قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین
قرارداد ۲۵ ساله همکاری جامع میان ایران و چین بهعنوان یکی از اسناد راهبردی روابط دو کشور، زمینهساز توسعه همکاریهای بلندمدت در حوزههای انرژی، زیرساخت، حملونقل، فناوری و تجارت است. اجرای دقیق و عملیاتی شدن این توافق میتواند دستاوردهای مهمی برای اقتصاد و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به همراه داشته باشد. سند همکاری جامع ۲۵ ساله ایران و چین که در فروردین ۱۴۰۰ به امضا رسید، از دل مذاکرات طولانی و رفتوآمدهای دیپلماتیک میان دو کشور پدید آمد. این سند حوزههای متنوعی چون انرژی، زیرساخت، حملونقل، بانکداری، همکاری نظامی، علمی، فناوری و گردشگری را شامل میشود. بندهای کلیدی این توافق بر گسترش تجارت و تعامل میان بخشهای دولتی و خصوصی، توسعه پروژههای مشترک در انرژی، پتروشیمی و انرژیهای تجدیدپذیر، تقویت همکاریهای بانکی با استفاده از ارزهای ملی، توسعه خطوط حملونقل و زیرساختهای ریلی و دریایی، همکاری امنیتی و مقابله با تروریسم، گسترش همکاری نظامی و دفاعی و حمایت متقابل در سازمانهای بینالمللی تأکید دارد. این بندها به وضوح اهمیت توافق را نشان میدهد بااینحال آنچه در این سالها مشهود بوده، فاصله میان «امضا و متن» با «عملیاتیسازی و اجرا» است. برخی پروژهها شاید به دلایلی مانند سیاسی، فشارهای خارجی و یا کمکاری داخلی پیشرفت کندی داشتهاند که این موضوع نیازمند توجه و تلاش بیشتر برای حل مشکل است.
یکی از دستاوردهای این قرارداد، تأمین سرمایهگذاری پایدار است. در شرایطی که تحریمهای غرب مانع جدی در مسیر جذب سرمایه خارجی ایجاد کرده، چین میتواند بهعنوان یک شریک مطمئن منابع مالی قابلتوجهی را برای پروژههای کلان اقتصادی و زیربنایی ایران فراهم کند.
بعد دیگر، انتقال فناوری و توسعه زیرساختها است. حضور شرکتهای چینی در ایران میتواند به پیشرفت بخشهایی چون انرژیهای نو، هوش مصنوعی، حملونقل ریلی و توسعه مناطق آزاد تجاری کمک کرده و کشور را به استانداردهای نوین جهانی نزدیکتر سازد.
سومین محور مهم این قرارداد، تضمین فروش نفت ایران در بازارهای بینالمللی است. قراردادهای بلندمدت با چین بخشی از نگرانیهای ایران درباره صادرات انرژی را برطرف کرده و ثبات بیشتری در درآمدهای نفتی ایجاد میکند.
اهمیت اجرایی شدن سند
تحلیلگران بسیاری معتقدند که اگر سند همکاری ایران و چین به درستی اجرا شود، میتواند دستاوردهای بزرگی برای ما به همراه داشته باشد.
به اعتقاد این کارشناسان اجرای این توافق در حوزه اقتصادی موجب ورود سرمایهگذاریهای کلان چینی در زیرساختهای ایران، توسعه انرژیهای نو، تقویت صادرات نفت و گاز و ارتقای موقعیت ایران در پروژه «کمربند و جاده» خواهد شد و در حوزه مالی و بانکی هم میتواند منجر به ایجاد مسیرهای مالی مستقل از دلار و تحریمهای آمریکا، گشایش در تبادلات ارزی و تقویت توان مقاومت اقتصادی شود. تثبیت جایگاه ایران بهعنوان حلقه اتصال شرق و غرب آسیا و تبدیل شدن به محور ترانزیت کالا از چین به اروپا و افزایش وزن ایران در معادلات منطقهای و جهانی، ایجاد پشتوانه راهبردی در برابر فشارهای غرب و همکاریهای گستردهتر در حوزه دفاعی و امنیتی نیز از مزایای اجرای این سند در حوزه های ژئوپلیتیک و سیاسی و امنیتی عنوان شده است. با توجه به آنچه در متن توافق آمده، اجرای آن در حوزه علمی و فناوری نیز میتواند موجب انتقال دانش در حوزههای هوش مصنوعی، انرژیهای پاک، دیجیتال و توسعه فناوریهای نوین شود. کارشناسان اقتصادی بر این باورند که عملیاتی شدن توافق راهبردی با چین میتواند موتور محرک اقتصاد ایران در شرایط تحریم و محدودیتهای خارجی باشد.
