sobhe-no.ir
2135
دوشنبه، ۱۶ تیر ۱۴۰۴
2
چگونه باید با دروغ‌پردازی‌های رسانه‌ای دشمنان ایران در فیک دانستن تصویر انفجار میدان قدس مواجه شد؟

کارزار با سفیدشویی جنایات رژیم

عبدالملکی در گفت‌وگو با «صبح نو» مطرح کرد؛ روایت‌سازی؛ سلاح رسانه‌ای دشمن در نبرد افکار

صبح نو

چگونه باید با دروغ‌پردازی‌های رسانه‌ای دشمنان ایران در فیک دانستن تصویر انفجار میدان قدس مواجه شد؟

کارزار با سفیدشویی جنایات رژیم

در واپسین روزهای خردادماه ۱۴۰۴، میدان قدس تهران، یکی از نمادهای زندگی شهری در شمال پایتخت، ناگهان به قلب تراژدی بدل شد. انفجاری مرگبار، سوزان و بی‌رحم، جان ۱۲ انسان - شامل یک زن باردار - را گرفت و ۵۹ نفر دیگر را زخمی کرد. آنچه رخ داد، فراتر از یک حادثه‌ نظامی یا حمله موشکی بود؛ این، یک جنایت جنگی بود که نه فقط با هدف از میان بردن جسم، بلکه تخریب ذهن و روایت ملت ایران صورت گرفت. در روزهای گذشته پس از جنگ دوازده روزه، فیلمی کوتاه از لحظه انفجار در فضای مجازی دست‌به‌دست شد: تصویری لرزان از تقاطعی در حال انتظار پشت چراغ قرمز که ناگهان در یک لحظه در شعله‌های انفجار غرق می‌شود. این ویدئو، نه‌تنها عمق فاجعه را نشان داد، بلکه ناخواسته، آتش دوم جنگ را شعله‌ور کرد: جنگ بر سر روایت. تردیدها به ‌سرعت شکل گرفت. برخی در فضای مجازی ادعا کردند که این تصاویر جعلی و محصول هوش مصنوعی است. همین روایت مشکوک، خود به عاملی برای سفیدشویی یک جنایت واقعی بدل شد؛ تلاش برای زیر سوال بردن اصل ماجرا و نه محکومیت عامل آن. اما واقعیت انکارناپذیر بود: وزارت بهداشت جمهوری اسلامی ایران تأیید کرد که ۱۲ نفر از جمله یک زن باردار، در این یورش ناجوانمردانه جان خود را از دست دادند. جنایتی که به‌ شکلی کاملا هدفمند، نقطه‌ای پررفت‌وآمد از پایتخت را نشانه گرفته بود؛ جایی که با قطعیت می‌توان گفت «نظامی» نبود، «پایگاه موشکی» نبود، بلکه میدانی پر از مردم عادی، کودکان، کارمندان، دست‌فروش‌ها و رهگذران شهری بود.
شهادت شاهدان: روایت‌هایی از دل آتش
یک شاهد عینی جزئیاتی از صحنه را چنین توصیف می‌کند: «بعد از اصابت موشک، لوله آب ترکید. فشار آب به‌ شدت بالا رفت و خیابان ظرف چند ثانیه پر از آب شد.»
 شهادت‌هایی از این دست، تنها اسناد انسانی این فاجعه‌اند؛ روایت‌هایی که در کنار آوار بتن و خون و خاکستر، حقیقت را زنده نگاه می‌دارند.
 
وقتی دشمن پیامش را با موشک می‌فرستد
رژیم صهیونیستی، طبق سنت دیرینه‌ خود، بلافاصله پس از حمله، با انتشار بیانیه‌ای ادعا کرد که «اهداف نظامی» را مورد هدف قرار داده است. در همان حال، موجی از کمپین‌های رسانه‌ای برای تطهیر این اقدام شکل گرفت: از شبه‌تحلیل‌های کارشناسی درباره محل برخورد گرفته تا مهندسی روایت‌ها در شبکه‌های اجتماعی غربی.
این هم‌زمانی موشک با پیام، نشان می‌دهد که اسرائیل در حال جنگ در دو جبهه است: نظامی و رسانه‌ای. موشک میدان قدس، نه فقط بتن و آسفالت را درید، بلکه خط دفاعی ما در جبهه رسانه را نیز هدف قرار داد. که با سفیدشویی سربازان رژیم در فضای مجازی ابعاد آن مشخص شد.
 
نبردی عریان با مردم بی‌دفاع
حمله ۲۵ خرداد، یک‌بار دیگر باطل‌کننده‌ ادعای همیشگی اسرائیل بود؛ اینکه «با مردم عادی کاری نداریم.» با این حمله، نقاب از چهره دیپلماسی جنگ‌طلب اسرائیل افتاد.
در واقع، کودکی که هنوز چشم به جهان نگشوده بود، به خون کشیده شد و این سندی است کافی برای ثبت در پرونده جنایات جنگی رژیم صهیونیستی. در شرایطی که دشمن، به‌طور موازی در زمین و در رسانه می‌جنگد، برای دفاع از مردم، باید روایت آنان را نیز محافظت کنیم. لازمه‌اش آن است که تولید محتوای چندرسانه‌ای فوری، مؤثر و بین‌المللی داشته باشیم و خبرنگاران جنگ نرم تربیت کنیم، نه فقط بازتاب‌دهندگان خبر.
 
