اقدام تهاجمی یا تلاش برای بازسازی موضع؟
به باور بسیاری از ناظران، این حملات بیش از آنکه یک پیروزی نظامی واقعی باشند، تلاشی تبلیغاتی برای جبران ناکامیهای میدانی اوکراین در ماههای گذشته محسوب میشوند. طبق گزارشهای متعدد از منابع غربی، توان رزمی ارتش اوکراین به شدت تحلیل رفته و نرخ فرار نیروها یا ترک خدمت به سطوح بیسابقهای رسیده است. چنین وضعیت میدانی باعث شده کییف برای تقویت جایگاه خود در میز مذاکره، دست به اقداماتی نمایشی بزند. درعینحال، حملهای با این سطح از پیامد، در آستانه مذاکراتی با این درجه از حساسیت، احتمالا تفسیرهایی متفاوت نیز به همراه دارد: از جمله اینکه اوکراین هنوز به یک چارچوب صلح واقعی با روسیه متعهد نیست یا حداقل میکوشد فشار میدانی را ابزار چانهزنی قرار دهد.
غافلگیری دیپلماتیک و اشتباه واشنگتن؟
مقامات اوکراینی تأیید کردهاند که تنها در «دقایق آخر» حمله، واشنگتن را در جریان قرار دادهاند. این امر میتواند نشانهای از شکاف در هماهنگی استراتژیک میان کییف و پایتختهای غربی باشد. با وجود اینکه آمریکا کمکهای نظامی خود به اوکراین را کاهش داده و بارها خواستار راهحل دیپلماتیک شده، غافلگیری در این سطح میتواند هزینههای سیاسی برای واشنگتن به همراه داشته باشد. عدم ممانعت آمریکا از این اقدام، آن هم درست پیش از مذاکرات، این تصور را ایجاد میکند که واشنگتن یا کنترل خود را بر روند جنگ از دست داده یا در مهار شرکای خود ناتوان بوده است. در هر دو صورت، اعتبار دیپلماتیک آمریکا در مسیر صلح آسیب خواهد دید.
پیامدهای ژئوپلیتیک و چشمانداز آتی
اظهارات اخیر ترامپ که ادعا کرده اگر او نبود «اتفاقات بسیار بدی برای روسیه میافتاد»، در کنار حمله به یکی از مراکز استراتژیک روسیه، نشان میدهد که ماجرا فراتر از یک عملیات نظامی تاکتیکی است. روسیه ممکن است این حمله را بهعنوان نقض تعهد ضمنی به گفتوگو تلقی کند و واکنشی سخت در میانه یا پس از مذاکرات نشان دهد. از سوی دیگر، ترکیه که میزبان این گفتوگوهاست، اکنون در موقعیتی دشوار قرار گرفته است: تداوم حملات نظامی، تلاشهای آنکارا برای ایجاد بستر دیپلماتیک مؤثر را به چالش میکشد و روند مذاکرات را بینتیجه میسازد. در شرایطی که بحران اوکراین وارد مرحلهای فرسایشی شده، هرگونه تلاش برای حل سیاسی، نیازمند حداقلی از اعتماد و توقف تنشهای میدانی است. حمله پهپادی اخیر، مسیر مذاکرات را پیچیدهتر کرده و ممکن است به تقویت مواضع تندروها در هر دو طرف منجر شود. اگر روند کنونی ادامه یابد، چشمانداز آتشبس و گفتوگوی سازنده بیش از پیش دور از دسترس خواهد شد.
حمله پهپادی اوکراین؛ پیامدهای راهبردی و بازتابهای ژئوپلیتیک
حمله پهپادی اخیر اوکراین به عمق خاک روسیه، از جمله پایگاه بلیا در سیبری شرقی، تنها یک اقدام نظامی تاکتیکی نیست؛ بلکه به وضوح حامل پیامهای چندگانه برای مسکو، واشنگتن و بازیگران منطقهای است، اما پرسش اصلی این است: در شرایطی که ارتش اوکراین با بحران انسانی، کاهش تجهیزات و افت روحیه روبهرو است، چرا چنین حملهای را در آستانه مذاکرات انجام داد و چه تأثیری بر روند صلح و بازآرایی ژئوپلیتیک منطقه خواهد گذاشت؟
استراتژی پرریسک برای کسب امتیاز در میز مذاکره
بر کسی پوشیده نیست که جنگ فرسایشی موجود، اوکراین را در موقعیتی دشوار قرار داده است. با کاهش کمکهای غرب و رکود در جبههها، کییف با چالش جدی در حفظ انسجام داخلی، اعتماد عمومی و توان رزمی مواجه است. در چنین شرایطی، اقدام به عملیات نمایشی - مانند حمله به پایگاههای دوردست روسیه - نه از سر برتری میدانی، بلکه در راستای احیای یک «برگ فشار مصنوعی» برای میز مذاکره است.
اوکراین احتمالا میکوشد با برجستهسازی قدرت پهپادی خود، این پیام را منتقل کند که حتی در ضعف میدانی، میتواند روسیه را در عمق راهبردی تهدید کند، اما این اقدام در واقع بیش از آنکه یک «اهرم چانهزنی» باشد، بهمثابه یک مانور نومیدانه برای جلب توجه و گرفتن تضمینهای امنیتی از غرب عمل میکند.