وظیفه سنگین دولتمردان
پزشکیان و اعضای کابینهای که در این سفر حضور دارند، وظیفهای سنگین بر دوش دارند؛ آنان باید با مذاکره و هماهنگی نزدیک با طرف چینی، موانع باقیمانده در مسیر اجرای توافق راهبردی ۲۵ ساله را برطرف کرده و با سرعت و جدیت بیشتری زمینه عملیاتی شدن مفاد این سند را فراهم کنند، چرا که تحقق این توافق نهتنها به تقویت روابط اقتصادی و سیاسی دو کشور میانجامد، بلکه میتواند جایگاه ایران را در معادلات منطقهای و جهانی ارتقا بخشد.
اجلاس سازمان همکاری شانگهای
ایران به تازگی به عضویت دائم سازمان همکاری شانگهای درآمده و حضور مسعود پزشکیان، رئیسجمهور کشورمان در اجلاس این سازمان در چین اهمیت ویژهای برای دیپلماسی منطقهای و بینالمللی ایران دارد. این اجلاس برای تهران فرصتی فراهم میکند تا ظرفیتهای تازهای را در حوزههای سیاسی، امنیتی و اقتصادی فعال کند. یکی از مهمترین ابعاد این حضور، تقویت چندجانبهگرایی است. ایران میتواند در چارچوب شانگهای، همگرایی بیشتری با کشورهای آسیایی ایجاد کرده و از ظرفیت این سازمان برای مقابله با یکجانبهگرایی آمریکا و سیاستهای فشار غرب بهره گیرد. بعد دیگر، گسترش همکاریهای امنیتی و اقتصادی میان ایران و اعضای شانگهای است. این سازمان با توجه به مأموریتهای ضدتروریسم و امنیت جمعی، بستر مناسبی برای همکاریهای امنیتی در سطح منطقه فراهم کرده و همزمان امکان توسعه تجارت، تسهیل حملونقل و افزایش تعاملات مالی میان کشورهای عضو را در اختیار تهران قرار میدهد. درعینحال، عضویت ایران در شانگهای ارتباط نزدیکی با ابتکار کمربند و جاده چین دارد. این سازمان بهعنوان یکی از مهمترین سازوکارهای همگرایی آسیایی، میتواند جایگاه ایران را در مسیرهای ترانزیتی تقویت کرده و زمینه ایجاد کریدورهای جدید تجاری را فراهم آورد. به این ترتیب، ایران قادر خواهد بود نقش مؤثرتری در اتصال شرق به غرب ایفا کند. کارشناسان معتقدند حضور رئیسجمهور ایران در اجلاس شانگهای، فرصتی برای تقویت جایگاه منطقهای کشور و بهرهبرداری از ظرفیتهای این سازمان برای توسعه همکاریهای راهبردی با شرق محسوب میشود.
اهمیت این سفر برای ایران
ترکیب دو محور یادشده نشان میدهد که سفر پزشکیان به چین صرفا یک دیدار سیاسی نیست، بلکه میتواند به نقطه عطفی در روابط استراتژیک دو کشور تبدیل شود. ایران از یک سو با فعالسازی قرارداد ۲۵ ساله میتواند شریک مطمئن و بلندمدتی در شرق برای خود تثبیت کند و از سوی دیگر با حضور مؤثر در شانگهای، به یکی از بازیگران فعال نظم نوین آسیایی تبدیل شود. این دو دستاورد به ایران کمک میکند تا ضمن کاهش فشارهای غرب، فرصتهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی تازهای برای توسعه و تقویت موقعیت بینالمللی خود فراهم آورد. روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین در دهههای اخیر از سطح همکاریهای سنتی فراتر رفته و به مرحلهای راهبردی رسیده است. اهمیت این روابط را میتوان در چند محور اساسی بررسی کرد:
جایگاه ژئوپلیتیکی و اقتصادی ایران
ایران بهعنوان کشوری با موقعیت ژئوپلیتیکی ممتاز در قلب خاورمیانه و در مسیر کریدورهای انرژی و ترانزیتی، برای چین اهمیت ویژه دارد. پکن در چارچوب ابتکار «کمربند و جاده» نیازمند دسترسی به مسیرهای مطمئن زمینی و دریایی است و ایران با اتصال آسیای میانه به خلیج فارس و مدیترانه، حلقهای کلیدی در این شبکه محسوب میشود. از سوی دیگر، ذخایر عظیم نفت و گاز ایران، تأمینکنندهای بلندمدت و مطمئن برای اقتصاد انرژیمحور چین است.