جنگ در میدان قدس، هشدار به همه ما بود
انفجار میدان قدس، نه یک رویداد گذرا، بلکه هشداری است برای تمام کسانی که «روایت» را کم‌اهمیت می‌شمارند. در جهان امروز، توپ و تفنگ کافی نیست؛ پیروزی در گرو تسلط بر افکار عمومی و رسانه‌هاست.
اگر نتوانیم تصویر واقعی درد و جنایت را به جهان مخابره کنیم، دشمن همان تصویری را خواهد ساخت که به نفع اوست و در آن صورت، حتی حقیقت هم اگر فریاد بزند، کسی صدایش را نخواهد شنید. ما باید روایت را پس بگیریم؛ پیش از آنکه سکوت، میدان دیگری را از ما 
بگیرد.
 
چه کسانی می‌گویند «ویدئو ساختگی است»؟
جریان‌های وابسته به رسانه‌های غربی یا همسو با آنها
این گروه معمولا در فضای مجازی فارسی‌زبان فعال هستند و هر خبری که چهره اسرائیل را تخریب کند، با دیده‌ شک و تردید نگاه می‌کنند. آنها معمولا از واژه‌هایی مثل deepfake، هوش مصنوعی، صحنه‌سازی یا پروپاگاندا استفاده می‌کنند تا حقیقت را تضعیف کنند.
 افراد بی‌اطلاع یا مزدور؟
بعضی‌ها دانسته یا نادانسته وارد بازی دشمن می‌شوند. با یک استوری یا توئیت شبهه‌دار، ذهن مخاطب را به هم می‌ریزند. این افراد اغلب بدون تحقیق، فقط چون یک روایت رسمی منتشر شده، خودکار آن را زیر سوال می‌برند.
 
حساب‌های جعلی در فضای مجازی با مدیریت خارجی (فارم‌های سایبری)
بسیاری از ربات‌ها و اکانت‌های ناشناس در ایکس (توئیتر سابق)، تلگرام و اینستاگرام، طوری برنامه‌ریزی شده‌اند که با کلیدواژه‌های مشخص مانند «جعلی بودن ویدئو»، «صحنه‌سازی»، «پروپاگاندا» تلاش می‌کنند افکار عمومی را از اصل ماجرا دور کنند.
 
چرا این‌ها ادعا می‌کنند؛ ویدئو ساختگی است؟
هدف این ادعاها کاملا روشن است و یکی از این اهداف سفیدشویی جنایت جنگی اسرائیل است. اگر مردم باور کنند که انفجار ساختگی بوده، پس جنایتی رخ نداده و در نتیجه، اسرائیل تبرئه می‌شود. این دقیقا همان چیزی است که تل‌آویو می‌خواهد: انکار مسئولیت، تخریب اسناد، سردرگمی افکار عمومی.
 
تخریب اعتماد عمومی به رسانه‌های داخلی
وقتی روایت رسمی زیر سوال می‌رود، دیگر هیچ مرجعی برای اعتماد باقی نمی‌ماند. این دقیقا هدف جنگ ترکیبی است: بی‌اعتمادسازی کامل جامعه به منابع خبری کشور.
اگر مردم ایران یا جهان این جنایت را باور نکنند، خشم عمومی به وجود نمی‌آید، تظاهرات راه نمی‌افتد و رسانه‌های بین‌المللی نیز تحت فشار افکار عمومی قرار نمی‌گیرند. در نتیجه، جنایت بی‌هزینه می‌شود.
 
هدایت افکار عمومی به سمت بی‌تفاوتی
وقتی مردم دچار تردید می‌شوند، واکنششان کند می‌شود. دشمن دقیقا روی این نقطه کار می‌کند: ایجاد تردید = کاهش واکنش = نفع برای جنایتکار.
 
راه مقابله چیست؟
مردم باید بدانند هر کلیپی که با عنوان «فیک» برچسب می‌خورد، لزوما جعلی نیست؛ باید پشت پرده‌ برچسب‌ها را شناخت. در برابر ادعاهای ساختگی، باید بلافاصله شواهد، تحلیل فنی، ویدئوهای مکمل و شهادت‌های عینی منتشر شوند. مردم باید بدانند چه کسانی در فضای مجازی ایرانی، با بودجه بیگانگان کار می‌کنند و مأموریتشان چیست.
 
تبدیل روایت به سند جهانی
باید با ترجمه، زیرنویس و رسانه‌سازی بین‌المللی، این حمله را به سندی علیه اسرائیل در سازمان‌های جهانی بدل کرد.
هر کسی که بدون سند و مدرک، ادعای «ساختگی بودن» یک جنایت اثبات ‌شده را مطرح کند، آگاهانه یا ناآگاهانه در حال سفیدشویی جنایت جنگی رژیم صهیونیستی است.
این نه یک بحث فنی یا رسانه‌ای صرف، بلکه بخشی از نبرد جدی در جبهه روایت و حقیقت است. ما اگر در این میدان عقب بمانیم، حتی واقعیت هم دفن می‌شود.

captcha
شماره‌های پیشین