سهرابی درباره نقش فیلمها در جذب مخاطب نیز گفت: «جدای از مسائل فرامتنی که به خارج از فیلم برمیگردد، جدای از اینکه آیا مسوولان و دستاندرکاران چه میزان از اثرگذاری را در ایجاد زیرساختهای مناسبتر برای جذب مخاطب داشته و بر این مهم اهتمام ورزیدهاند، باید دید که خود فیلمها و صاحبان آنها چقدر در جذب مخاطب موفق بودهاند. باید دید چند درصد از این فیلمها مولفههای لازم برای جذب مخاطب را دارند. منظور از این مولفهها، قصه فیلم، عوامل، بازیگران، کارگردان، نویسنده، طراحان و در کل تمام این مجموعه است. آیا یک فیلمساز تنها به درونیات خود اهمیت داده یا ملاحظات بیرونی و نیاز مخاطب را هم در نظر گرفته است؟ گاهی ما در خلوت خودمان به موضوع موردعلاقهمان فکر میکنیم، به مسالهای که برایمان مهم است و به آن باور داریم، اما باید بدانیم که هنر این قدر شخصی و فردی نیست، مخصوصا هنری مانند سینما. فیلمساز یک اثر را برای مخاطب بیرونی و یک جمعیت زیاد خلق میکند و آنها قرار است فیلم را ببینند و با آن ارتباط بگیرند. باید دید که آیا فیلمساز علاوهبر علاقه و تمایل درونی خودش، به این ملاحظات بیرونی و اقتضائات مقطعی که فیلم در آن ساخته شده هم فکر کرده است یا نه.»
ترافیک در صف اکران
مدیرکل عرضه و نمایش سازمان سینمایی درباره فیلمهای در صف اکران نیز چنین گفت: «بهدلیل کرونا به ترافیک عجیبی در صف اکران رسیدهایم. بیش از صد فیلم از دوره قبل داریم که تولید شده و آماده اکران هستند. به نظرم باید یکبار بنشینیم و این موضوع را بررسی کنیم که وضعیت امروز استقبال مخاطب از فیلمها حاصل چه دیدگاهی در تولید محتوا و اثر بوده است. آیا ظرفیتسنجی در سینما جزء مسائل پراهمیت برای دستاندرکاران قبلی بودهاند؟ یا تنها بهسمتی رفتهاند که فیلمی بسازند و گروهی از طریق آن ارتزاق کنند؟ تا امروز آسیبشناسی درستی در این زمینه انجام نشده است. باید تحقیقی در تمام ژانرهای سینمایی انجام شود و تحلیل کنیم که چرا مثلا در این دوره فیلمهای کمدی پرفروش و پرمخاطب است اما در چند دهه پیش فیلمهای ژانر اکشن موفق بودند یا بعدتر فیلمهایی در ژانر دفاعمقدس مورد استقبال قرار گرفتند. باید ریشهایتر به این مساله نگاه کنیم و این موضوع بحثی نیست که در یکی، دو ماه یا حتی یکی، دو سال به ثمر بنشیند. از سالها پیش این روند شروع شده و مراقبتی که باید در نحوه تولید آثار انجام بشود، انجام نشده تا امروز به چنین معضلی در حوزه نمایش آثار رسیدهایم. »
او همچنین دوباره بر نقش فیلمساز در جذب مخاطب تاکید کرده و افزود: «در این مقوله همانقدر که مدیر و مسوول تصمیمگیرنده نقش و مسوولیت دارد، اهالی سینما نیز مهم هستند. اهمیتی که آنها درمورد نقش مخاطب به آثارشان میدهند بسیار مهم است. شاید تولید فیلمهایی به اصلاح دلی مهم باشد اما فیلمساز باید مخاطب را هم در نظر بگیرد.»
تقسیم فیلمهای در صف اکران
سهرابی در پاسخ به این پرسش که آیا باید تمام این صد و خردهای فیلم اکران شوند و نمیتوان با یک گزینش درست وضعیت اکران را تکانی دادT نیز گفت: «به نظر من دنیای اکران تغییر کرده است، نه تنها در ایران که در تمام دنیا. جهان فیلمهای روی پرده کاملا عوض شده است. امروزه فیلمهای خاصی این ویژگی را دارند که مخاطب برای دیدن آنها هزینههای تهیه بلیت، ایاب و ذهاب و خورد و خوراک را متقبل شود. فضاهای دیگر اکران، اعم از پلتفرمها و محافلی مانند گروه هنر و تجربه برای چنین مواقعی است که ما بتوانیم درصد قابلتوجهی از فیلمهای در صف اکران را میان آنها تقسیم کنیم. شاید نهایتا 40فیلم از این 120فیلم در صف اکران بتوانند به پرده برسند و مخاطب را هم با خودشان بیاورند. همانطور که گفتم ما این روزها فیلمهای اجتماعی موفقی داریم که فروش خوبی را تجربه میکنند؛ فیلمهایی که ممکن است لحن تلخی هم داشته باشند. این فیلمها موفق شدهاند همپای فیلمهای کمدی و حتی بهتر از آنها بفروشند. این خود نشان میدهد که جهان مخاطب هم تغییر کرده است. مخاطب دیگر برای خندیدن و سرگرمی به سالن سینما نمیآید، بلکه برایش مهم است که به اندیشه و درک جدید برسد و فیلم برایش آوردهای داشته باشد. »
او درباره ویژگیهای اکرانآنلاین نیز گفت: «معتقدم الان وقتش است که فیلمسازهای ما بسترهای دیگر نمایش فیلم را امتحان کنند. فروش برخی فیلمها در اکران آنلاین بهتر از روی پرده خواهد بود. در اکران روی فیلم هزینههای دیگری مانند پول سینمادار و پخشکننده وجود دارد و چیزی از فروش فیلم برای تهیهکننده نخواهد ماند اما با اکرانآنلاین این هزینهها کم میشود و مبلغی دست تهیهکننده را میگیرد. به نظرم خود فیلمسازها هم باید به این سمت بروند که شیوههای جدید را آزمایش کنند. الان 70درصد فیلمهای صف اکران بهلحاظ مضمون و ساختار قابلیت نمایش در دیگر بسترهای نمایشی ازجمله گروه هنر و تجربه و اکرانآنلاین را دارند. لزوما قرار نیست همه فیلمها در نقش سرگروه راهی اکران روی پرده شوند زیرا همانطور که میبینیم برخی سرگروههای سینمایی نیز فروش خوبی نداشته و با شکست روبهرو شدهاند. پس این قاعده هم دیگر جوابگو نیست.»