اختلال در مسیر دیپلماسی و تضعیف میانجیگری منطقهای
ترکیه که با دشواریهای فراوان، بار دیگر میزبانی مذاکرات را پذیرفته، از این حمله بهعنوان یک اقدام «بیموقع و بیثباتکننده» یاد کرده است. درحالیکه ابتکار استانبول بهویژه با ورود مستقیم وزیر خارجه ترکیه و رئیس سازمان اطلاعات این کشور، فرصتی نادر برای باز کردن قفل بنبست دیپلماتیک فراهم کرده بود، اقدام تهاجمی اوکراین میتواند کل روند را از مسیر خارج کند. از منظر دیپلماتیک، این حمله نشاندهنده بیاعتمادی شدید طرف اوکراینی به نتیجهبخشی گفتوگوهاست و در عمل تلاش آنکارا برای ایفای نقش سازنده در بحران را تضعیف میکند. اگر این روند ادامه یابد، دیگر قدرتهای منطقهای نیز انگیزه خود را برای میانجیگری از دست خواهند داد.
بیثباتی در روابط کییف - واشنگتن؛ زنگ خطر برای غرب
اطلاعدادن «دقایق آخر» به آمریکا درباره این عملیات، عملا نوعی اقدام «پُشتِ پشتیبان» تلقی میشود؛ آن هم از سوی کشوری که بخش اعظم موجودیت نظامیاش را مدیون حمایت واشنگتن است. اگرچه مقامات آمریکایی تاکنون واکنش رسمی تندی به این موضوع نشان ندادهاند، اما فضای عمومی در واشنگتن دیگر پذیرای ریسکپذیری اوکراین نیست. از نگاه راهبردی، این نوع عملیات بدون هماهنگی، موجب تضعیف انسجام غرب در قبال جنگ اوکراین میشود. تکرار چنین مواردی ممکن است دولت آمریکا را ناچار سازد موضع خود را از حمایت بدون قید و شرط، به حمایت مشروط تغییر دهد. این همان نقطهای است که روسیه در سطح ژئوپلیتیک به دنبال رسیدن آن بوده است.
پیامدهای منطقهای و هشدار به آسیای مرکزی
بمباران پایگاهی مانند بلیا که به مرزهای آسیای مرکزی و منطقه مغولستان نزدیک است، لایه ژئوپلیتیک جدیدی به بحران میافزاید. اگر اوکراین بخواهد با هدف قراردادن تأسیسات در شرق روسیه «پیام بفرستد»، این پیام ناخواسته به کشورهای آسیای مرکزی، چین و حتی هند نیز منتقل میشود: جنگ میتواند گسترش یابد، نه به دلیل اراده روسیه، بلکه به واسطه اقدامات بیپروای کییف.
در نتیجه، بیثباتی منطقهای، ترس از سرایت درگیری و افزایش فشار امنیتی بر کشورهای منطقه، محتملترین پیامد چنین حملاتی است. این موضوع حتی ممکن است باعث شود کشورهای بیطرف تا امروز - مانند چین یا هند - در آینده موضع صریحتری نسبت به ادامه این جنگ اتخاذ کنند.
آیا اوکراین در حال عبور از مرزهای مشروعیت جنگی است؟
در سطح حقوق بینالملل، هدف قرار دادن پایگاههای نظامی دشمن در زمان جنگ در چارچوبهای خاصی پذیرفته شده است، اما وقتی چنین اقداماتی دقیقاً در آستانه مذاکرات رسمی انجام میشود، مشروعیت سیاسی آن زیر سوال میرود. اگر هدف صلح باشد، اقدام نظامی قبل از آن، تلاشی برای تخریب اعتماد است و اگر هدف پیروزی کامل نظامی باشد، پس مذاکره فقط ابزاری تاکتیکی برای خرید زمان تلقی خواهد شد. این دوگانگی در رفتار اوکراین، اعتماد ناظران بینالمللی را فرسایش میدهد و عملا موجب تقویت این دیدگاه در مسکو میشود که مذاکره با کییف بیثمر است، مگر اینکه با تغییر ساختار قدرت سیاسی در این کشور همراه باشد. حمله پهپادی اوکراین به عمق خاک روسیه، نهتنها روند شکننده مذاکرات را تهدید میکند، بلکه توازن راهبردی میان بازیگران اصلی را نیز دچار بیثباتی کرده است. اگر کییف با هدف نمایشیسازی قدرت و تقویت جایگاه خود در مذاکره، اقدام به تهاجم کند، نتیجه محتمل آن نه کسب امتیاز، بلکه انزوای بیشتر دیپلماتیک، بیاعتمادی غرب و سختتر شدن موضع روسیه خواهد بود. در پایان باید پرسید: آیا اوکراین با این اقدامات، به سوی صلح گام برمیدارد یا در حال بستن راههای باقیمانده برای حلوفصل مسالمتآمیز بحران است؟