sobhe-no.ir
2092
دوشنبه، ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
5
فرمانده مصلح در مقابل سیاست مدار اشتباهی

روایت «صیاد» از تقابل شهید صیادشیرازی با بنی‌صدر چگونه است؟

«صیاد» تلاشی برای احیای مفهوم وحدت در جامعه امروز است

گفت‌وگو با محمدرضا شفیعی تهیه‌کننده فیلم

صبح نو

«صیاد» تلاشی برای احیای مفهوم وحدت در جامعه امروز است

گفت‌وگو با محمدرضا شفیعی تهیه‌کننده فیلم


محمد عابدینی / محمدرضا شفیعی، تهیه‌کننده فیلم سینمایی «صیاد» در گفت‌وگو با «صبح نو» از سال‌ها پژوهش پیرامون زندگی شهید صیاد شیرازی تا چالش‌های تولید اثری با مضمون وحدت ملی سخن گفته شده است؛ فیلمی که تلاش دارد نه صرفا پرتره‌ای از یک فرمانده ارتشی، بلکه بازخوانی‌ امروزی از قهرمان‌سازی در سینمای ایران باشد.
 «صیاد» با این هدف ساخته شد که کدام روایت را برجسته کند و تلاش می‌کند تا چه جنبه‌ای از زندگی شهید صیاد شیرازی را به مخاطب عرضه دارد؟
ما حدود 8-7 سال روی زندگی شهید صیاد شیرازی تحقیق و پژوهش کردیم تا بتوانیم سریالی درباره‌ زندگی این شهید بزرگوار بسازیم. در آن سریال که فیلمنامه‌اش چندین‌بار بازنویسی شد، از یک سال پیش از انقلاب و مبارزات ایشان علیه رژیم پهلوی آغاز می‌شد و تا زمان شهادت ادامه پیدا می‌کرد. این مقدمه را گفتم تا تأکید کنم که درباره‌ زندگی شهید صیاد، یک تحقیق جامع انجام دادیم. تمام کتاب‌هایی که درباره‌ ایشان وجود داشت، خاطرات هم‌رزمان و خانواده‌ محترم‌شان را جمع‌آوری کردیم و به یک مجموعه‌ نسبتا کامل رسیدیم.
آن سریال چند بار در تلویزیون مطرح شد، اما به دلایلی در دستور کار قرار نگرفت. از سال ۱۴۰۰ تصمیم گرفتیم فیلمی سینمایی از زندگی شهید صیاد شیرازی بسازیم. طبیعی‌ است که نتوان در ۹۰ یا ۱۰۰ دقیقه، تمام فراز و فرودهای زندگی یک شخصیت را به تصویر کشید. بنابراین، مثل سایر فیلم‌هایی که درباره‌ شخصیت‌ها ساخته می‌شود، باید مقطعی خاص از زندگی ایشان انتخاب می‌کردیم تا تبدیل به فیلم شود.
دلیل انتخاب این مقطع، آن بود که ما به‌ دنبال بیان حرف روز جامعه هم بودیم. یعنی علاوه بر روایت تاریخی و تصویر کردن یک قهرمان ملی، می‌خواستیم موضوعی مطرح کنیم که در زمان حال هم معنا داشته باشد. در «شهید صیاد» مهم‌ترین هدف محتوایی ما، موضوع وحدت بود؛ وحدتی که شهید صیاد در سال‌های ۵۹ و ۶۰ بین نیروهای نظامی پرچمدار آن شد. امروز شاید صحبت از وحدت ساده باشد؛ اما آن زمان، تنها چند سال پس از انقلاب، کشور با جنگی تمام‌عیار از سوی رژیم بعث، بحران‌های سیاسی داخلی، فعالیت گروهک‌ها و مشکلات متعدد روبه‌رو بود. در آن شرایط شهید صیاد پرچمی را به دست گرفت که شاید برخی مایل نبودند یا با آن موافق نبودند. نمی‌توان به همه اتهام خوب یا بد بودن زد؛ سلیقه‌ها متفاوت بود. بااین‌حال، ایشان این راه را رفت و در آن موفق شد.
 
