رضا صارمیراد، کارشناس مسائل اروپا و آمریکا در گفتوگو با «صبح نو» به بررسی ابعاد حقوقی، سیاسی وراهکارهای ایران در مواجهه با فعالسازی «مکانیزم ماشه» پرداخت. آنچه پیش رو دارید، حاصل این گفتوگو است:
این بند از برجام که امکان فعالسازی تحریمهایپیشین را فراهم میکند، چگونه طراحی شده و بعد ازخروج آمریکا چه تغییراتی در این چارچوب ایجاد شد؟
یکی از بندهای توافقنامه برجام این بود که اگر یکی ازکشورهای عضو ۵+۱ تشخیص دهد که ایران در حوزه برنامه هستهای همکاری نمیکند، میتواند درخواست بدهد که کلیه تحریمهایی که قبل از برجام (شامل 6قطعنامه شورای امنیت) برقرار شده بودند، دوباره اعمال شوند. آمریکاییها هم بهعنوان یکی از اعضای ۵+۱ درآن زمان در این چارچوب قرار میگرفتند، اما بعد از اینکه ترامپ از برجام خارج شد، فقط اروپاییها بودند که میتوانستند از این فرآیند «مکانیزم ماشه» استفاده کنند.
بعد هم به دنبال اتفاقاتی که افتاد و ایران مورد حمله رژیم صهیونیستی و آمریکا قرار گرفت و سایتهای هستهای ایران ـ که تحت نظارت آژانس بودند و برنامه اصلی صلحآمیز ایران را دنبال میکردند ـ هدف قرار گرفتند، بدون اینکه آژانس عکسالعملی نشان بدهد، آنها تلاش کردند بعد از خروج بازرسان از کشورمان و عدم دسترسیشان به سایتهای هستهای، از سازمان استفاده کنند و ایران را تحت فشار قرار دهند. فشار آنها این بود که یا شما اجازه بدهید بازرسان برگردند و سایتها بازرسی شوند یا اینکه ما این مکانیزم را فعال میکنیم.
البته در برجام سازوکاری برای این موضوع دیده شده بود؛ از جمله تشکیل کمیتهها و اینکه آژانس باید گزارشی ارائه دهد، اما هیچیک از این اتفاقات نیفتاد و پرونده یا این درخواست مستقیما توسط سه کشور اروپایی به شورای امنیت ارسال شد. سازوکار آن هم حدودا یک ماههاست؛ یعنی این سازوکار یکماهه عمل میکند و حالا اگرآنها همانطور که میگویند به توافق برسند یا نرسند،مکانیزم ماشه فعال میشود. این خلاصهای از روندیاست که اتفاق افتاده است.
با توجه به حملات اخیر به سایتهای هستهای ایران و خروج بازرسان، آیا اقدام سه کشور اروپایی در ارسال پرونده به شورای امنیت قانونی بوده است؟
خیر، این روند قانونی نبوده است. طبق برجام، باید کمیتههایی تشکیل میشد و آژانس گزارشی ارائه میداد، اما هیچیک از این مراحل انجام نشده و پرونده مستقیما توسط سه کشور اروپایی به شورای امنیت ارسال شد. بیانیههای وزارت خارجه ایران، روسیه و چین هم این موضوع را تأیید میکنند. در واقع این اقدام صرفا بهعنوان یک اهرم فشار و به نمایندگی از آمریکا انجام شده است،چراکه آمریکاییها خودشان نمیتوانند چنین کاری کنند.
از طرفی، اساسا زمانی که آمریکاییها از برجام خارج شدند، قرار بود تحریمهایی که علیه ایران اعمال شده بود توسط اروپاییها جبران شود؛ اما این اتفاق نیفتاد. درنتیجه، حضور طرفهای اروپایی هم در برجام عملا فاقد اثرگذاری لازم بود. بنابراین، کل این فرآیند اعمال نشده واین اقدام از نظر حقوقی یک اقدام غیرقانونی است. براساس حقوق بینالملل هم این اتفاق کاملا غیرقانونی است.
بااینحال، آنها اعلام کردند و نامهشان را هم به شورای امنیت ارسال کردند. حالا باید منتظر بمانیم و ببینیم عکسالعمل شورای امنیت چیست یا اینکه آنها تلاش میکنند از این نامه بهعنوان یک اهرم فشار علیه ایران استفاده کنند تا ما را به پایان میز مذاکره بکشانند.
