190 نفر از دانشگاهیان و فعالان اجتماعی و سیاسی و فرهنگی در طیف وسیعی از نیروهای سیاسی و فکری متکثر با انتشار بیانیهای به چهار بایسته برای حفاظت از ایران و همبستگی ملی در شرایط شکنندگی آتشبس پرداختند.
در بخشی از این بیانیه آمده است: «جنگ تحمیلشدهی دوازدهروزه، قدرت و تمامیت ایران عزیز ما را نشانه گرفته بود. در عین توفیق در تحمیل آتشبس به متجاوز و حفظ ایران، در این دفاع میهنی بیش از هزار شهید و جان عزیز، اعم از سربازان وطن و هموطنان غیرنظامی، و بخشی از قوای نظامی ایران از دست رفت و در مقابل نیز لطماتی سنگین به دشمن متجاوز و دکترین امنیتیِ مصونیتمحورش وارد شد. متجاوزِ به ایران، دشمن اشغالگری است که بزرگترین نسلکشی و پاکسازی قومی قرن را مرتکب شده و با پشتیبانی شمالِ جهانی ابایی از نقض همهی قواعد و هنجارهای بینالمللی و اخلاقی ندارد. در شرایط شکنندگی آتشبس و احتمال تداوم تلاش متجاوزان برای انواع تهدید و تضعیف ایران، توجه به چهار بایسته برای حفاظت از ایران و دفاع میهنی ضروری است.»حفظ و گشودن چتر همبستگی ملی در دفاع میهنی با فرماندهی مشترک واحد، توجه به عوامل کلانساختاریِ ژئوپولتیک و ژئواکونومیک در تمهید آمادگی برای همه سناریوها، فوریت خلق رضایت عمومی در چارچوب اصلاحات واقعنگرانه، و ضرورت مقاومت در مقابل تعلیق کار و زندگی، عناوین این چهار بایسته را تشکیل میدهند.
حفظ و گشودن چتر همبستگی ملی با فرماندهی مشترک واحد
در این بیانه تاکید شده است: «آنچه در زمان جنگ به یاری نیروهای دفاعی کشور آمد همبستگی خودجوشی بود که میان گروههای مختلف مردم برای دفاع در مقابل متجاوز شکل گرفت. کم نبودند افرادی که در مناسبات و حکمرانی داخلی هزینه داده بودند، اما با تمام وجود در کارزار دفاع میهنی وارد میدانِ بسیجِ همبستگی شدند. بدین سان همبستگیای شکل گرفت که گروههای متنوع را در دفاع از میهن همصدا کرد. باید این همبستگی هم از طرف حکمرانان و هم از طرف بازیگران سیاسی حفظ و فراگیرتر شود. باید از دوقطبیسازی در این فضای پس از آتشبس دوری کرد. نباید این همبستگی به نفع گروهی خاص مصادره شود. از سوی دیگر، روایتهایی که در نهایت در قالب «سرزنش قربانی» سیاستهای ایران را عامل جنگ میخواند و واقعیت تجاوزکاریِ دشمنی جنایتپیشه را کمرنگ میکند و بعضا در بیانیههایی با نیت خیرخواهانه طرح شده است، مقدمهی انشقاق و نزاع داخلی و کاهندهی توان ایران در برابر ایرانستیزان است. امروز زمان ارتفاعگیری ملی است و نه صفآراییهای سیاست داخلی و جبههسازی و تکرار مطالبات تحققنیافتنی و سیاست ستیز. فشار جنگ باید اهرم تقویت جهبهی ملی و فراگیرِ دفاع میهنی شود و نه اهرم حذف بخشی از متحدان و ناممکنسازیِ توافق و همبستگیشان.»
فوریت خلق رضایت عمومی
در بخشی دیگر از این بیانیه بر خلق رضایت مردم تاکید شده و ادامه می دهد: «در طول سالها لیستی از انواع اصلاحات ساختاری توسط دغدغهمندان طرح شده اما عمدتا به نتیجه نرسیده است. امروز چه باید کرد؟ برای پاسخ به این سوال هم باید به چرایی بینتیجه بودن تلاشهای قبلی اندیشید و هم به وضعیت بسیار خاص جنگی. نظام اقتصادی-اجتماعی امروز متشکل از نهادها و ذینفعان گوناگون است. انتظار اصلاحات باید واقعنگرانه باشد: ساختن دستاوردهای پرشمار کوچک و بزرگ کردن آنها؛ از جمله تلاش برای بازگشت مرجعیت رسانهای به رسانهٔ ملی و ارتقای حکمرانی در فضای مجازی (که اقتضای کاهش نارضایتی و تهدیدهای امنیتی است). امروز بهجای مطالبهی بیحاصل اصلاحات بزرگ، دفعی، کلی و نشدنی و تبدیل آنها به مناقشهٔ سیاسی، باید از نیروی آزادشده از جنگ برای ساختن توافقهای حل مسالهای و دستاوردهای ممکن بهره برد. هم در تقویت توان دفاعی کشور و هم در اصلاح امور اقتصاد و هم در اصلاح رابطهی دولت
و ملت.»
در میان امضاکنندگان نام ماشاءالله شمسالواعظین، بیژن عبدالکریمی، حمیدرضا جلائیپور، احسان خاندوزی، الیاس حضرتی، محسن بهاروند، محسن یزدانپناه، محمدمهدی مجاهدی، محمدرضا جلائیپور، علی باقری، علی مروی، صادق امامیان، مجید شاکری، بهاره آروین، محمد مروتی، رضا نصری، سیدجواد میری، مصطفی زمانیان، سجاد صفار هرندی، اسماعیل گرامی مقدم، علی نصیری اقدم، کمیل قیدرلو، محمدامین صمیمی، جعفر خیرخواهان، نادر صدیقی، برزین جعفرتاش، مازیار بالایی، سعید نورمحمدی، دیاکو حسینی، محمدرضا داوودالحسینی، رضا تهرانی، محمد عطریانفر، محمدحسین نعیمیپور، علی هنری، محمدامین نیکجو، امین کاوهای و مرضیه آذرافزا، سید حسین شهرستانی، مجتبی توانگر، مصطفی غفاری و صادق امامیان دیده میشود.