محرم امسال صحنه ای شگرف از تجلی ایرانی عاشورایی شد؛ ایرانی که زیر بیرق حسین بن علی درس ایستادگی، شجاعت، ایثار و مقاومت را در دهه های گذشته مشق و در یکی از بزنگاههای خطیر تاریخ این سرزمین بخوبی نمایان کرده است. ایران امروز نه تنها حرم و خانه امن ایرانیان که الگویی برای تمامی ملت های آزاده جهان شده است. ساختن این ملت هاست که امت اسلامی را شکل می دهد و دوگانه امت-ملت، دوگانه ای دروغین است که با تدبیر رهبر انقلاب و ندای «ای ایران» باطل شد . بقای یک کشور با دو رکن جغرافیا و مردم امکانپذیر است؛ از اینرو «میهن» و «وطن» شاهبیت مرثیه محرم امسال بود. آیین باشکوه تاسوعا و عاشورا در محرم ۱۴۰۴، بهویژه در حسینیه امام خمینی(ره) با حضور رهبر انقلاب اسلامی، به یکی از لحظات نمادین پس از جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی به ملت ایران بدل شد. این آیین مذهبی نهفقط بازتابی از غم و اندوه تاریخی، بلکه تبلوری از واکنش چندلایه جامعه به بحران سیاسی-نظامی اخیر بود. در آیین عاشورایی امسال مذهب مانند سالهای قبل و بعد از انقلاب تبدیل به عامل قدرتمندی برای پیوند اقشار و طبقات مختلف شد. زیر خیمه امام حسین (ع) و پس از هجوم وحشیانه آمریکا و رژیم صهیونی، مردم ایران با حضوری حماسی و اسطوره ای یکبار دیگر نشان دادند که درس واقعه کربلا را فراگرفته اند و در برابر یزیدیان، استوار ایستاده اند. این رخداد را میتوان در چارچوب سه پارادایم اصلی جامعهشناسی سیاسی تحلیل کرد: کارکردگرایی، نظریه تعارض، و کنش متقابل نمادین.
۱. تحلیل کارکردگرایانه: آیین به مثابه مکانیزم انسجام اجتماعی
از منظر کارکردگرایی، آیینهای مذهبی همچون عزاداری محرم، در شرایط خاص به بازسازی نظم اجتماعی و تقویت انسجام کمک میکنند. آیین سوگواری امسال روند هویتطلبی و همبستگی اجتماعی را که از روزهای نخستین جنگ آغاز شده بود، تقویت کرد. آیینهای جمعی در مواجهه با بحرانهایی مانند جنگ، از بروز آنومی جلوگیری میکنند و روح جمعی را احیا میسازند. مراسم شب عاشورا در تهران که با حضور رهبر انقلاب برگزار شد، نمونهای بارز از ایفای این نقش است. گردهمایی هزاران نفر با عقاید و خاستگاههای مختلف در زیر سقف واحد عزاداری، حس یگانگی و همسرنوشتی را تقویت کرد. نوحه «ای ایران» که به درخواست رهبر انقلاب توسط حاج محمود کریمی خوانده شد، بهوضوح نشان داد که چگونه آیینهای مذهبی میتوانند به نمادهای ملی پیوند خورده و یکپارچگی اجتماعی را ارتقاء دهند.
۲. رویکرد تعارض: آیین به عنوان بستر مقاومت سیاسی
مراسم عزاداری ۱۴۰۴، واکنشی به تهدیدات خارجی و نمایش مقاومت فرهنگی-سیاسی ملت ایران بود. حضور رهبری در کنار مردم، قرائت اشعار ضد ظلم، و پیوند شعائر مذهبی با مفاهیم میهندوستانه، به خلق گفتمان مقاومت در برابر سلطهطلبی خارجی انجامید. «ای ایران» در چنین زمینهای فقط یک نوحه نبود، بلکه اعلام وفاداری به وطن، خون شهدا و آرمانهای استقلالطلبانه بود. قدرت ایران اگر در جنگ ۱۲ روزه به شکلی نظامی نمایان شد، در روند ۲۴ روزه و در پایان دهه اول محرم به شکلی ملی-مردمی تثبیت و ایران متحد را به رخ دشمن کشید. از این منظر رهبری به مثابه «قهرمان مقاومت» در قلب گفتمان مقاومت ملی جای گرفت.
۳. نظریه کنش متقابل نمادین: تولید معنا و بازسازی هویت
مطابق با نظریه گافمن و کالینز، آیینها فضاهاییاند برای شکلگیری معنا، نقشآفرینی و بازسازی هویت جمعی. مفهومسازیهای هویتی منجر به عمقبخشی شناخت های ملی-میهنی می شود و معنایی همگانی را خلق می کند که در برابر هر قدرت خارجی توان ایستادگی دارد. مراسمهای عزاداری در محرم ۱۴۰۴، فضایی بود که در آن ارزشهای مشترک مردم ایران—مانند شجاعت، فداکاری، عزت و وطندوستی—از نو معنا شدند. تغییراتی نظیر استفاده از نمادهای ملی در برخی هیئتها، و پیوند شعرهای سنتی با مفاهیم ملی، نشانههایی از بازتعریف نمادهای آیینی بودند. در این چارچوب، درخواست رهبر انقلاب برای اجرای «ای ایران» را میتوان یک کنش نمادین دانست؛ لحظهای که نمادهای دینی، ملی و عاطفی با هم ترکیب شدند و وحدتی معنادار آفریدند. در این فضا، رهبری نهتنها به عنوان ولیفقیه، بلکه به عنوان «قهرمان ملی» در ذهن و احساس مردم بازتعریف شد. رویکردی که به سرعت فضایی جدید را خلق کرد و ایران ستون و کلیدواژه تمامی سخنرانیها و نوحه خوانیها در سراسر کشور شد. از ایران گفتن و برای ایران خواندن، بسیاری از توطئههایی که برای ایران طراحی شده بود را بر هم زد و معادله را تغییر داد. تحلیل محرم ۱۴۰۴ در فضای پساجنگ و بحران، نشان میدهد که آیینهای دینی میتوانند به موتورهای همبستگی، مقاومت و بازسازی هویت بدل شوند. مراسم شب عاشورا، با حضور رهبری و نمادهایی چون «ای ایران»، لحظهای از تلاقی دین، ملت و رهبری بود؛ لحظهای که نشان داد هویت ایرانی و هویت شیعی در هم امتزاج یافته اند. و در دل این پیوند، چهرهای نو از قهرمانی ملی ظهور یافت؛ چهرهای که در کلمات سادهای چون «ایران کربلایی» معنا یافت.