همگرایی سیاسی در برابر فشارهای غرب
هر دو کشور تجربه طولانی از فشار و تهدید غرب را داشتهاند. ایران با تحریمها و فشارهای آمریکا و اروپا مواجه بوده و چین نیز در سالهای اخیر به دلیل رقابت فزاینده با واشنگتن، در معرض محدودیتهای تجاری و فناوری قرار گرفته است. همین فشارهای مشترک سبب شده دو کشور زمینههای همگرایی و همکاری در مجامع بینالمللی و سازمانهایی مانند سازمان همکاری شانگهای را تقویت کنند.
ابعاد اقتصادی و فناوری همکاریها
چین بزرگترین شریک تجاری ایران است و سهم عمدهای در خرید نفت ایران دارد. همچنین در حوزههای زیرساختی، حملونقل، مخابرات و فناوریهای نوین، ظرفیت بالایی برای مشارکت وجود دارد. توافق 25 ساله همکاری جامع ایران و چین، چشمانداز روشنی برای توسعه سرمایهگذاریها، پروژههای مشترک و انتقال دانش فنی ترسیم کرده است. در این چارچوب، ایران میتواند از توانمندیهای چین در حوزههایی چون انرژیهای نو، هوش مصنوعی و زیرساختهای هوشمند بهرهمند شود.
پیامدهای راهبردی برای نظم جهانی
تقویت روابط ایران و چین صرفا بعد اقتصادی ندارد، بلکه پیامدهای ژئوپلیتیکی گستردهای نیز به همراه دارد. این همکاری، موازنه قدرت در خاورمیانه را تغییر داده و وزن بازیگران آسیایی را در برابر هژمونی آمریکا افزایش داده است. نزدیکی تهران و پکن همچنین به ایران امکان میدهد از رقابت چین و آمریکا به صورت هوشمندانه استفاده کرده و جایگاه خود را در معادلات جهانی ارتقا دهد.
ابعاد دیپلماتیک و چندجانبهگرایی
نشست شانگهای در تیانجین نشان داد که ایران توانسته در چارچوب یک نهاد منطقهای معتبر، حمایت سیاسی و حقوقی گستردهای در برابر فشارهای آمریکا و رژیم صهیونیستی به دست آورد. امضای بیش از 20 سند همکاری در حوزههای امنیتی، اقتصادی، علمی و فناورانه، بیانگر آن است که شانگهای صرفا یک سازوکار امنیتی نیست، بلکه به سمت ساخت یک چارچوب جامع برای مدیریت چالشهای جهانی حرکت میکند. این امر برای تهران اهمیت راهبردی دارد، زیرا عضویت فعال در چنین نهادهایی میتواند نوعی «وزنه تعادلی» در برابر فشارهای غرب ایجاد کند.
پیام روشن به آمریکا و اسرائیل
محکومیت صریح حملات آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران در بیانیه پایانی، یک اتفاق کمسابقه است. این موضع نشان میدهد که اعضای شانگهای، برخلاف مواضع دوپهلو در مجامع غربی، صراحتا تجاوز علیه ایران را نقض حقوق بینالملل و تهدیدی علیه صلح جهانی دانستهاند. این اقدام علاوه بر مشروعیتبخشی به موضع ایران، نشاندهنده شکلگیری نوعی «اجماع غیرغربی» در حمایت از اصول حاکمیت ملی و تمامیت ارضی است.
اهمیت قطعنامه ۲۲۳۱ و پرونده هستهای
تأکید بر قطعنامه 2231 شورای امنیت و مخالفت با تفسیرهای یکجانبه، عملا تأییدی بر حق ایران برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای است. همچنین بیان میکند که شانگهای رویکردی نزدیک به ایران اتخاذ کرده و نگاه غرب به این پرونده را فاقد مشروعیت حقوقی میداند. از این منظر، بیانیه شانگهای یک پشتوانه مهم دیپلماتیک برای ایران در مذاکرات احتمالی آینده خواهد بود.
پیوستگی مسأله فلسطین با امنیت منطقهای
تأکید بر لزوم آتشبس فوری و محکومیت اقدامات رژیم صهیونیستی در غزه، این پیام را دارد که شانگهای میخواهد نقش فعالتری در موضوع فلسطین ایفا کند. این رویکرد با سیاست ایران در حمایت از فلسطین همپوشانی دارد و میتواند تهران را در مسیر تبدیل شدن به «یکی از محورهای اجماعساز» در جهان غیرغربی تقویت کند.
سندهای همکاری در حوزههای نوظهور
توافقنامهها درباره هوش مصنوعی، صنعت سبز، انرژی پایدار و مرکز مقابله با تهدیدات امنیتی نشان میدهد که سازمان شانگهای خود را آماده پاسخگویی به تحولات آینده میکند. برای ایران، ورود به این عرصهها فرصتی برای جبران عقبماندگی فناورانه و بهرهمندی از ظرفیتهای اقتصادی و علمی اعضا خواهد بود.