نوذر شفیعی، کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با «صبح نو» با تحلیل ابعاد ژئوپلیتیکی نشست اخیر سران بریکس در برزیل تأکید کرد که این ائتلاف در حال تثبیت جایگاه خود بهعنوان یک نیروی مؤثر در تغییر نظم بینالمللی است. به گفته او، محکومیت صریح اقدامات آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران از سوی اعضای بریکس، صرفا یک موضعگیری سیاسی نبود، بلکه تجلی نوعی «قدرت نهادی» برای ایران در چارچوب ساختارهای چندجانبه است.
شفیعی با اشاره به فلسفه سیاسی شکلگیری بریکس گفت: «یکی از اهداف بنیادین بریکس، بازنگری در کارکرد و ساختار نهادهای بینالمللی است که پس از جنگ جهانی دوم به رهبری آمریکا پدید آمدند. این نهادها عمدتا بهگونهای طراحی شدهاند که منافع قدرتهای غربی بهویژه ایالات متحده را تأمین کنند. بریکس اما میخواهد این معادله را اصلاح کرده و نظم جایگزینی را بر مبنای عدالت و چندقطبیگرایی به جهان عرضه کند.»
وی ادامه داد: «یکی از نشانههای این تلاش، تأکید بریکس بر مبادلات مالی بر پایه ارزهای ملی است. این مسأله اگر به صورت نظاممند دنبال شود، قدرت نهادینهشده مالی آمریکا را به چالش میکشد و از وابستگی کشورها به دلار میکاهد. این همان نقطهای است که باعث نگرانی آمریکا شده و واکنشهایی مانند تهدید اقتصادی یا اعمال تحریم را به دنبال داشته است.»
تحلیلگر مسائل بینالملل به منطق تحریمها بهعنوان ابزار سنتی ایالات متحده در برابر قدرتهای نوظهور اشاره کرد و افزود: «تحریمها، سلاح آمریکا برای مهار بازیگران مستقل است. هر زمان که کشور یا نهادی در مسیر استقلال از واشنگتن قرار میگیرد، با موجی از محدودیتها و فشارهای سیاسی و اقتصادی مواجه میشود. بریکس از این منظر، تهدیدی استراتژیک برای موقعیت جهانی آمریکاست.»
شفیعی در بخش دیگری از سخنان خود، به مفهوم «قدرت رابطهای» و «قدرت نهادی» در روابط بینالملل اشاره کرد و گفت: «قدرت ملی یک کشور، فقط محدود به توانمندیهای اقتصادی و نظامی آن نیست. در برخی مواقع، یک کشور میتواند از رهگذر ارتباطات مؤثر با دیگر کشورها، وزن سیاسی خود را افزایش دهد که به آن قدرت رابطهای گفته میشود. همچنین، عضویت فعال در نهادهای بینالمللی میتواند شکل دیگری از قدرت را خلق کند که ما آن را قدرت نهادی مینامیم. ایران با عضویت در بریکس و حمایت این نهاد از حقوقش، دقیقا در حال بهرهبرداری از این نوع قدرت است.»
وی افزود: «وقتی بریکس در بیانیه رسمی خود حملات به ایران را محکوم میکند، در حقیقت نهتنها از یک عضو حمایت کرده، بلکه اعتبار حقوقی و سیاسی جمهوری اسلامی را در سطح بینالمللی ارتقا میدهد. این همان نوع قدرتی است که هزینههای سیاسی آمریکا و رژیم صهیونیستی را افزایش میدهد.»
این استاد دانشگاه به نقش کلیدی بریکس در مهندسی نظم جدید جهانی اشاره کرد و گفت: «هیچ نهاد بینالمللی تا این حد برای آمریکا چالشبرانگیز نبوده است. بریکس متشکل از قدرتهای نوظهور اقتصادی و نظامی است، درهای خود را به روی کشورهای بیشتری باز کرده و به سمت ساختارهایی مانند ارز مشترک نیز حرکت میکند. طبیعی است که چنین نهاد تحولگرایی برای آمریکا که سالها از مزایای ساختارهای موجود بهره برده، تهدیدی واقعی
باشد.»