یک نکته هم در همین چارچوب وجود دارد: ما اجازه دادیم ظرف روزهای گذشته بازرسان آژانس بر نحوه تعویض سوخت نیروگاه اتمی بوشهر نظارت و در آنجا حضورداشته باشند. یکی از بندهایی که در نامه آنها آمده بود این است که ایران با بازرسی آژانس همکاری نکرده، اما این اتفاق هم نیفتاده است. بنابراین میتوان گفت این اقدام کاملا غیرقانونی است و صرفا بهعنوان یک اهرم فشار به کار گرفته میشود.
اروپاییها عملا به نمایندگی از آمریکاییها این کار رامیکنند، چراکه آمریکاییها خودشان نمیتوانند. دیدارمارکو روبیو با گروسی در روزهای گذشته و تماس او باوزرای سه کشور اروپایی و حمایت از اقدام آنها، همه نشان میدهد که بخشی از اقداماتی که آمریکاییها نتوانستند انجام دهند، به اروپاییها سپرده شده است. روبیو دوباره گفت: «ما حاضریم با شما مذاکره کنیم.» این هم یک اهرم فشار مجدد و با تأکید بیشتر برای کشاندن ایران به پای میز مذاکره با آمریکاییها است.
تأثیر فعالسازی مکانیزم ماشه در حوزه اقتصادی تا چه حد جدی است؟ آیا ایران باید نگران اثرات آن باشد؟
تأثیرگذاری مکانیزم ماشه در حوزه اقتصادی تقریبا درحد صفر است. چون همه اقداماتی که در 6 قطعنامه آمده، اکنون با شدت بسیار بیشتر در قالب تحریمهای یکجانبه آمریکاییها علیه ما اجرا میشود.
برای مثال،تحریم فروش نفت که اساسا در هیچکدام از 6 قطعنامه نیامده، یا تحریمهای بانکی و سوئیفت؛ همه اینها مواردی هستند که در قطعنامهها ذکر نشده بودند، اما اکنون علیه ما به کار گرفته میشوند.
بنابراین در حوزه اقتصادی هیچ اثر تازهای ایجاد نخواهدشد. تنها اثر روانی است که میتواند داشته باشد. طی روزهای گذشته هم این اثر روانی را در افزایش قیمت ارزو طلا و سقوط شاخص بازار سهام دیدیم، اما این موضوع هم با مدیریت قاطع و دقیق بانک مرکزی قابل کنترل است، چون ما ذخایر ارزی کافی برای مدیریت بازار داریم و تنها نیاز به یک برنامهریزی دقیق و تعیین نیازهای واقعی کشور در حوزه مصرف ارز داریم تا قیمت ارز را کنترل کنیم.
در نتیجه، از نظر اقتصادی هیچ اتفاق تازهای رخ نمیدهد. در 6 قطعنامه هم هیچ بندی درباره فروش نفت ایران نیامده است. تنها به موضوع بازرسی کشتیها درموارد مشکوک اشاره شده که ممکن است محمولههای آنها حاوی تجهیزاتی باشد که در برنامه هستهای ایران تأثیرگذار است. در قطعنامه ۱۹۲۹ هم هیچ اشارهای به فروش نفت نشده است.
موضوع تحریم فروش نفت بیشتر مربوط به درخواستهای آمریکاییها از چینیها بود که علاوه بر نفت روسیه، خریدنفت از ایران را هم متوقف کنند. این موضوع اصلا ربطی به فضای قطعنامهها و مکانیزم ماشه ندارد و یک موضوعجداگانه است.
ایران چه گزینههایی برای مقابله با این اقدام اروپاییها دارد و طرح پیشنهادی روسیه و چین در شورای امنیت چه نقشی میتواند ایفا کند؟
از جمله راهکارهای ایران یکی همین طرحی است که چین و روسیه به شورای امنیت دادهاند برای تصویب قطعنامهای که بر اساس آن، به مدت ۶ ماه اجرای همین فرآیند مکانیزم عقب بیفتد. بعضیها میگویند نکات مهمی که دارد جوری طراحی شده - یعنی بندهایی که روسیه پیشنهاد داده - که عملا فرصت زمانی در آن مشخص نشده؛ اگر تصویب شود فقط گفته زمانش به مدت 6 ماه عقب بیفتد، ولی اینکه سازوکارش چیست دیگر اشاره نشده است. در یکی از بندهایش هم آمده که طرف آمریکایی دوباره به مذاکرات برجام برگردد.
آن چیزی که روسیه دو سه روز قبل پیشنهاد داده بود را دیدهام، ولی هنوز پیشنهاد مشترک روسیه و چین را ندیدهام و نمیدانم دقیقا همان است یا اینکه تغییراتی درآن ایجاد کردهاند. احتمال دارد که طرفهای اروپایی مخالفت کنند؛ چون عملا اگر این اتفاق بیفتد تنها پرونده در حوزه بینالمللی که در دست اروپاییهاست – یعنی پرونده هستهای ایران - از چرخه تأثیرگذاری آنها درسیاست بینالملل خارج میشود. همانطور که در موضوع و جنگ اوکراین هم دیدیم که عملا هیچکارهاند؛ با اینکه خودشان یکی از طرفهای درگیر هستند، اما آمریکاییها بدون مشورت با آنها مذاکره میکنند و حتی آنها را به پای میز مذاکره هم دعوت نمیکنند.
