجام و نگاه التقاطی شده بود.
در مقابل، حجتالاسلام کاشانی با خونسردی، تمرکز و انسجام علمی تلاش کرد نشان دهد که نقد تاریخ، اگرچه امری ضروری است، اما باید بر مبنای قواعد و منطق علم تاریخ انجام شود. او به جای ورود به مجادلات کلامی یا احساسی، با تکیه بر منابع معتبر، روشهای مباحثه دقیق در اصول نقد روایت، توضیح داد که نمیتوان صرفا با «بدگمانی پدیدارشناسانه» یا «تفسیرهای ذهنی» مجموعهای از روایات تاریخی را کنار گذاشت. کاشانی در بخشهای مختلف مناظره، بارها این نکته را گوشزد کرد که استدلال معتبر در حوزه تاریخ و حدیث باید مستند، قابل ارجاع و همخوان با سنت علمی مسلمانان باشد.
این روش پاسخگویی باعث شد زمینه برای شکلگیری یک مناظره واقعی و روشنگرانه فراهم شود. مخاطب در خلال گفتوگو احساس میکرد که دو دیدگاه متفاوت در یک میدان مشترک علمی به مصاف هم میروند؛ میدانی که در آن دقت، استدلال و استناد حرف اول را میزند و طبعا آنچه کاشانی بیان کرد، علاوه بر برخورداری از پشتوانه قدرتمند علمی او در حوزه دین، مبتنی بر یک اندیشه منسجم و یکدست بود که از روش استدلالی بهره میبرد.
مناظره دینی در مسیر سلامت فکری جامعه
یکی از نکات اساسی این مناظره، نقشی بود که چنین گفتوگوهایی در پیشگیری از رواج شبهعلم و ادعاهای بیپایه دارند. فضای امروز جامعه، بهویژه در میان جوانان، بیش از هر زمان دیگری در معرض روایتهای سطحی و گاه تحریفشده درباره تاریخ صدر اسلام است که توسط برخی شبکههای خارجی یا صفحات مجهول در شبکههای تولید و پمپاژ میشوند. نبود یک میدان علمی و آرام برای بررسی این مباحث و ارائه پاسخهای مستدل و متقن، موجب میشود که شبهات ساده، در زمان کوتاهی به بحرانهای فکری تبدیل شده و ادعاهای غیرمستند و عامهپسند جایگزین تحلیلهای دقیق علمی و اصولی شوند.
مناظراتی مانند مناظره اخیر، وقتی با دقت علمی و رعایت اصول روششناسی برگزار شوند، میتوانند مانع از این روند شوند. این نوع مواجهه کمک میکند که ذهن جوانان از هیجانات مجازی فاصله بگیرد و به یک درک عمیقتر و عقلانیتر از قرآن، حدیث و تاریخ اسلام نزدیک شود. چنین بستری نهتنها از انباشت شبهات جلوگیری میکند، بلکه به تقویت بنیه معرفتی نسل جدید نیز یاری میرساند.
این همان مسیری است که رهبر معظم انقلاب بارها بر آن تأکید کردهاند و از آن با عنوان «جهاد تبیین» یاد میکنند؛ یعنی پاسخگویی عالمانه، آرام و مستند به پرسشها و شبهات و روشنگری بدون تنش و جنجال. در حقیقت، این مناظره نمونهای روشن از تحقق همین مفهوم در میدان رسانه است.
بازخوردها: تمجید از دفاع عقلانی از شیعه
پس از پخش مناظره، بسیاری از تحلیلگران، طلاب و مخاطبان جدی مباحث دینی از عملکرد حجتالاسلام کاشانی تمجید کردند. دلیل این تحسین، صرفا «غلبه یک دیدگاه بر دیدگاه دیگر» نبود؛ بلکه شیوه دفاع او از اعتقادات شیعی بود: آرام، مستند، متین و عاری از توهین یا برخوردهای احساسی.
او به جای واکنش نشان دادن علیه دیدگاه مقابل، تلاش کرد با استدلالهای تاریخی و عقلی نشان دهد که روایتهای مشهور شیعه، پشتوانه علمی، تاریخی و رجالی قابلتوجهی دارند و نمیتوان به سادگی آنها را زیر سوال برد.
این دستاورد کوچک نیست.
بسیاری از جوانان امروز، در فضایی آکنده از شبهات، با انبوهی از پرسشهای تاریخی و کلامی مواجهاند. عملکرد کاشانی نشان داد که روحانیت میتواند در یک فضای بیتنش و علمی به طرح دیدگاههای خود بپردازد، شبهات را توضیح دهد و حتی در برابر نگاههای متفاوت نیز با احترام و آرامش برخورد کند.
چنین رویکردی دقیقا همان چیزی است که انتظار میرود روحانیون و هر کسی که در عرصه دین دغدغه جدی دارد و در فضای نخبگانی کشور نفس میکشد، در حوزه «جهاد تبیین» دنبال کند: حضور در میدان گفتوگو، نه میدان جدل؛ پاسخگویی با منطق، نه واکنش احساسی؛ دفاع علمی از حقانیت شیعه، نه صرفا تکرار شعارهای کلامی. بازخوردهای مثبت گسترده به این مناظره نشان داد که این سبک از دفاع از مبانی دینی میتواند برای نسل جدید الهامبخش باشد و اعتماد جامعه را به گفتمان دینی و علمی تقویت کند.
الگویی برای آینده گفتوگوهای دینی
مناظره کاشانی و اردستانی تنها یک گفتوگوی ساده نبود؛ بلکه تجربهای کمنظیر بود که نشان داد مسائل حساس تاریخی و اعتقادی را میتوان در فضایی علمی، آرام و مبتنی بر ادله متقن بررسی کرد. در چنین بستری، نه تنشآفرین است و نه جنجالساز؛ بلکه حقیقتجویی در مرکز توجه قرار میگیرد و مخاطب نیز از هیاهوی بیفایده دور میماند.
این مناظره ثابت کرد روحانیت میتواند با تکیه بر استدلالهای عقلی، تاریخی و متقن از مبانی خود دفاع کند و شبهات را با آرامش و منطق پاسخ دهد. حضور عالمانه و مستدل حامد کاشانی، نمونهای از این ظرفیت بزرگ است که نشان میدهد گفتوگوهای دینی، اگر در چارچوب علمی سامان پیدا کنند، میتوانند نسل جوان را از سردرگمی برهانند و دلایل محکم اتکای شیعه بر عقل و نقل را روشن کنند.
برنامه «آزاد» نیز در این میان نقشی مهم ایفا کرد. این برنامه نشان داد رسانه میتواند به جای جنجالآفرینی، بستری برای روشنگری باشد و با دوری از هیجانهای زودگذر، فضای مباحثه را بر پایه منطق و اخلاق اداره کند. نتیجه چنین رویکردی، فاصله گرفتن جامعه از دام شبهعلم، روایتهای بیپایه و تحلیلهای هیجانی است. اگر چنین الگوهایی ادامه یابد، میتوان امیدوار بود که فضای گفتوگوهای دینی در ایران وارد مرحلهای تازه و کارآمد شود؛ مرحلهای که در آن حقیقتمحوری جایگزین هیجانسازی و استدلال جایگزین جنجال خواهد
شد.















