گروسی اعتراف میکند، اما علیه ایران قطعنامه صادر میکند
بااینحال، واکنش آژانس و مدیرکل آن به تجاوز اسرائیل بسیار ملایم بود. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس در نخستین اظهارنظر خود تنها گفت تأسیسات هستهای «هیچگاه نباید مورد حمله قرار گیرند» و خواستار خویشتنداری همه طرفها شد. این موضع کلی هرچند ابراز نگرانی از حمله بود، اما در عمل هیچ محکومیتی علیه اسرائیل صادر نشد. حتی نشست فوقالعاده شورای حکام آژانس نیز نتوانست قطعنامهای در محکومیت حملات رژیم صهیونیستی به تأسیسات هستهای ایران به تصویب برساند. به گفته نماینده ایران، شورای حکام در قبال تهدیدات و تجاوزات مکرر اسرائیل «بیعملی» پیشه کرده و عملا از ایفای مسئولیت خود شانه خالی کرده است. اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران تصریح کرده که شورای حکام متأسفانه «زیر هدایت، نفوذ و حمایت سه کشور اروپایی، آمریکا و رژیم صهیونیستی عمل میکند»؛ عاملی که به باور ایران مانع هرگونه اقدام جدی یا محکومیت رسمی تجاوزات اسرائیل در آژانس شده است.
نبود شواهد و تناقض با گزارشهای آژانس
درحالیکه آژانس از محکوم کردن صریح حمله اسرائیل خودداری کرد، مدیرکل آن چندی بعد در گفتوگویی با شبکه سیانان دست به اعترافی مهم زد. رافائل گروسی در مصاحبه با کریستین امانپور به روشنی اذعان کرد: «ما هیچ مدرکی دال بر یک تلاش سیستماتیک برای دستیابی ایران به سلاح هستهای در اختیار نداشتیم.» این تأکید دوباره گروسی بر ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران و عدم انحراف آن، به مثابه یک «اعتراف دیرهنگام» تعبیر است. جمهوری اسلامی ایران همواره تأکید کرده که هرگز به دنبال سلاح هستهای نبوده و اکنون اعتراف صریح مدیرکل آژانس، صحت ادعای ایران را تأیید میکند.
بااینحال، تناقض رفتار و گفتار آژانس سوالبرانگیز است. تنها دو هفته پیش از این اظهارات گروسی، خود او گزارشی به اصطلاح «جامع» درباره برنامه هستهای ایران تهیه و به شورای حکام ارائه کرده بود که تهران آن را شدیدا مغرضانه و غیرمستند میداند. در بیانیه مشترک اخیر وزارت خارجه و سازمان انرژی اتمی ایران تأکید شده که گزارش مدیرکل آژانس «با استفاده گسترده از اسناد جعلی ارائه شده توسط رژیم صهیونیستی، اتهامات مغرضانه و بیاساس قبلی را مجددا تکرار» کرده است. محتوای سیاسی و غیرفنی این گزارش به حدی بود که به گفته محمد اسلامی، «بهانه رژیم اسرائیل در حمله به جمهوری اسلامی ایران» را فراهم ساخت.
قطعنامه سیاسی، زمینهساز تجاوز نظامی؟
در پی انتشار این گزارش مغرضانه نیز شورای حکام آژانس قطعنامهای علیه ایران به تصویب رساند و تهران را به عدم همکاری کافی متهم کرد. ساعاتی پس از تصویب آن قطعنامه علیه ایران، جنگندهها و پهپادهای اسرائیل حملات خود به خاک ایران را آغاز کردند. این همزمانی از دید ناظران ایرانی دور نماند و آن را نشانهای از پیوند خوردن فشار سیاسی آژانس با ماجراجویی نظامی اسرائیل قلمداد کردند. چنانکه سخنگوی وزارت خارجه ایران، عملکرد گروسی را مصداق «خیانت به رژیم عدم اشاعه» توصیف کرد و آژانس را شریک «جنگ تجاوزکارانه» رژیم صهیونیستی دانست. به بیان دیگر، عقیده بر این است که گزارشهای جهتدار آژانس و فضاسازی سیاسی غرب علیه ایران، عملا چراغ سبزی برای تشدید اقدامات خصمانه اسرائیل بوده است.
