خدایی اظهارکرد: «ترامپ باید بداند تمرکز مجدد بر خاورمیانه و درگیر شدن در جنگی دیگر، فقط به ضرر آمریکاست. نتایج آن، چه از نظر سیاسی، چه امنیتی و چه اقتصادی، کاملا غیرقابل پیشبینی خواهد بود. دیپلماسی بهویژه در شرایط بحرانی، به شجاعت نیاز دارد؛ شجاعت در امتیاز دادن و گرفتن. معامله سیاسی فقط این نیست که یک طرف امتیاز بگیرد و دیگری همه چیز را بدهد. هیچ دولتی نمیتواند همه طرفها را راضی نگه دارد.»
ترامپ هم نمیتواند همزمان هم ایران، هم اسرائیل و هم لابی صهیونیستی را راضی کند. او باید تصمیم بگیرد که منافع ملی آمریکا مهمتر است یا فشارهای جناحی و لابیها.»
ایران خواسته گزافی ندارد
وی با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران خواسته گزافی ندارد، خاطرنشان کرد: «ایران بارها اعلام کرده که در زمینه برنامه هستهای، حاضر به پذیرش سختگیرانهترین نظارتهای بینالمللی است. خواستهاش فقط این است که حق غنیسازی را داشته باشد؛ حقی که بسیاری از کشورها بدون برخورداری از سلاح هستهای هم از آن بهرهمند هستند.» کارشناس مسائل بینالملل عنوان کرد: «بحثهایی مثل برنامه موشکی یا برخی حوزههای نظارتی دیگر هم قابل بررسیاند؛ اما اصل موضوع این است که ایران مسیر دیپلماسی را پیموده و آمادگی خود را برای همکاری نشان داده است. در حوزه هستهای، ایران به پیشرفتهای مهمی دست یافته و هرگونه مانعتراشی یا خرابکاری در این مسیر نهتنها غیرمنطقی، بلکه غیرسازنده است.»
توقف مذاکرات شاید تاکتیکی باشد؛ طرفین در حال سنجش جدیت یکدیگر هستند
خدایی تصریح کرد: «در مجموع، ممکن است توقف فعلی در مذاکرات، بخشی از فرآیند محکزدن طرف مقابل و سنجش جدیت او باشد. هر دو طرف در حال ارزیابیاند که طرف مقابل تا کجا حاضر به پیشروی و انعطاف در مواضعش هست. تعیین مرزهای نهایی خواستهها، بخشی طبیعی از هر مذاکره سیاسی پیچیده است.»
وی با بیان اینکه ترامپ ذاتا اهل معامله است و اگر حس کند که میتواند موضوعی را حلوفصل کند و بهعنوان دستاورد نشان دهد، وارد عمل خواهد شد، ادامه داد: «از نگاه او، ایران فقط یکی از آیتمهای فهرست بلندی از مسائل بینالمللی است. اولویتهای اصلی آمریکا اکنون اقتصاد داخلی، چالشهای ژئوپلیتیکی در اروپا، موضوع مهاجران و رقابت با چین هستند. موضوعاتی مانند جنگ اوکراین، رقابتهای استراتژیک در شرق آسیا یا حتی تحولات در آمریکای شمالی برای دولت ترامپ یا هر رئیسجمهور دیگر، اهمیت بیشتری نسبت به پرونده ایران دارد».
کارشناس مسائل بینالملل یادآور شد: «تحولات بعد از هفتم اکتبر و تغییر موازنه قوا در منطقه، فرصتی برای حل این مسأله ایجاد کرده است. جمهوری اسلامی ایران هم در مجموع با عقلانیت برخورد کرده و گامهای حسابشدهای برداشته؛ اما مشکل از نگاههای افراطی است که بیشتر از جانب رژیم صهیونیستی و لابی اسرائیل در آمریکا نشأت میگیرند. نتانیاهو و جریانهای نزدیک به او نمیخواهند مسأله هستهای ایران حل شود، چون برای آنها باقیماندن بحران به معنای باقیماندن آمریکا در منطقه است.»
چرا والتز برکنار شد؟
وی افزود: «در واقع، حضور نظامی و سیاسی آمریکا در خاورمیانه به سود اسرائیل است، حتی اگر اولویت استراتژیک واشنگتن چیز دیگری باشد. اگر مسأله ایران حل شود و آمریکا بخواهد از منطقه خارج شود، اسرائیل احساس ناامنی خواهد کرد. بنابراین آنها تلاش میکنند واشنگتن را درگیر نگه دارند، حتی اگر این به قیمت یک درگیری نظامی تمام شود.»
کارشناس مسائل بینالملل در مورد شخصیتهایی مانند والتز گفت: «برخی تحلیلگران ایرانی معتقدند که کنار گذاشتن یا محدود شدن نقش آنها بهخاطر مواضع تند و افراطیشان در قبال ایران بوده، ولی هنوز اطلاعات دقیقی از سوی خود آمریکا منتشر نشده است. تحلیلهایی که وجود دارند بیشتر مبتنی بر حدس و گمان هستند و باید منتظر موضع رسمی کاخ سفید یا وزارت خارجه باشیم تا دقیقتر بتوان قضاوت
کرد.»