از منظر ژانری، آیا ما با یک فیلم پرتره با بیوگرافی روبه‌رو هستیم یا ماجرا فراتر از این‌هاست و یک فیلم اکشن - سیاسی ساخته شده است؟
نمی‌توان فیلم‌ها را کاملا در یک ژانر خاص گنجاند. این فیلم هم پرتره‌ای‌ است از یکی از امرای ارتش و هم بخشی از تاریخ سیاسی ایران را روایت می‌کند. ما داستان فیلم را از شش ماه قبل از آغاز جنگ شروع کردیم و تا عملیات طریق‌القدس یا همان بازپس‌گیری منطقه‌ بُستان ادامه دادیم.
البته مقاطع مهم دیگری هم در زندگی شهید صیاد وجود دارد؛ به همین دلیل هم صحبت از قسمت‌های دوم و سوم مطرح شده است. چند روز پیش، یکی از امرای ارتش در مصاحبه‌ای گفت که احتمال ساخت فصل دوم این فیلم وجود دارد. بنابراین ما سعی کردیم بخشی از زندگی ایشان را انتخاب کنیم که از نظر محتوایی، گویای چالشی معنادار باشد؛ همان چالشی که ما برای فیلم در نظر داشتیم.
 
در فرآیند نوشتن یا ساخت «صیاد» لحظه‌ای بوده که قصه شهید صیاد شیرازی خودتان را غافلگیر کند؟
بسیار زیاد. شخصیت شهید صیاد شیرازی، شخصیتی برجسته بود؛ چه از منظر سیاسی و نظامی و چه در جایگاه پدر و همسر در خانواده. همین مقطع یک‌ سال و نیمه‌ای که در فیلم «شهید صیاد» به تصویر کشیدیم، پر از فراز و نشیب‌های عجیب و غریب است که همگی ذیل مسیری قرار دارد که ایشان آگاهانه انتخاب کرده بود.
ایشان به کردستان می‌رود و با ضدانقلاب مبارزه می‌کند. به ‌دلیل موفقیت‌هایش، رئیس‌جمهور وقت (بنی‌صدر) به او اعتماد می‌کند، دو درجه ارتقا می‌دهد و او را به فرماندهی قرارگاه غرب منصوب می‌کند. اما پس از مدتی، شهید صیاد با بنی‌صدر دچار اختلاف می‌شود؛ بنی‌صدر او را عزل می‌کند و حتی کار تا مرز اخراج از ارتش هم پیش می‌رود. اما بعد از عزل بنی‌صدر، با فرمان امام خمینی (ره) دوباره بازمی‌گردد و فرمانده نیروی زمینی ارتش می‌شود؛ یعنی چند پله بالاتر از موقعیتی که پیش از آن داشته است.
تمام این وقایع، در فاصله‌ زمانی حدود یک سال و نیم اتفاق افتاده‌اند. حتی بعد از عملیات طریق‌القدس هم این فراز و نشیب‌ها ادامه دارد: عملیات فتح‌المبین، بیت‌المقدس و بازپس‌گیری خرمشهر و جلوتر از آن عملیات مرصاد. یعنی کل زندگی شهید صیاد می‌تواند به ‌تنهایی سوژه‌ چند فیلم سینمایی باشد.
 
اگر بخواهید «صیاد» را در یک جمله نه برای مخاطب، بلکه برای یک کارگردان جوان توصیف کنید، چه می‌گویید؟
ما تلاش کردیم در ساخت «صیاد» از تجربه‌های فیلم‌های دفاع مقدسی گذشته استفاده کنیم؛ هم محاسن آن‌ها را ببینیم و هم از معایب‌شان پرهیز کنیم. یکی از ویژگی‌های مثبت فیلم ما این است که از زیاده‌گویی پرهیز شده است. هر آنچه گفته می‌شود، در قالب فضای داستانی روایت می‌شود؛ به گونه‌ای که هر عنصر فیلم در خدمت روایت است. برخی موضوعات به آن مقطع زمانی مربوط نبودند و خارج از گفتمان محتوایی ما بودند، بنابراین به آن‌ها نپرداختیم. سعی کردیم یک زنجیره‌ محتوایی منسجم شکل دهیم. این باعث شد که فیلم نه دچار زیاده‌گویی شود و نه شعارزده شود، بلکه دارای ریتمی قابل‌ قبول باشد. البته این به این معنا نیست که فیلم در تمام لحظات، ریتمی تند دارد؛ بلکه درام به کمک محتوا آمده و محتوای مورد نظر را مانند نخ تسبیح به‌ هم متصل کرده است.
نکته دوم در مورد شهید صیاد این است که ما همه ‌چیز را از زاویه‌ دید ایشان روایت کرده‌ایم. مثلا شنیدم که یکی از منتقدان گفته بود فیلم به نفع بنی‌صدر است؛ به‌ نظرم این برداشت بسیار عجیبی ا‌ست. البته اشکالی ندارد، هرکس مختار است برداشت خود را داشته باشد، اما این برداشت به ‌نظرم ناشی از درک نادرست بوده است. ما همه‌ چیز را از نگاه شهید صیاد دیده‌ایم، نه از نگاه بنی‌صدر. به همین دلیل، فیلم نه شعار دارد و نه زیاده‌گویی.
ما فقط چند ملاقات شهید صیاد با بنی‌صدر را به ‌صورت دراماتیک روایت کرده‌ایم. فیلم ما، فیلم بنی‌صدر نیست. هیچ‌وقت زاویه‌ دید مستقلی نسبت به او وجود ندارد. ما حتی یک سکانس هم از بنی‌صدر بدون حضور شهید صیاد نداریم و این یک پیام مشخص دارد: مخاطب باید از نگاه شهید صیاد به خیانت بنی‌صدر پی ببرد، نه با قضاوت مستقیم سازندگان. اگر غیر از این بود، فیلم شعارزده می‌شد؛ چیزی که ما اصلا دنبالش نبودیم. تقریبا هیچ‌کس دیگری چنین برداشتی از فیلم نداشت. به ‌نظرم این نوع خوانش‌ها یا برآمده از پیش‌داوری‌های شخصی‌ است یا سوابق فردی منتقد.
 