استانداردهای دوگانه غربی
عملکرد کشورهای غربی در قبال این بحران نیز با انتقاد شدید مواجه شده است. بسیاری از کشورها و نهادهای بینالمللی از جمله همسایگان عرب ایران، بلافاصله حمله نظامی اسرائیل را محکوم کرده و آن را نقض آشکار قوانین بینالمللی خواندند. برای مثال، عربستان سعودی، قطر، عمان، عراق و دیگران تجاوز اسرائیل به خاک ایران را قویا محکوم کردند و خواستار توقف فوری تنشزایی شدند. در مقابل اما ایالات متحده آمریکا و اروپاییها نهتنها از محکومیت این تجاوز خودداری کردند، بلکه با نادیده گرفتن اصول بدیهی حقوق بینالملل، عملا در کنار اسرائیل ایستادند یا صرفا بر لزوم «کنترل تنشها» تأکید کردند. این واکنش دوگانه غرب، مصداق روشنی از استانداردهای دوگانه در برخورد با ایران و اسرائیل است.
غرب در حالی از اقدام نظامی اسرائیل چشمپوشی یا حمایت میکند که اسرائیل عضو پیمان NPT نیست و زرادخانه هستهای غیرقانونی در اختیار دارد. این رژیم سالهاست با حمایت آمریکا از هرگونه نظارت بینالمللی مصون بوده و حتی اجازه بازرسی آژانس از تأسیسات خود را نداده است. در نقطه مقابل، جمهوری اسلامی ایران بهعنوان عضو NPT، به تمامی تعهدات پادمانی خود عمل کرده و بالاترین سطح شفافیت و همکاری را با آژانس داشته است. با این وجود، نهتنها هیچگاه تجاوزات و تهدیدهای رژیم صهیونیستی علیه ایران محکوم نمیشود، بلکه همان آژانسی که باید بیطرف باشد، تحت نفوذ سیاسی، فشار را متوجه قربانی (ایران) میکند. این موضعگیری آژانس «نشاندهنده همسویی آشکار گروسی با اهداف سیاسی غرب و اسرائیل» است. به عبارتی، از دید تهران آژانس به ابزاری در خدمت پروژه فشار حداکثری غرب تبدیل شده و استقلال فنی خود را فدا کرده است.
سکوت آژانس و همراهی ضمنی غرب در قبال حمله اسرائیل به ایران، ریشه در ملاحظات سیاسی و استانداردهای دوگانه دارد. ایران تأکید میکند که برنامه هستهایاش کاملا صلحآمیز و تحت نظارت کامل آژانس است و حتی مدیرکل آژانس صریحا اذعان کرده هیچ مدرکی از تلاش ایران برای ساخت بمب وجود ندارد.
آژانس و اعتماد از بین رفته، مشروعیت زیر سوال
بااینحال، همین آژانس در قبال نقض فاحش امنیت هستهای یک کشور عضو NPT توسط رژیمی که خود خارج از هر پیمان بینالمللی است، سکوت اختیار کرده است. حمایت علنی یا ضمنی قدرتهای غربی از اقدام اسرائیل - که نقض حاکمیت ایران و حقوق بینالملل تلقی میشود - و همزمان ادامه فشارها و قطعنامههای سیاسی علیه ایران، از منظر افکار عمومی و مسئولان ایرانی جز تثبیت تصور بیعدالتی و تبعیض ساختاری در نهادهای بینالمللی حاصل دیگری نخواهد داشت. همانگونه که رهبر انقلاب اسلامی در واکنش به این تجاوز تأکید کردند، ایران در برابر جنگافروزی رژیم صهیونیستی کوتاه نخواهد آمد و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی با قدرت پاسخ خواهند داد.
در این میان، عملکرد جانبدارانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی و کشورهای غربی نیز در حافظه تاریخی ایران ثبت شده و بیاعتمادی عمیقتری را نسبت به ادعاهای آنان درباره حقوق بینالملل و عدم اشاعه به وجود آورده
است.
ایران معتقد است اگر آژانس و مدعیان غربی واقعا خواهان عدم تنش و صلح هستند، باید معیارهای یکسان را به کار گیرند: تجاوز هستهای را به همان شدتی محکوم کنند که غنیسازی صلحآمیز را بهانه فشار قرار میدهند. در غیر این صورت، دوگانگی رفتاری آنان نهتنها کمکی به حل بحران نخواهد کرد، بلکه مشروعیت نهادهای بینالمللی را بیش از پیش زیر سوال میبرد.