sobhe-no.ir
2245
یکشنبه، ۲۳ آذر ۱۴۰۴
4
دبیر کل حزب الله درخواست‌ برای خلع سلاح مقاومت را خواسته اسرائیلی و آمریکایی دانست و بار دیگر بر حفظ سلاح مقاومت برای مقابله با اشغالگری رژیم صهیونیستی تاکید کرد

بازی خطرناک دولت لبنان

سهرابی‌نور در یادداشتی برای «صبح نو» نوشت؛

خلع سلاح یا خلع بازدارندگی؟

صبح نو

سهرابی‌نور در یادداشتی برای «صبح نو» نوشت؛

خلع سلاح یا خلع بازدارندگی؟


علیرضا سهرابی‌نور، کارشناس مسائل خاورمیانه در یادداشتی برای «صبح نو» نوشت: در خصوص صحبت‌های وزیر امور خارجه لبنان که از اعضای حزب هستند، نکاتی وجود دارد که باید بیان شود. مشکل اصلی اظهارات اخیر ایشان این است که موضوع را از جای نادرستی آغاز می‌کنند. زمانی که کشور لبنان همچنان زیر بار تهدید است، زمانی که تجاوز پایان نیافته و آتش‌بسی که خودشان امضا کرده‌اند از سوی رژیم رعایت نمی‌شود، تمرکز بر موضوع سلاح داخلی به‌ منزله پاک‌کردن صورت‌ مسأله است. دیپلماسی یعنی فشار آوردن به دشمن، نه نرم‌ کردن فضا برای او. دیپلماسی باید ابزار فشار به دشمن باشد، نه وسیله‌ای برای فشار در داخل.
دیپلماسی فشار بر خودی یا فشار بر دشمن؟
اما سخنان وزیر امور خارجه لبنان بیشتر از آنکه بوی دفاع از لبنان را بدهد، شبیه این است که بخواهند توضیح دهند چرا اسرائیل همچنان حمله می‌کند؛ یعنی توپ را در زمین داخلی و نیروهای مدافع مردم لبنان انداخته‌اند. این دقیقا همان نقطه‌ خطرناک است؛ نقطه‌ای که مرز بین «توضیح وضعیت» و «توجیه تجاوز» را بسیار باریک می‌کند و قضاوت افکار عمومی داخل را دشوار می‌سازد.
واقعیت این است تا زمانی که اسرائیل هزینه‌ای پرداخت نکند، حملات متوقف نخواهد شد و هر اندازه که دولت لبنان عقب‌نشینی کند و با شرایط رژیم صهیونیستی کنار بیاید، این اقدامات و پیشروی‌ها ادامه خواهد یافت. حتی کنجکاوی‌ها و دخالت‌های بیشتر در خصوص لبنان را به دنبال خواهد داشت. این مسأله نه یک شعار سیاسی است و نه تحلیلی احساسی؛ بلکه تجربه‌ روشنی است که از منطقه، از جمله سوریه و حتی خود لبنان به دست آمده است. هر جا طرف مقابل احساس کرده که دستش باز است و پاسخ نمی‌گیرد، جلوتر آمده است.

مرز باریک میان «توضیح وضعیت» و «توجیه تجاوز اسرائیل»
در این شرایط، اینکه وزیر امور خارجه به ‌جای تمرکز بر تجاوز، به سراغ توان دفاعی داخلی برود، عملا به معنای برداشتن آخرین ترمز بازدارنده در برابر تجاوز است و رسما فضا را برای پیشروی رژیم صهیونیستی در تمامی ابعاد باز می‌کند.

اگر حزب‌الله نباشد، چه کسی از لبنان دفاع می‌کند؟
سوال ساده، اما بی‌پاسخ اینجاست: فرض کنیم فردا تمام ابزارهای دفاعی کنار گذاشته شوند و حزب‌الله، نه ‌فقط به‌عنوان یک گروه سیاسی، بلکه به‌طور کامل از بین برود؛ چه تضمین امنیتی برای کشوری که هیچ سلاحی برای دفاع از خود ندارد، وجود خواهد داشت؟ ارتش لبنان، بیشتر شبیه به یک نیروی پلیس محلی است تا یک نیروی نظامی ملی و تحت فشار از همه ‌سو قرار دارد. در چنین وضعیتی، چه کسی قرار است در برابر حملات بایستد؟ بیانیه‌های نشست‌های دیپلماتیک؟ وعده‌های آمریکا؟ مذاکره مستقیم با رژیم؟ تجربه نشان داده که این‌ها بیشتر از چند خط روی کاغذ دوام ندارند.
به‌عنوان نمونه، اظهارات اخیر «تام باراک» که لبنان را بخشی از پروژه مشابه سوریه توصیف کرده بود، یک نقطه‌ عطف جدی است. بحث فقط امنیت نیست؛ مسأله کرامت و حاکمیت کشوری است که هنوز با یک اشغالگر روبه‌رو است. منطقی نیست کشوری که با یک دشمن خارجی درگیر است، ابتدا با خود وارد درگیری شود و به نوعی جنگ داخلی را آغاز کند.

زنگ خطر اظهارات تام باراک
رژیم صهیونیستی به ‌دنبال آن است که دولت لبنان را در برابر حزب‌الله قرار دهد و مردم را تحریک کند تا در این میان جانب دولت را بگیرند و به نیروهای مقاومت فشار بیاورند. وقتی وزیر خارجه طوری سخن می‌گوید که گویی ریشه‌ بحران در مرزهای داخلی است، ناخواسته همان روایتی را تقویت می‌کند که اسرائیل سال‌هاست به دنبال تبلیغ آن است؛ این روایت که مشکل لبنان نه تجاوز، بلکه ابزار دفاعی است و اینکه حزب‌الله منشأ بحران معرفی شود.
نکته‌ عجیب‌تر آنجاست که این سخنان دقیقا در زمانی مطرح می‌شود که حملات همچنان ادامه دارد، آتش‌بس نقض می‌شود و کشتارهای هدفمند صورت می‌گیرد. حداقل انتظار از دیپلماسی آن است که واقعیت میدانی را پنهان نکند. وزیر امور خارجه به‌عنوان یک مقام دیپلماتیک در رأس دستگاه دیپلماسی لبنان نباید این واقعیت‌ها را نادیده بگیرد. وقتی حمله‌ای صورت گرفته، باید ابتدا از آن بگوید؛ از تجاوز دشمن، از زیر پا گذاشتن آتش‌بس، از کشته‌شدن افراد بی‌گناه و از نقض حاکمیت و تمامیت ارضی لبنان سخن بگوید، نه اینکه تمرکز را به سمت موضوعی ببرد که دشمن دوست دارد درباره‌ آن صحبت شود.

مسأله اصلی لبنان؛ تجاوز، نه سلاح 
در نهایت، مسأله‌ لبنان نه سلاح است و نه اختلاف داخلی؛ موضوع این است تا زمانی که تجاوز وجود دارد، صحبت‌ کردن از خلع قدرت دفاعی، یعنی باز گذاشتن دست متجاوز. هر تحلیل دیگری، حتی اگر با زبانی شیک و دیپلماتیک بیان شود، در نهایت به همان نقطه خواهد رسید: ناامن‌تر شدن کشور. دشمنان لبنان و منطقه، به‌ دنبال همین ناامنی هستند. اگر قرار است کاری صورت گیرد، باید از موضع قدرت باشد. ابزارهای دیپلماسی باید ابزار چانه‌زنی قدرت باشند، وگرنه تنها زمان می‌خرند، آن‌هم برای طرفی که هر روز جلوتر می‌آید.

captcha
شماره‌های پیشین