با شروع فعالیت و گمانهزنیها در رابطه با لغو قرارداد شریفی زارچی و اساتیدی از دانشگاه که وضعیت مشابه وی داشتهاند، افرادی نهچندان بیربط به خط و ربط آنها مشغول کنشگری در فضای مجازی و گاها رسانههای خود شدند و این موضوع تا جایی بالا گرفت که حتی شخصیتهای مطرح و رئیسجمهور سابق که از همقطاریهای شریفی زارچی بودند، شروع به کنشگریهای گاها بیربط به موضوع اصلی کردند.
جدای از اصلاحطلبان، معاندین و ضدانقلابها هم به طرز معناداری، داعیه حقانیت این اساتید را داشتند و سعی کردند با نشاندادن تصویری غلط برای مخاطبان برای دانشگاه بهعنوان محیطی آزاد، دلسوزی کنند و تلاش بر لاپوشانی اعمال آشوبطلبانه افرادی مثل زارچی، عالی، رحمانیان یا علایی کنند که سابقه حمایت از اغتشاشات سال گذشته را دارند و سعی میکنند آنها را چهرهای مبرا و علمی نشان دهند. حقیقت این است که در جو دانشگاهی، کسی در زمین بازی این اساتید لغو قرارداد شده حاضر نشده و اکثرا با کارنامه علمی این اساتید آشنا هستند.
علاوه بر این نباید از این نکته غافل شد که دانشگاه، محیطی علمی و مختص استاد و دانشجو است و وقتی کارهای غیرعلمی و سیاسیکاری در آن رواج پیدا کند، هر دو ضرر خواهند کرد؛ اولین حق دانشجو در دانشگاه، برخورداری از اساتید عالم و مجهز به دانش روز است و زمانی که اساتیدی، فعالیتهای غیرعلمی را در دستور کار خود قرار میدهند، این حق بارز را تباه کرده و علاوه بر این نسبت به فعالیت و تلاشهای اساتید همقطار خود در دانشگاه نیز باید پاسخگو باشند. تمام بار علمی دانشگاه را تنها عدهای اساتید نمیتوانند به دوش کشیده و عدهای دیگر مشغول امورات غیرعلمی شوند.
دانشگاه مهد علم است
پرچمدار بازی رسانهای اساتید لغو قرارداد شده، علی شریفی زارچی، استاد دانشگاه شریف بود که با وارونهسازی حقایق سعی بر جریانسازی به نفع خود و همکیشانش داشت. هرچند که با گذشتن تبوتاب شایعهسازی و خبرسازی آقایان، مشخص شد که حقیقت ماجرا و دلیل عدم ادامه همکاری دانشگاهها با این افراد چه بوده است.
در ابتدا لازم است که بگوییم اساتید لغو قرارداد شده بهصورت پیمانی در دانشکدگان دانشگاهها تدریس میکردند و همینطور لازم است بدانیم که اساتیدی که بهصورت پیمانی همکاریشان با دانشگاه شروع میشود تا مدت پنج سال فرصت دارند برای تبدیل وضعیت استخدامی خود از پیمانی به رسمی آزمایشی اقدام کنند و پس از این مهلت، عضو هیأت علمی باید درخواست تمدید عضویت پیمانی بدهد که تحت شرایطی قابلپذیرش خواهد بود.
سعید بهزادیپور، دبیر هیأت اجرایی جذب اساتید دانشگاه شریف درباره لغو قرارداد شریفی زارچی مطرح کرده که مهلت پنجساله قرارداد پیمانی دکتر شریفیزارچی بهعنوان استادیار پیمانی دانشگاه، بهمنماه 1400 به پایان رسید که از 9 ماه پیش از آن، دانشگاه در فواصل مختلف، سه مرتبه با ارسال نامههایی از ایشان دعوت کرد که درخواست تمدید عضویت پیمانی خود را به همراه مستندات فعالیتهای علمی ارائه کند که متأسفانه علیرغم این درخواستها و پیگیریهای شفاهی مکرر، اقدامی از سوی ایشان صورت نگرفت.
