علی ودایع، کارشناس روابط بینالملل در گفتوگو با «صبح نو» در خصوص تلاش دشمن برای افزایش تکانههای امنیتی در منطقه خاورمیانه اظهارکرد: «در سالهای اخیر شاهد افزایش سطح تقابل و منازعه میان قدرتهای منطقهای در غرب آسیا هستیم. ایالات متحده و بریتانیا، همراه با چین و روسیه، در معادلات کلان جهانی رقابتهای ژئوپلیتیکی شدیدی را دنبال میکنند، اما در منطقه ما این رقابتها شکل پیچیدهتر و ملموستری به خود گرفته است.»
رقابت قدرتهای جهانی و پیچیدگی معادلات در غرب آسیا
وی افزود: «در غرب آسیا، حضور و مداخلهگری آمریکا همچنان با قدرت ادامه دارد و تلاش میشود تقسیمبندی جدیدی در منطقه شکل بگیرد. در مقابل، ابتکار عمل چین در میانجیگری میان ایران و عربستان نمونهای روشن از تلاش دیگر قدرتها برای تغییر توازن منطقهای بود؛ موضوعی که واکنش رسانههای آمریکایی را نیز به دنبال داشت.»
کارشناس روابط بینالملل تصریح کرد: «از سوی دیگر، منازعه ایران و اسرائیل که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی شدت یافته، در سالهای اخیر وارد مرحلهای تازه شده است. بهویژه پس از جنگ غزه، این درک تقویت شد که موازنه قدرت در حال تغییر است. برخی تحلیلگران معتقدند اسرائیل تلاش میکند این موازنه را که به نفع جبهه مقاومت سنگینی پیدا کرده بود، به سود خود بازگرداند.»
جنگ هیبریدی و تلاش تلآویو برای خروج از «منطقه خاکستری»
ودایع خاطرنشان کرد: «در جنگ غزه و بحرانهای پس از آن، اسرائیل کوشید با بهرهگیری از شیوههای «جنگ هیبریدی» وضعیت را از «منطقه خاکستری» خارج کرده و به سمت سناریوهای محدود، اما مستقیم سوق دهد. با وجود این، حمله ایران و نبرد ۱۲ روزه نشان داد که تغییر ژئوپلیتیکی در منطقه از سالها قبل آغاز شده و همچنان ادامه دارد.
اهداف اسرائیل
وی یادآور شد: «اهداف اسرائیل در این روند را میتوان چنین خلاصه کرد: ایجاد مناطق حائل و کمخطر در سرزمینهای اشغالی، هرچند به دلیل فقدان عمق استراتژیک با چالشهای جدی روبهرو است. فشار بر گروههای مقاومت برای محدودسازی توان نظامی آنان، حتی در شرایطی که اصل موجودیت مقاومت را به رسمیت میشناسند.»
کارشناس روابط بینالملل افزود: «در این چارچوب، برخی تحلیلگران معتقدند گامهای بعدی ممکن است ایران را نیز هدف قرار دهد. این نگرانی وجود دارد که در صورت تغییر موازنه به سود اسرائیل، دامنه فشارها و حتی حملات مستقیم علیه ایران افزایش یابد. هرچند، تحقق چنین سناریویی نیازمند توجیهات گسترده سیاسی، حقوقی و رسانهای است؛ توجیهاتی که اسرائیل و حامیانش در پی ساخت آن هستند، همانگونه که در پروندههای گذشته مانند عراق مشاهده شد.»
بازدارندگی مقاومت و هزینههای تحمیلشده بر اسرائیل
ودایع اظهارکرد: «بااینحال، مقاومت در منطقه توانسته است هزینههای سنگینی بر اسرائیل تحمیل کند و مانع از آن شود که این رژیم بتواند به راحتی به سمت درگیری مستقیم با ایران حرکت کند. در نتیجه، آینده تقابلها در غرب آسیا بستگی به این دارد که آیا اسرائیل و متحدانش قادر خواهند بود موازنه موجود را بهطور پایدار تغییر دهند یا خیر.»
میراث معادلات و مؤلفهها در غرب آسیا
وی افزود: «تحولات معاصر خاورمیانه و غرب آسیا نشان میدهد که مجموعهای از پازلهای اجتماعی، سیاسی و امنیتی در حال شکلگیری است. هر کدام از این پازلها، متناسب با پیشروی یا عقبنشینی جبهه مقاومت، پیامدهای ثانویهای به همراه دارند و بهطور مستقیم بر روندهای منطقهای اثر میگذارند.»
کارشناس روابط بینالملل تصریح کرد: «نمونه بارز آن بحران سوریه است. اگر حکومت بشار اسد سقوط کرده بود، بدون تردید دست اسرائیل و متحدانش برای فشار و حتی حمله به ایران در ماجرای جنگ ۱۲ روزه بسیار بازتر میبود. مقاومت سوریه و حفظ دولت مرکزی، در عمل بخشی از توان بازدارندگی جبهه مقاومت را تقویت کرد.»
تلاش اسرائیل برای مشروعیتسازی اقدامات خود در چارچوب هنجارهای بینالمللی
ودایع تأکید کرد: «اما در خصوص ایران، یک نکته بنیادین وجود دارد: هرگونه اقدام مستقیم علیه ایران، نیازمند توجیهات سیاسی، حقوقی و بینالمللی است. ازاینرو، اسرائیل و متحدانش همواره در تلاشاند از هنجارهای روابط بینالملل به نفع خود استفاده کرده و برای اقداماتشان مشروعیتسازی کنند. نمونه این روند را میتوان در فاصله زمانی میان برخی قطعنامههای شورای حکام و تهدیدهای عملی مشاهده کرد.» وی اضافه کرد: «آنچه امروز در جریان کشتار مردم فلسطین، حمله به لبنان یا تحولات سوریه مشاهده میکنیم، بخشی از همین فرایند است: اسرائیل میکوشد با ایجاد روایتی خاص، مشروعیت مقاومت را تضعیف کرده و اقدامات خود را در چارچوب «دفاع مشروع» یا «امنیت ملی» توجیه کند.»
ضرورت بهرهگیری تهران از ظرفیتهای دیپلماتیک و حقوقی
کارشناس روابط بینالملل خاطرنشان کرد: «از این منظر، تهران باید مراقب باشد که از ظرفیتهای دیپلماتیک غافل نشود. بهرهگیری هوشمندانه از ابزارهای حقوقی، سیاسی و رسانهای میتواند مانع از آن شود که طرف مقابل بتواند اقدامات خود علیه ایران یا متحدانش را در قالب «هنجارهای پذیرفتهشده بینالمللی» جا بزند.»