محرم باز آمده است. با همان شکوه غمانگیزش، با همان آوای جانکاهی که قرنهاست دلها را میلرزاند، با همان علمهایی که باد زمان را تاب آوردهاند و هنوز افراشتهاند. این ماه، فقط یک مقطع از تقویم نیست؛ یک فصل روحانی، یک اتفاق تاریخی یا یک آیین آیینی صرف نیست. محرم، حقیقتی زنده در تار و پود هویت ایرانی - اسلامی ماست؛ فصلی از حیات ملی که در آن نهتنها برای یک مصیبت تاریخی سوگواری میکنیم، بلکه در آینه آن، امروز خویش را بازمینگریم. امسال اما محرم رنگ و بویی متفاوت دارد. درست در پی آنکه ایران در یکی از حساسترین بزنگاههای منطقهای، پاسخ قاطعانهای به حملات رژیم صهیونیستی داد و جهانیان شاهد برآمدن دوباره چهرهای مقتدر از ایران بودند، عاشورا فرا رسیده است و چه تقارنی! گویی تقدیر خواسته است در چنین بزنگاهی، بار دیگر ملت ما زیر پرچم سیاه حسینبنعلی(ع) جمع شود، اما نه فقط به نیت سوگ که برای بیعتی دوباره با آرمان او: وحدت در درون، ایستادگی در برابر ظلم در بیرون.
آیین همبستگی؛ زیر یک پرچم سیاه
در سالهایی که گاه اختلافها، شکافهای فکری، دعواهای جناحی و مشاجرات مجازی، چهره جامعه را مخدوش کردهاند، محرم با یک ویژگی یگانه، جلوهگر میشود: همگان را کنار هم مینشاند. همه و همه زیر همان بیرق سیاه، با همان نیت مشترک: عرض ارادت به حقیقتی که فراتر از مرزهای مذهبی و سیاسی و فکری است.
در روزگار بحران سرمایه اجتماعی، هیأتها و مجالس عزای سیدالشهدا (ع)، یکی از معدود نهادهای اجتماعی هستند که هنوز اعتماد عمومی را حفظ کردهاند؛ آنها مکانهاییاند که مردم با دل خود به آن وارد میشوند، نه از سر اجبار، نه برای تکلیف. مردمیترین و خودجوشترین اجتماعات سال، در همین دهه اول محرم رخ میدهد. آن هم در شرایطی که بسیاری از آیینها در جهان معاصر رنگ باختهاند یا به نمایشی کلیشهای بدل شدهاند.
اگر بپذیریم که «ملت شدن» نیازمند لحظاتی است که همگان با هم بر سر یک ارزش جمع شوند، پس محرم، فرصتی طلایی برای بازسازی این «ملت بودن» است. محرم امسال، بعد از روزهای پرمخاطره حمله به مراکز ایران و پاسخ پرصلابت کشور، جایی است برای بازیابی غرور ملی. جایی است برای آنکه همه، از دل شهر و روستا، از متن هیأتها و دستهها، اعلام کنند: ما یکی هستیم، فارغ از اختلافاتمان.
پیام عاشورا در مقیاس جهانی
عاشورا فقط برای ایرانیان نیست. کربلا، مرز نمیشناسد. حسین بن علی، قهرمان تمام آزادگان جهان است. از شیعیان نیجریه تا مبارزان یمن، از نوجوانان سنگ به دست در کوچههای نابلس و غزه تا سربازان مقاومت در جنوب لبنان، همه در هیبت او اسطورهای از ایستادگی مییابند.
فرهنگ عاشورا، مکتب جهانی «نه» گفتن به ظلم است. فرهنگی که درس میدهد «حق» همیشه در اکثریت نیست و باطل، ممکن است تمام تجهیزات و قدرتها را در اختیار داشته باشد، اما در نهایت، از درون تهی است. در روزگاری که استکبار جهانی، با ابزار رسانه و سلطه اقتصادی و فشار نظامی، در پی تحمیل خواست خود بر ملتهاست، محرم یک پادزهر است: پادزهر ترس، پادزهر تسلیم، پادزهر سرسپردگی.
همین چندی پیش، در پاسخ کوبنده ایران به رژیم صهیونیستی، جهان لرزید، اما در دل این رویداد، یک معنا موج میزد: ما، ملتی هستیم که از عاشورا آموختهایم چگونه در برابر یزیدهای زمان بایستیم. ما قاعده میدان را از سیدالشهدا (ع) گرفتهایم: «هیهات منا الذله»
جوان امروز ما، وقتی نام حسین (ع) را میشنود، فقط از تاریخ نمیشنود؛ از اکنون میشنود. او عاشورا را در سوریه دیده، در محاصره غزه دیده، در تابوت شهید سلیمانی دیده، در اشکهای مادران شهید مدافع حرم دیده و از خود میپرسد: اگر امروز کربلای دیگری برپا شود، جای من
کجاست؟
از سوگ دیرین تا فرهنگ زنده
آیین عاشورا، یکی از معدود آیینهای بشری است که از دل تاریخ عبور کرده، اما هرگز متوقف نشده است. هنوز نفس میکشد، هنوز شور میآفریند، هنوز اشکها را صیقل میدهد و انسانها را بیدار میکند.
این آیین، فقط سوگ یک شهید نیست؛ بیداری یک ملت است. اگر غرب، مدرنترین الگوهای فرهنگی خود را با سرمایههای عظیم جهانی به میدان آورده، ما محرم را داریم؛ سرمایهای که نه نیاز به بودجه دارد، نه کمپین رسانهای. خودجوشترین حرکت فرهنگیِ تاریخ ما، محرم است و هر سال، در روزگار فشار، خستگی، تفرقه یا تردید، محرم میآید تا بگوید: هنوز میتوان کنار هم ایستاد. هنوز میتوان به جای انفعال، بر سر آرمان به اتفاق رسید. محرم امسال، فقط برای اشک ریختن نیست؛ برای تصمیم گرفتن است. برای بازشناسی هویت جمعیمان، برای یافتن راه آینده، برای مقاوم ماندن در عصری که ما را به تسلیم دعوت میکنند. این پرچم سیاه، امسال بیش از هر سالی، برافراشتهتر است؛ چون هم پیام وحدت دارد، هم پیام مقاومت.