در انتخاب بازیگران «صیاد» چه ویژگی‌هایی برای شما اولویت داشت که به سراغ یک بازیگر تئاتری رفتید؟ دنبال تکنیک بودید یا ارتباط گرفتن با زیست واقعی و درونی نقش برای شما مهم بود؟
انتخاب بازیگر در سینمای امروز کار بسیار سختی ا‌ست؛ به دلایل مختلف. یکی از دلایل، حجم بالای تولیدات در پلتفرم‌ها و شبکه‌ نمایش خانگی ا‌ست که باعث کمبود بازیگر برای نقش‌هایی خاص می‌شود. بعضی بازیگران مشغول پروژه‌های دیگرند، برخی تمایلی به موضوع ندارند. این شرایط باعث شد پیش‌تولید ما طولانی شود، اما در نهایت انتخاب درستی داشتیم.
آقای سرابی وقت گذاشتند، نقش را دقیق بررسی کردند و به شخصیت علاقه‌مند شدند. الان هم، هرکسی فیلم را می‌بیند، یکی از نقاط قوت آن را بازی آقای سرابی می‌داند.
 
اگر مخاطب پس از تماشای «صیاد» تنها با یک سوال از سالن سینما بیرون بیاید، دوست دارید آن سوال چه باشد؟
سوالی که ممکن است بعد از تماشای «صیاد» برای مردم پیش بیاید این است که: قهرمان‌های امروز ما کجا هستند؟ آیا در سال ۱۴۰۴ چنین شخصیت‌هایی در میان ما نیستند؟ حتما هستند. ما در کشورمان در شاخه‌های مختلف قهرمان داریم، اما ضعف ما در معرفی آن‌هاست. این ضعف رسانه‌ای ماست که زبان‌مان برای معرفی این شخصیت‌ها به جوانان و نوجوانان الکن شده است. در واقع، این فیلم دارد یک قهرمان را دوباره در ذهن مخاطب زنده می‌کند و این یکی از ارزش‌های آن است.
 
در «صیاد» با نوعی تقابل میان قطب خیر و قطب شر (صیاد و بنی‌صدر) مواجهیم که از یک جایی به بعد قطب شر از دور خارج می‎شود. آیا بعد از خروج بنی‌صدر، قصه از نفس نمی‌افتد؟
نه، اتفاقا اوج داستان ما، در پرده سوم فیلم است؛ زمانی‌که بنی‌صدر از داستان خارج می‌شود و تازه چالش‌های اصلی شهید صیاد آغاز می‌شود. جایی که باید زمینه‌سازی برای وحدت صورت بگیرد؛ وحدتی که در سال‌های ابتدایی انقلاب، کاری بسیار دشوار بود.
ضدقهرمان ما در پرده سوم، یک شخصیت نیست؛ بلکه افکاری‌ است که مقابل ذهنیت شهید صیاد قرار می‌گیرد. نویسنده‌ ما با مهارت توانسته نشان دهد که اگرچه ضدقهرمان فیزیکی نداریم، اما کنش محتوایی شخصیت اصلی آن‌قدر قوی‌ است که داستان همچنان جذاب و درگیرکننده باقی می‌ماند. این کار بسیار سختی ا‌ست و باید به نویسنده و کارگردان فیلم بابت آن تبریک گفت.
 
