در یکی از اظهارات اخیر، دکتر محسن رنانی، استاد اقتصاد و از چهرههای شناختهشده روشنفکری جریان اصلاحطلبی در کشور، به مقایسهای میان ازدواجهای فامیلی در ایران و اروپا پرداخت و آن را به تفاوتهایی در ساختار مغزی و سطح عقلانیت میان مردمان این دو جغرافیا نسبت داد. ایشان ضمن اشاره به اینکه در ایران تا ۲۵ درصد ازدواجها فامیلی هستند (در مقایسه با ۰.۳ درصد در اروپا) که البته این عدد و آمار در جای خود قابل خدشه و نقض است، مدعی شد که این وضعیت در بلندمدت بر ساختار ژنتیکی و حتی کورتکس مغزی افراد اثر گذاشته و اروپاییها به همین خاطر عقلانیتر شدهاند.
این سخنرانی در حالی مطرح میشود که بررسی آن از سه زاویه علمی، دینی و اخلاقی حاوی نکات انتقادی جدی است:
1- از منظر علمی و روانشناختی
گرچه آمار ازدواجهای فامیلی در برخی کشورها واقعیت دارد، اما نتیجهگیری مبتنی بر تفاوت در ضخامت کورتکس مغزی بین نژادها یا ملتها، فاقد هرگونه پشتوانه علمی معتبر است. ادعای «کلفتتر بودن کورتکس مغزی اروپاییها» نهتنها در ادبیات نوروساینس مدرن جایی ندارد، بلکه یادآور نژادباوریهای علمینمای قرن نوزدهم است که جامعه علمی مدتهاست از آن عبور کرده است. علم عصبشناسی به ما میگوید که هوش، عقلانیت و پردازشهای شناختی بیش از آنکه به نژاد یا ازدواج فامیلی مربوط باشد، به تغذیه، آموزش، محیط و سبک زندگی وابسته است.
2- از منظر دینی و فرهنگی
در متون اسلامی، نهتنها ازدواج فامیلی مذموم شمرده نشده، بلکه در بسیاری موارد مورد تأیید قرار گرفته است؛ البته مشروط به سلامت خانوادگی و تشخیص عقلانی. روایاتی از امام صادق (ع) و دیگر معصومان، ازدواج در خاندانی با اصالت، اخلاق و دیانت را مایه برکت میدانند.
همچنین از نگاه دین، اصل بر کرامت انسانی است نه ژن یا نژاد:
«إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ» (حجرات/۱۳)
طرح چنین دیدگاههایی که نوعی تحقیر نرم فرهنگهای منطقهای است، در تعارض با مبانی دینی و قرآنی انسانشناسی اسلامی قرار دارد.
3- از منظر اخلاق عمومی و رسانهای
بیان اینگونه تحلیلها در فضای عمومی، ضمن ایجاد نوعی خودتحقیری فرهنگی، میتواند منجر به تثبیت نگاه غربمحورانه و بیاعتمادی به توانمندیهای تمدنی ملتهای شرقی و اسلامی شود.
سخنان دکتر رنانی، علیرغم نیت احتمالیاش برای طرح دغدغههای توسعه، بهنوعی مردم ایران و افغانستان را از منظر ژنتیکی، ناتوانتر از غربیان معرفی میکند؛ تحلیلی که بیشتر به قلم نویسندگان دوران استعمار نزدیک است تا یک استاد دغدغهمند جامعه امروزی که مبتنی بر علم و منطق است. در پایان از خداوند موفقیتهای ایشان را در زمینه تخصص علم اقتصاد
خواستارم.
جمعبندی:
سخنان دکتر محسن رنانی درباره ازدواج فامیلی و عقلانیت اروپاییها، از حیث علمی پایه ندارد، از منظر دینی نادرست است و از زاویه اخلاق رسانهای ناپسند تلقی میشود. امید آن است که روشنفکران متعهد، به جای استناد به مبانی شبهعلمی و طرح تقابلهای نژادی، با رجوع به عقلانیت دینی، فرهنگ بومی و اخلاق ارتباطی، در جهت آگاهیبخشی صحیح به جامعه گام بردارند.