بسیاری از تحلیلگران و فعالان رسانهای و حتی رسانههای آمریکایی معتقدند که آمریکا در سه پرونده مهم بینالمللی شامل مذاکرات هستهای با ایران، مذاکرات آتشبس غزه و گفتوگوهای مربوط به بحران اوکراین ناکام بوده و دلایلی نیز برای شکست آمریکا مطرح شده است. در همین راستا سید محمد حسینی، عضو هیأت علمی دانشگاه در گفتوگو با «صبح نو» این شکستها را ریشهیافته در ماهیت زیادهخواهانه و خودمحورانه سیاست خارجی آمریکا دانست و تأکید کرد: «آمریکا هیچگاه به دنبال راهحل واقعی نیست، بلکه همواره دنبال تأمین حداکثری منافع خود با ابزار فشار و تهدید است.»
آمریکا دنبال مذاکره نیست، دنبال تسلیم است
حسینی با اشاره به روند مذاکرات هستهای گفت: «از ابتدا مشخص بود که آمریکا در موضوع توافق هستهای به دنبال حل مسأله نیست، بلکه در پی تحمیل اراده خود بر جمهوری اسلامی ایران است. همین زیادهخواهی باعث شد نهتنها در دوره بایدن، بلکه حتی در دولت ترامپ هم مذاکره بینتیجه باشد. هر مذاکرهکنندهای هم که در آمریکا روی کار بیاید، تا زمانی که واشنگتن این نگاه سلطهطلبانه را کنار نگذارد، نتیجه همین خواهد بود: شکست.»
وی افزود: «ترامپ بهطور خاص دنبال یک نمایش بود. او گمان میکرد اگر ژست تهدید و تحریم بگیرد، ایران و کشورهای دیگر تسلیم میشوند، اما عملا فهمید که دوران ترساندن ملتها از آمریکا گذشته است. ایران، یک بازیگر مستقل است و اجازه نمیدهد امنیت و منافع ملیاش در مذاکره قربانی
شود.»
غزه؛ سند شکست اخلاقی و سیاسی آمریکا
و غرب
عضو هیأت علمی دانشگاه به موضوع آتشبس در غزه پرداخت و گفت: «آمریکا نهتنها نتوانست آتشبس را برقرار کند، بلکه عملا در کنار رژیم صهیونیستی ایستاد و در کشتار مردم بیگناه شریک شد. وضعیت وحشتناک انسانی در غزه، حاصل سیاستهای کور و زیادهخواهانه آمریکا و دولتهای غربی است که از جنایات اسرائیل حمایت کردند و حتی مانع قطعنامههای بشردوستانه در سازمان ملل شدند.»
وی تأکید کرد: «کودکان در غزه گرسنه، بیپناه و آوارهاند و جهان فقط نظارهگر است. این صحنهها گویای سقوط کامل اخلاقی تمدن غرب و نظام به اصطلاح حقوق بشری آمریکاست. امروز دیگر کسی فریب شعارهای آنها را
نمیخورد.»
جنگ اوکراین؛ محصول تحریکات غرب
حسینی درباره جنگ اوکراین گفت: «این جنگ مستقیما نتیجه تحریکات ناتو و دخالتهای گسترده آمریکا در محیط پیرامونی روسیه بود. آنها با وعدههای توخالی اوکراین را به مقابله با روسیه کشاندند و امروز خودشان ناتوان از مدیریت بحران هستند. نه توان پایان دادن به جنگ را دارند، نه میتوانند افکار عمومی غرب را در قبال هزینههای آن قانع کنند.»
وی افزود: «غرب در این پرونده هم شکست خورده؛ چون درک درستی از توازن قدرت جهانی ندارد. گمان میکردند میتوانند روسیه را از درون فرسوده کنند، اما در عمل با تقویت جبهه مقابل و رشد گرایشهای ضدهژمون مواجه شدند.»
عصر سلطه آمریکا رو به پایان است
حسینی گفت: «مجموعه این سه شکست مهم، نشان میدهد آمریکا دیگر آن بازیگر بلامنازع نیست که ارادهاش را بر همه تحمیل کند. عصر سلطهگری آمریکا رو به پایان است. جهان به سوی نظم چندقطبی حرکت میکند و کشورهایی مثل ایران، روسیه، چین و حتی ملتهای مقاوم منطقه مثل فلسطین و لبنان، دیگر اجازه نخواهند داد یک کشور با ادعای قدرت برتر، سرنوشت ملتها را رقم بزند.»