سیاست جدید ایالات متحده در قبال سوریه و ایران نیز در این دوره پررنگ شده است. در می ۲۰۲۵، ترامپ در سخنرانیاش در ریاض اعلام کرد آماده است تحریمهای دمشق را لغو کند و در ازای مذاکرات با تهران بخشی از تحریمهای اقتصادی آمریکا را کاهش دهد. در اواخر ژوئن ۲۰۲۵ وی فرمان اجرایی وسیعی را امضا کرد که بر اساس آن حدود ۵۱۸ فرد و نهاد سوری از فهرست تحریمها خارج شدند.
تناقض میان نزدیکی واشنگتن - دمشق و اقدامات نظامی تلآویو
در همین فرمان، ترامپ دستور داد وضعیت جولانی و گروه سابق او (القاعده شاخه سوریه) برای بازنگری و حذف از فهرست تروریستی بررسی شود. این اقدامات نشان میدهد واشنگتن در عمل به دولت انتقالی جدید سوریه نزدیک شده و بخش بزرگی از محدودیتها علیه این دولت را برداشته است.
با وجود این تحولات دیپلماتیک، در روزهای اخیر جنگندههای رژیم صهیونیستی دمشق را هدف حملات هوایی گستردهای قرار دادند. در این حملات، ساختمان وزارت دفاع و نواحی نزدیک کاخ ریاستجمهوری هدف قرار گرفتند. اسرائیل هدف این حملات را به حفاظت از اقلیت دروزی در جنوب سوریه نسبت داده است، اما نکته مهم آن است که این حملات درست پس از اقدام آمریکا برای رفع تحریمها علیه دمشق رخ داد.
اعتماد به آمریکا و وضعیت کنونی سوریه چه ارتباطی دارند؟
به عبارت دیگر، با وجود نزدیکی دولت انتقالی سوریه به آمریکا و امید به بهبود روابط، حملات نظامی اسرائیل علیه مقرهای دولتی سوریه متوقف نشد. وزارت خارجه آمریکا در واکنش به این حوادث اعلام کرد که این کشور از «خشونت در سوریه» ابراز نگرانی میکند و برخلاف حملات اخیر اسرائیل موضع حمایتی ندارد. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا تصریح کرد واشنگتن بهطور دیپلماتیک با هر دو طرف (اسرائیل و سوریه) در تماس است و از حملات اخیر اسرائیل پشتیبانی نکرده است. بااینحال، واقعیت میدانی این بود که اسرائیل بدون ملاحظه حضور ائتلاف جدید واشنگتن - دمشق، اهدافش را در دمشق دنبال کرد. به نظر میرسد که صرف اعتماد یا امید به آمریکا برای حل بحرانهای سوریه کفایت نمیکند. حتی با تشکیل دولت مورد حمایت آمریکا و لغو تحریمها برای آن، حملات هوایی رژیم صهیونیستی به دمشق ادامه یافت. این امر نشان میدهد که اسرائیل بر اساس ملاحظات خود عمل میکند و حمایت یا هماهنگی موقت با واشنگتن بهطور خودکار امنیت کامل را تضمین نمیکند.
به بیان دیگر، تجربه اخیر سوریه حکایت از آن دارد که تکیه صرف بر وعدههای آمریکایی - مانند آنچه در دولت جدید سوریه دیدیم - لزوما مانع تجاوز رژیم صهیونیستی نخواهد شد.
نقش اقلیت دروزی در جنوب سوریه و حمایت رژیم صهیونیستی از آنها
دروزیها یکی از اقلیتها در سوریه هستند که قرنهاست در منطقه سویدا و اطراف آن زندگی میکنند. این جامعه بومی، با هویت قومی و مذهبی، نقشی کلیدی در توازن قدرت منطقهای ایفا میکند. در شرایطی که سوریه به دلیل بحرانهای داخلی و فشارهای خارجی به بخشهای مختلف تقسیم شده است، دروزیها بهعنوان یک بازیگر تأثیرگذار در جنوب سوریه باقی ماندهاند.
رژیم صهیونیستی به دلایل استراتژیک و امنیتی از دروزیها حمایت میکند. اولا، دروزیها نسبت به سایر اقلیتها، خصوصا در سوریه، بیشترین نزدیکی و همگرایی فرهنگی و سیاسی را با اسرائیل دارند و برخی از دروزیهای داخل اسرائیل نیز در ساختارهای امنیتی و نظامی این رژیم حضور فعال دارند. این پیوندها باعث شده اسرائیل در قبال دروزیهای سوریه رویکرد حمایتی اتخاذ کند تا از نفوذ حکومت دمشق بهویژه حکومت جولانی در این منطقه جلوگیری کند.
ثانیا، حمایت اسرائیل از دروزیها بهعنوان یک نیروی نیابتی (پروکسی) عمل میکند تا توازن قوا را در جنوب سوریه به نفع خود تغییر دهد و نفوذ دمشق و متحدانش را کاهش دهد. در واقع، اسرائیل میکوشد با تقویت شکافهای داخلی و حمایت از اقلیتها، از هرگونه متحد شدن کامل سوریه و متحدان منطقهای آن جلوگیری و امنیت مرزهای خود را حفظ کند.
در نتیجه، حمایت اسرائیل از دروزیها نه فقط یک اقدام تاکتیکی برای حفظ امنیت مرزها، بلکه بخشی از استراتژی کلان این رژیم برای مقابله با نفوذ سوریه در منطقه است.
درسهای سوریه برای ایران؛ ناکارآمدی تکیه صرف بر وعدههای آمریکایی
این وضعیت پیچیده و تحولات اخیر در سوریه باید هشداری جدی برای ایران باشد. تجربه دولت انتقالی سوریه که با حمایت آمریکا تحریمهایش برداشته شد، اما بلافاصله با حملات نظامی اسرائیل مواجه شد، نشان میدهد که اعتماد به وعدههای واشنگتن نمیتواند تضمین امنیت و ثبات باشد.
محبوبه نیاورانی صبح نو, [27/04/1404 05:30 ب.ظ]
ترامپ پیشتر گفته بود اگر ایران مثل سوریه رفتار کند، تحریمهایش را برمیدارد، اما اکنون میبینیم که حتی وقتی تحریمها برداشته میشوند، فشارها و تهدیدهای نظامی همچنان ادامه دارد؛ چون واشنگتن و متحدان منطقهایاش مثل اسرائیل، اهداف و منافع خود را در اولویت قرار میدهند، نه منافع طرفهای مذاکرهکننده.
بنابراین، باید این واقعیت تلخ را پذیرفت که آمریکا قابل اعتماد نیست و تکیه صرف بر مذاکرات و رفع تحریمها بدون در نظر گرفتن بازیهای پشتپرده و ملاحظات ژئوپلیتیکی، میتواند به افزایش آسیبپذیری منجر شود. ایران باید از تجربه سوریه عبرت بگیرد و سیاستهای خود را با این آگاهی تنظیم کند که نهتنها تحریمها، بلکه تهدیدهای نظامی و فشارهای امنیتی هم بخشی از بازی سیاسی آمریکا و متحدانش است که ممکن است پس از هر توافقی ادامه یابد. در نتیجه، حفظ قدرت دفاعی، تقویت اتکا به ظرفیتهای داخلی و تلاش برای ایجاد توازن منطقهای باید در اولویت راهبردی ایران باقی بماند.