این نکته مهمی است که باید به آن توجه کرد؛ در واقع آخرین برند اروپا در صحنه بینالملل هم از بین میرود. درچنین شرایطی، اروپاییها دیگر در هیچ مذاکرهای طرف مشورت قرار نمیگیرند و از صحنه روابط خارجی ایران هم حذف میشوند. حتی آمریکاییها بارها گفتهاند که اگرمیخواهید مذاکره کنید، بیایید با ما مذاکره کنید؛اروپاییها را اصلا طرف مذاکره نمیدانند. بنابراین اقدام اروپاییها میتواند آنها را به کلی از صحنه سیاست بینالملل و روابط با ایران حذف کند.
بااینحال، فکر میکنم اروپاییها خیلی مایل به چنین اتفاقی نباشند و احتمالا به دنبال گرفتن امتیازاتی ازایران هستند؛ مثل جدیتر شدن بحث ورود بازرسان یامذاکره با اروپا در قالب برجام یا با حضور آمریکا. البته تاکنون بهطور دقیق چیزی نگفتهاند و تنها خواستهشان بازگشت بازرسان و بازرسی همه سایتها بوده است. اگراین اتفاق نیفتد، اروپا عملا از حوزه سیاست خارجی ماحذف میشود.
در مقابل، ما میتوانیم روابطمان را با چین، روسیه وکشورهای دیگر گسترش دهیم. الان هم بهخاطرتعرفههایی که آمریکا گذاشته، کشورهایی مثل هند وبرزیل بهعنوان اعضای بریکس میتوانند شرکای مهمی برای ما باشند. سفر آینده پزشکیان به چین هم قطعا درهمین چارچوب و درباره مکانیزم ماشه و راهکارهای مقابله با آن خواهد بود.
چین همزمان با آمریکا درگیر مسائل تعرفهای و موضوع تایوان است. در بیانیه امروز وزارت خارجه چین درباره پرونده هستهای ایران، در بند پایانی از آمریکا خواسته شده که در مسائل داخلی چین دخالت نکند و اصل «چین واحد» را به رسمیت بشناسد. این اصل هم توافقی بوده که در زمان دولت کارتر میان چین و آمریکا شکل گرفت مبنی بر اینکه آمریکا روابط رسمی با تایوان نداشته باشد وچین را نماینده اصلی بداند و در آینده، هرچند بدون تاریخ مشخص، تایوان به خاک اصلی چین بازگردد.
این نشان میدهد که چین حتی در بیانیهای که محوراصلی آن برنامه هستهای ایران بوده، مشکلات خود را باآمریکا هم مطرح کرده است. این همان فضایی است که ایران میتواند از آن به خوبی استفاده کند و قدرت خود راافزایش دهد.
فضای سازمانهای بینالمللی مثل شورای امنیت، سازمان ملل و مجامع حقوق بشری هم دیگر مثل سالهای ۹۴ و۹۵ تأثیرگذاری ندارند. آنها در موضوع غزه امتحان خود را پس دادند و عملا هیچ کاری نکردند. حتی در مورد حملات به سایتهای هستهای ایران که زیر نظر آژانس وکاملا صلحآمیز بودند، شورای امنیت نتوانست یک بیانیه محکومیت صادر کند.
مجلس طرحی برای خروج از NPT در صورت فعال شدن ماشه ارائه کرده است. نظر شما درباره این راهکارو احتمال اجرای آن چیست؟
در داخل هم مجلس طرحی ارائه داده که بر اساس آن، درصورت فعال شدن مکانیزم ماشه، ایران از NPT خارج شود. فرآیند این اقدام حدود یک ماه طول میکشد و قراراست همزمان با اجرای ماشه عملی شود. اگر مجلس آنرا تصویب کند، دولت هم موظف به اجرای آن خواهد بود.
اما نکته مهم این است که نمیدانیم در صورت خروج ایران از NPT، رویکرد کشورهایی مثل روسیه و چین که همراه ما هستند و حق وتو در شورای امنیت دارند چه خواهد بود. قطعا اگر ایران بخواهد چنین اقدامی کند، باید با هماهنگی و مشورت کامل با این دو کشور باشد تا با نگاه دقیقتر و همهجانبهگرایانه تصمیم گرفته شود.