بدین ترتیب طبق اعلام دانشگاه در نهایت هیأت اجرایی جذب دانشگاه متشکل از آقایان سعید سهرابپور، محمدرضا عارف، اعظم ایرجیزاد، حمیدرضا ربیعی، آریا الستی، محمود سعادت، محمدجعفر عبدخدایی، محمود بهمنآبادی، ابراهیم سوزنچی و بنده بهعنوان اعضای حقیقی، و آقایان جلیلی و حجتالاسلام طباطبایی بهعنوان اعضای حقوقی هفته گذشته رأی به پایان همکاری ایشان دادند، اگرچه عارف اصلاحات هم در نهایت با استعفای خود از هیأت جذب نشان داد که راهی جز همراهی با همقطاران اصلاحطلبش ندارد، هر چند در عرصههای مختلف پشتش را خالی کرده باشند و در بزنگاهها رهایش کرده باشند؛ اما هجمهها برای روایتسازی از این معادله آنقدر سنگین است که همه باید مطیع باشند.
سیاسیکاری را از دانشگاه دور کنید
در همین مدت زمانی که از انتشار خبر لغو قرارداد اساتید پیمانی تاکنون گذشته، شاهد این بودیم که شخصیتهای همقطار آنها به چه آب و آتشهایی نزدند تا جای مرجعیت قانون و علم را در دانشگاهها با سیاسیکاری و جناحبازی پر نکنند.
بهعنوان مثال حسن روحانی در اینباره اظهار کرده است که «اخراج استادان دانشگاه باعث گسترش مهاجرت میشود و باید حرمت دانشگاه و اساتید را حفظ کنیم و امیدواریم مسئولین این موج را متوقف کنند.» و این در حالی است که حضور افراد متعددی در محیطهای دانشگاهی، نتیجه دخالت دولت تدبیر و امید در دانشگاهها است.
روحانی روز گذشته تأکید کرد که شکستن حرمت دانشگاه و اساتیدی که برخی از آنها اساتید بنام و فرهیخته هستند و جداشدن از دانشگاه برای دانشجویان، علم و کشور خسارت است و به این موضوع اشاره نکرد که منظور او صرفا اساتیدی هستند که در زمین وی و همپالگیهایش بازی میکنند و اگرچه به خسارت علمی برای کشور اشاره میکند؛ اما به رکود علمی اساتیدی که به هواخواهی از آنها به میدان آمده است، اشاره نمیکند.
اذعان فعالان حوزه دانشگاهی است که اولا اساتید باید طبق قوانین، فعالیت علمی خود را انجام دهند و از طرفی هم اگر استادی به دلیل رکود علمی لغو قرارداد شد، باید از مجاری قانونی پیگیریهای لازم دنبال شود و راهحل لغو قرارداد یک استاد پیمانی ابدا سیاسیکاری یا فضاسازی رسانهای و خبرسازی نیست.
سید حسن خمینی البته مانند دیگر سیاسیون تختگاز نرفته است و در روزهای گذشته با اشاره به اینکه امروز در دانشگاهها با مسأله بسیار زشت اخراجها مواجه هستیم، گفته است: «البته من چندان از وسعت این امر آگاه نیستم، ولی مقدار کم هم در این مهم نمیتواند مورد قبول باشد.» تشکیک وی در این خصوص جای تأمل دارد و نشاندهنده تفاوت رویکردش با اصلاحطلبان و دیگران است.
وی تأکید کرده است: «استقلال دانشگاه و دانشجو از اموری است که اگر خدایناکرده مورد لطمه قرار گیرد، ضررهای بسیاری برای کشور پدید میآورد و یکی از نتایج وحشتناک این اتفاق، مهاجرت نخبگان است که بیتردید سنگینترین آسیب را به کشور وارد میکند و همچنین باعث دمیدن روح یأس و رکود علمی و فرهنگی میشود.» در این خصوص نیز وی به دو مؤلفه مهم استقلال دانشگاه و اهمیت رکورد علمی اشاره کرده است که در وقایع اخیر نیز دستاویز مسئولان دانشگاه بوده؛ اما به مذاق برخی خوش نیامده است.