در ساخت «صیاد» چقدر با مرز بین مستند و تخیل بازی کردید؟ آیا این مرز برای شما اهمیت داشت یا آن را تعمدا محو کردید؟ مثلا در مورد جلسه‌ای که با «بسم‌الله» شروع نشده، روایت دیگری نشنیده بودید؟
تفاوت اصلی بین فیلم سینمایی و مستند همین‌جاست. در فیلم سینمایی، ما این اجازه را داریم که قصه‌ها را در کنار هم قرار دهیم و یک زنجیره‌ دراماتیک بسازیم.
درام این آزادی را به ما می‌دهد که گاهی داستان‌ها را تغییر دهیم یا دیالوگ‌هایی تازه خلق کنیم، اما نباید در پیام نهایی شخصیت یا در اصل واقعیت تاریخی تحریف ایجاد شود. این یک رویکرد جهانی‌ است. ما به‌عنوان فیلم‌ساز، برداشت‌مان از شخصیت را در قالب یک اثر سینمایی ارائه می‌کنیم؛ نه آنکه تاریخ را مو به مو تکرار کنیم و نه آنکه آن را تحریف نماییم.
 
آیا می‌توان گفت که بازسازی این همه شخصیت که مابازای واقعی دارند، دست و پای فیلم را بسته و اجازه نمی‌دهد که وجه تخیلی فیلمساز با خیال راحت کارش را انجام دهد؟
بله، این موضوع (پایبندی به واقعیت همراه با روایت دراماتیک) کار ما را بسیار سخت کرد. به همین دلیل هم این فیلمنامه در چند نوبت بازنویسی شد. در نسخه‌های اولیه، بیش از 10 شخصیت با ما‌به‌ازای واقعی حضور داشتند؛ از جمله حضرت آقا، آقای رفسنجانی و برخی از امرا و فرماندهان ارتش و سپاه. اما بازسازی چنین شخصیت‌هایی بسیار دشوار بود؛ هم از نظر تولید و بازیگری و هم از جهت جمع کردن نظرات و تأییدات مربوط به آن‌ها. به همین دلیل، تصمیم گرفتیم تعداد شخصیت‌ها را محدود کنیم.
در نهایت با ۵ یا ۶ شخصیت اصلی که ما‌به‌ازای بیرونی دارند، فیلم را ساختیم؛ هرچند حتی با همین تعداد هم با چالش‌های زیادی مواجه شدیم. با وجود تمام این دشواری‌ها، خوشحالیم که فیلم توانست مجوز اکران دریافت کند.
 
در شرایط اقتصادی سخت سینما، ساخت فیلمی مانند «صیاد» چه چالش‌هایی برای شما به همراه داشت؟ آیا چیزی بود که ناچار به چشم‌پوشی از آن شوید؟
فیلم «صیاد» در یکی از سخت‌ترین برهه‌های زمانی ساخته شد. دقیقا در روز دهم فیلم‌برداری، حادثه‌ تلخ شهادت رئیس‌جمهور رخ داد. این اتفاق، چالش‌های زیادی برای ما ایجاد کرد. فیلمی جنگی که بخش زیادی از آن در هلی‌کوپتر فیلم‌برداری شده، دارای صحنه‌های متعدد نبرد و انفجار است، در آن شرایط بحرانی به ‌سادگی امکان‌پذیر نبود. بااین‌حال، ما سعی کردیم فیلم را به‌ شدت مقتصدانه بسازیم. بسیاری از عوامل پروژه دستمزدهای خارج از عرف نگرفتند و با نگاهی مسئولانه و حرفه‌ای، در این کار مشارکت کردند. همین موضوع باعث شد که «صیاد» یکی از کم‌هزینه‌ترین فیلم‌های دفاع مقدس در سال‌های اخیر باشد.
کم‌هزینه بودن، الزاما به ‌معنای نازل بودن نیست. اگر به تولیدات دفاع مقدسی در سال‌های ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۴ نگاه کنیم، چه آن‌هایی که اکران شدند و چه آن‌هایی که نشدند هزینه‌هایی بالایی داشتند. «صیاد» با این حجم پروداکشن جز فیلم‌های کم‌هزینه محسوب می‌شود. فیلم ما با کیفیت تولیدی قابل قبول و درعین‌حال با هزینه‌ای محدود ساخته شد و این اتفاق ممکن نبود جز با همدلی و تلاش گروهی همه‌ عوامل که تصمیم گرفتند فیلم را با یک شمایل آبرومند و حرفه‌ای به سرانجام برسانند.

captcha
شماره‌های پیشین