شعیب بهمن، کارشناس مسائل اوراسیا در گفتگو با «صبح نو» در خصوص نگاه ایران و روسیه به روابط متقابل گفت: دو کشور تلاش کردهاند مناسبات نسبتاً متنوعی داشته باشند و در حوزههای مختلف با یکدیگر همکاریهایی را برقرار کنند. این همکاریها، بهدلیل ماهیتی که داشتند، در نهایت منجر به توافقنامه مشارکت راهبردی شد. تلاش تهران و مسکو برای گسترش روابط چندبُعدی وی افزود: با توجه به تحولاتی که با شتاب در حوزههای مختلف رخ میدهد، قاعدتاً دو کشور نیازمند رایزنیهای گستردهتری درباره تحولات و رویدادهای مهم منطقهای و بینالمللی هستند. این کارشناس مسائل اوراسیا مطرح کرد: بهویژه با در نظر گرفتن تجاوز نظامی آمریکا و اسرائیل به ایران، این همکاریها میتواند معنا و مفهوم گستردهتری پیدا کند؛ چراکه درگیری اخیر و جنگ تحمیلی پیشآمده، صرفاً یک نزاع میان ایران و اسرائیل نبود، بلکه در طرف مقابل ایران، آمریکا و مجموعهای از کشورهای عضو ناتو قرار داشتند.
اهمیت رایزنیهای منطقهای و بینالمللی در شرایط متحول
بهمن یادآور شد: این مسئله از این جهت در روابط ایران و روسیه اهمیت دارد که روسها نیز در جنگ اوکراین با وضعیتی مشابه مواجه هستند؛ یعنی در مقابل آنها صرفاً اوکراین قرار ندارد، بلکه آمریکا و کشورهای ناتو نیز دخیلاند. بنابراین اگر این رویدادها را در سطحی کلان و در چارچوبی راهبردی تحلیل کنیم، ایران و روسیه محورهای مهمی برای همکاریهای آینده خواهند داشت. چرا سفر لاریجانی مهم بود؟ وی خاطرنشان کرد: ضروری است که این دو کشور بتوانند در حوزههای مختلف، از سیاسی گرفته تا امنیتی و نظامی، به شکل هماهنگتری عمل کنند تا در برابر پروژههای کلانی که علیه هر دو کشور شکل گرفته، بهطور مؤثرتری واکنش نشان دهند. از این منظر، میتوان گفت سفر آقای لاریجانی نیز در راستای اینگونه رایزنیها قابل تفسیر است و در جای خود، سفری مهم بهشمار میآید. این کارشناس مسائل اوراسیا تصریح کرد: تحولات اخیر را نباید صرفاً در چارچوب سطح تحلیل خرد مورد ارزیابی قرار داد؛ به این معنا که جنگ و تجاوز نظامی علیه ایران را تنها به سطح منازعات میان ایران و اسرائیل تقلیل دهند. در این صورت، نگاه محدود و سطحیای به مسئله خواهند داشت. اما اگر از منظر تحلیل کلان به موضوع نگاه شود، تصویر کاملاً متفاوتی بهدست میآید.
بهمن اظهار داشت: نباید فراموش کرد که ایران در خصوص جنگ اوکراین نیز رویکردی مبتنی بر تحلیل کلان و راهبردی داشته است. آنچه در اوکراین برای روسیه رخ داد، از نگاه ایران هرگز یک نزاع صرف میان مسکو و کییف نبود، بلکه بهعنوان نبردی گستردهتر در چارچوب رویارویی روسیه با غرب و ناتو تحلیل شد. بنابراین، قاعدتاً روسها هم در شرایط فعلی باید با همین نگاه به تحولات بنگرند.
از نگرانی غرب تا انسجام شرق؛ نزدیکی تهران، مسکو و پکن
وی عنوان کرد: بهویژه اینکه چارچوبهای مبنایی چنین دیدگاهی نیز از قبل وجود داشته است. در سالهای گذشته، نخبگان سیاسی و فکری غرب بارها نسبت به نزدیکی کشورهایی چون ایران، روسیه و چین ابراز نگرانی کردهاند و روشن ساختهاند که برای ضربهزدن به این کشورها و جلوگیری از شکلگیری مناسبات راهبردی و کلان میان آنها، طرح و برنامههایی در دستور کار دارند. شواهد و قرائن زیادی نیز در این زمینه وجود دارد.
ضرورت واکنش راهبردی در برابر ائتلاف ناتو
این کارشناس مسائل اوراسیا با بیان اینکه در شرایط کنونی، آنچه ایران و روسیه باید انجام دهند، توسعه همکاریهای سیاسی، امنیتی و نظامی است؛ ادامه داد: بهگونهای که هر دو کشور بتوانند در برابر ائتلاف غربی که ذیل ساختار ناتو قرار دارد، واکنش مؤثری داشته باشند.
بهمن عنوان کرد: غربیها این ائتلاف را در جنگ اوکراین بهکار گرفتهاند و ایرانیها نیز در تجاوز ۱۲ روزه اخیر، تجربهای مشابه از این نوع همافزایی غربی بهدست آوردهاند. این وضعیت، زمینهساز نزدیکی بیشتر ایران و روسیه در حوزههای گوناگون خواهد بود.
از دوجانبهگرایی تا بلوکسازی
وی اضافه کرد: در واقع، این تحولات پیشزمینهای فراهم میکند که نه تنها ایران و روسیه، بلکه حتی چین نیز به این نوع از مناسبات راهبردی افزوده شود و با درکی کلانتر به تحولات نگاه کند. بنابراین، نوع و جنس روابطی که در شرایط فعلی میتواند میان ایران و روسیه شکل بگیرد، قاعدتاً باید مبتنی بر همین نگاه کلان و راهبردی باشد.
این کارشناس مسائل اوراسیا در پایان گفت: اینکه در جزئیات چه تعاملات و توافقاتی صورت گیرد، طبیعتاً ذیل همین رویکرد کلان تعریف میشود؛ و از آنجا که این نوع تعاملات معمولاً ماهیتی محرمانه دارند، ممکن است بسیاری از آنها بهصورت عمومی افشا نشوند.